caper

/ˈkeɪpər//ˈkeɪpə/

معنی: شادی، جست و خیز، جهش، از روی شادی جست و خیز کردن، رقصیدن
معانی دیگر: (نجوم) ستاره ی عیوق (ماچه بز)، رقص و شادی، شادیانه، جست و خیز کردن، ورجه وورجه کردن، چموشگری کردن، بازیگوشی کردن، شادی و پایکوبی کردن، (امریکا - خودمانی) بزهکاری شیرین کارانه (به ویژه دزدی)، از دست در رفتن، مسخره بازی، شیطنت، شوخی تند و بدنی، (گیاه شناسی)، کبر، کلیر، کور (جنس capparis درختچه های بومی نواحی مدیترانه)، رجوع شود به: bean caper، شکوفه ی این جنس گیاه

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: capers, capering, capered
• : تعریف: to leap, hop, or skip about in a playful manner; frolic; gambol.
مترادف: cavort, frisk, frolic, gambol, prance, rollick, romp
مشابه: antic, bounce, bound, hop, jump, leap, skip, spring, strut
اسم ( noun )
مشتقات: caperingly (adv.), caperer (n.)
(1) تعریف: a playful bound or leap.
مترادف: frisk, gambol, romp
مشابه: bounce, bound, frolic, hop, jump, leap, prance, skip, spring

(2) تعریف: a playful, carefree escapade.
مترادف: antics, lark, monkeyshines, shenanigans
مشابه: adventure, carrying-on, dido, escapade, gambol, high jinks, jape, monkey business, practical joke, prank, spree, trick

(3) تعریف: (informal) a theft or crime, usu. involving deception.
مشابه: crime, deceit, devilment, mischief, roguery, theft
اسم ( noun )
(1) تعریف: a low, spiny shrub of the Mediterranean region.

(2) تعریف: the flower bud of this shrub, which is pickled and eaten as a garnish or condiment.

جمله های نمونه

1. cut a caper (or capers)
جست و خیز کردن،شادی و پایکوبی کردن،شیطنت کردن

2. and all that caper
(انگلیس) و همه ی آن مزخرفات

3. i don't like to send letters, backbite, and all that caper
از نامه پرانی،بدگویی و این قبیل مزخرفات خوشم نمی آید.

4. The children cut a caper in the yard.
[ترجمه گوگل]بچه ها در حیاط یک کپر بریدند
[ترجمه ترگمان]بچه ها در حیاط جست وخیز می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's involved in some sort of organized crime caper.
[ترجمه گوگل]او درگیر نوعی جنایت سازمان یافته است
[ترجمه ترگمان]او درگیر یک نوع جهش جرایم سازمان یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'd like to know what caper he is up to now.
[ترجمه گوگل]من می خواهم بدانم او در حال حاضر در چه مرحله ای است
[ترجمه ترگمان]دوست دارم بدانم او حالا چه نقشه ای دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I'm too old for this sort of caper.
[ترجمه شان] من برای اینگونه جست و خیز کردن خیلی پیر هستم.
|
[ترجمه گوگل]من برای این نوع کپر خیلی پیرم
[ترجمه ترگمان]من برای این نوع جست وخیز خیلی پیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What's your little caper?
[ترجمه گوگل]کیپر کوچولو چیه؟
[ترجمه ترگمان]این جست وخیز کوچک تو چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We will have to wait and see whether caper berries take over when fromagefrais and raspberry vinegar are exhausted.
[ترجمه گوگل]ما باید منتظر بمانیم و ببینیم که آیا توت های کپر با تمام شدن سرکه تمشک و آجفرایس تسلط پیدا می کنند یا خیر
[ترجمه ترگمان]ما باید صبر کنیم و ببینیم که آیا انواع توت ها در زمانی که fromagefrais و Raspberry سرکه در حال تمام شدن است یا نه، به کار خود ادامه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The hedgehog caper had somehow affected his pattern of sleep and he was wide awake at six, with nowhere to go.
[ترجمه گوگل]کپر جوجه تیغی به نوعی روی الگوی خواب او تأثیر گذاشته بود و او در ساعت شش بیدار بود و جایی برای رفتن نداشت
[ترجمه ترگمان]این جهش به گونه ای روی الگوی خوابش تاثیر گذاشته بود و او در ساعت شش بیدار بود و هیچ جایی برای رفتن نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The morphological characteristics, biological characteristics and adaptability of caper spurge are reported.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های مورفولوژیکی، ویژگی‌های بیولوژیکی و سازگاری اسپرج کپر گزارش شده‌اند
[ترجمه ترگمان]ویژگی های مورفولوژیکی، ویژگی های زیستی و سازگاری با جست وخیز کنان گزارش می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He is plan his next caper stick up of the city bank.
[ترجمه گوگل]او در حال برنامه‌ریزی است که می‌خواهد چوب بعدی خود را در بانک شهر قرار دهد
[ترجمه ترگمان]نقشه بعدی این است که جست و جوی بعدی خود را از بانک خارج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is planning his next caper -- the stick - up of the city bank.
[ترجمه گوگل]او در حال برنامه ریزی کپر بعدی خود است - چوبی که بانک شهر است
[ترجمه ترگمان]او در حال برنامه ریزی پریدن بعدی است - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dido: a mischievous prank or antic; a caper.
[ترجمه گوگل]دیدو: شوخی یا شوخی شیطانی یک کپر
[ترجمه ترگمان]شوخی است: یک شوخی شیطانی یا مضحک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شادی (اسم)
airiness, happiness, rejoicing, jubilation, gaiety, glee, mirth, caper, curvet, exultation, gala, pleasance, joyance

