cancerous


معنی: سرطانی
معانی دیگر: سرطانی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: pertaining to or affected with the disease of cancer.
مشابه: malignant

- A lump does not always indicate a cancerous condition.
[ترجمه گوگل] یک توده همیشه نشان دهنده یک بیماری سرطانی نیست
[ترجمه ترگمان] یک توده همیشه یک وضعیت سرطانی را نشان نمی دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The tumor was found to be cancerous.
[ترجمه گوگل] مشخص شد که تومور سرطانی است
[ترجمه ترگمان] تومور به عنوان سرطانی در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: spreading and causing harm like a cancer.

- We witnessed the cancerous spread of hatred and violence.
[ترجمه گوگل] ما شاهد گسترش سرطانی نفرت و خشونت بودیم
[ترجمه ترگمان] ما شاهد گسترش سرطانی نفرت و خشونت بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a cancerous protuberance under the skin of the forehead
برآمدگی سرطانی زیر پوست پیشانی

2. the surgeon removed the cancerous segments of her stomach
جراح قسمت های سرطانی معده ی او را درآورد.

3. The reproduction and growth of the cancerous cells can be suppressed by bombarding them with radiation.
[ترجمه گوگل]تولید مثل و رشد سلول های سرطانی را می توان با بمباران پرتوها سرکوب کرد
[ترجمه ترگمان]تولید مثل و رشد سلول های سرطانی را می توان با بمباران کردن آن ها با اشعه سرکوب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is the growth benign or cancerous?
[ترجمه گوگل]آیا رشد آن خوش خیم است یا سرطانی؟
[ترجمه ترگمان]آیا این رشد بی خطر و یا سرطانی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nine out of ten lumps are not cancerous.
[ترجمه گوگل]از هر ده توده 9 تا سرطانی نیستند
[ترجمه ترگمان]نه تا از ده تیکه گوشت سرطانی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had a cancerous growth on his lung.
[ترجمه گوگل]او یک رشد سرطانی در ریه خود داشت
[ترجمه ترگمان]او یک تومور سرطانی در lung داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The cancerous cells had to be cut out.
[ترجمه گوگل]سلول های سرطانی باید بریده می شدند
[ترجمه ترگمان]سلول های سرطانی باید بریده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But both communities must recognise the cancerous effect of sectarianism, taken to these extremes.
[ترجمه گوگل]اما هر دو جامعه باید تأثیر سرطانی فرقه گرایی را که تا این حد افراط می شود، بشناسند
[ترجمه ترگمان]اما هر دو جوامع باید اثر سرطانی فرقه گرایی را تشخیص دهند و به این افراط گرایانه برده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cancerous glial tumors generally spread in the brain the way roots spread a plant.
[ترجمه گوگل]تومورهای سرطانی گلیال به طور کلی در مغز به روشی که ریشه یک گیاه را پخش می کند، پخش می شود
[ترجمه ترگمان]Cancerous سلول های گلیال، عموما در مغز پخش می شوند که ریشه های آن یک گیاه را گسترش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Had had large intestine can cancerous person eat potato?
[ترجمه گوگل]آیا اگر روده بزرگ داشت، آیا فرد سرطانی می تواند سیب زمینی بخورد؟
[ترجمه ترگمان]آیا روده بزرگ می تواند یک انسان سرطانی را بخورد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cancerous glial tumors generally spread in the brain the way roots spread from a plant.
[ترجمه گوگل]تومورهای سرطانی گلیال عموماً به روشی که ریشه ها از یک گیاه پخش می شوند در مغز پخش می شوند
[ترجمه ترگمان]Cancerous سلول های گلیال، عموما در مغز پخش می شوند که ریشه های آن از یک گیاه گسترش می یابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No HPV was detected in para cancerous and non tumorous tissues.
[ترجمه گوگل]هیچ گونه HPV در بافت های پاراسرطانی و غیر توموری مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]هیچ HPV در سلول های سرطانی و غیر tumorous تشخیص داده نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If colonoscopy reeals cancerous lesions, further treatments may be necessary.
[ترجمه گوگل]اگر کولونوسکوپی ضایعات سرطانی را شناسایی کند، ممکن است درمان های بیشتری لازم باشد
[ترجمه ترگمان]اگر عمل های جراحی رخ دهد، درمان های بعدی ممکن است ضروری باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The blocking glue of cancerous serosa(F TH glue) is unharmful to human body.
[ترجمه گوگل]چسب مسدود کننده سروزا سرطانی (چسب F TH) برای بدن انسان مضر است
[ترجمه ترگمان]چسب مسدود کننده of cancerous (چسب (F)به بدن انسان منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Cancerous is tomes glial tumors generally spread in the brain away roots spread from a plant.
[ترجمه گوگل]سرطانی تومورهای گلیال تومور است که عموماً در مغز به دور از ریشه های گسترش یافته از یک گیاه پخش می شود
[ترجمه ترگمان]Cancerous tomes glial است که به طور کلی در مغز گسترش می یابند و ریشه های آن از گیاهی دور می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرطانی (صفت)
cancerous

تخصصی

[علوم دامی] رشد تنظیم نشده در یک اندام چند بافتی، سرطانی

انگلیسی به انگلیسی

• characterized by or causing cancer (malignant growth or tumor)
cancerous growths are the result of cancer.

پیشنهاد کاربران

سرطانی
مثال:
And the Islamic world will witness the destruction of the cancerous Zionist tumor by God’s grace.
و جهان اسلام به لطف الهی نابودی غده سرطانی صهیونیست را شاهد خواهد بود.

بپرس