جست و خیز (اسم)
bound, frolic, caper, gambol, saltation, frisk, spring, curvet, tittup, exultance

جهش (اسم)
mutation, startle, vault, caper, jump, lunge, spurt, pounce

از روی شادی جست و خیز کردن (فعل)
caper

رقصیدن (فعل)
hop, lope, ball, dance, caper, hoof, tumble

تخصصی

[صنایع غذایی] کپر: درختچه ای خاردار است از جنس capparis و در نواحی مدیترانه یافت میشود از جوانه های گل آن برای ترشی استفاده میشود

انگلیسی به انگلیسی

• wild shrub with edible buds; jump, skip; trick
jump about, dance
capers are small pickled flower buds which are used to season food.
if you caper about, you dance or leap about energetically; an old-fashioned use.
a caper is a light-hearted practical joke or trick; an old-fashioned use.

پیشنهاد کاربران

A “caper” is a term used to describe a mischievous or illegal act, often involving theft or pranks. It is typically used in a lighthearted or playful manner.
"caper" اصطلاحی است برای توصیف یک عمل شیطنت آمیز یا غیرقانونی که اغلب شامل دزدی یا شوخی سرکاری است. این معمولاً به شیوه ای غیر جدی یا شوخ طبعانه استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

Let’s pull off a little caper and steal all the office supplies.
In a comedy film, a character might say, “We’re going on a wild caper to steal the crown jewels. ”
A group of friends might plan a caper to play a prank on someone.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-crimes/
skip or dance about in a lively or playful way/ to run and jump about in an energetic, happy way
خوشحال و پرانرژی این طرف و اون طرف دویدن و پریدن، ورجه وورجه کردن، جست و خیز کردن ، جُنب و جوش کردن
...
[مشاهده متن کامل]

"children were capering about the room"
All the animals capered with joy when they saw the whips going up in
flames

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/caper
توطئه، فعالیت غیر قانونی یا مشروع
خوشحال و پرانرژی این طرف و اون طرف دویدن و پریدن ( ورجه وورجه کردن )
کار طرح ریزه شده خصوصا اشتباه یا غیرقانونی اما سرگرم کننده و مفرح ( شیطنت )
نام یک گیاه که در فارسی هندوانه ابوجهل گفته می شود و به عنوان چاشنی غذا استفاده می شود و طعمی ترش دارد
A small dark green part of a flower used in cooking

بپرس