can do


(عامیانه) توانا به انجام کاری،اهل انجام کار،زبل

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: reflecting an eagerness to take on something combined with the belief in one's ability to accomplish it.
مشابه: ambitious, enthusiastic

- Her boss appreciated her can-do attitude.
[ترجمه علی ماشا اله زاده] رییسش قدر دانی کرد از نگرش "ما می توانیم" او
|
[ترجمه گوگل] رئیس او از نگرش او در انجام کار قدردانی کرد
[ترجمه ترگمان] رئیسش از رفتار او قدردانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

اتکاء به نفس
بی باکی
خودانگیخته
عملگرا
جایی، فکری و یا نگرشی که به شما این امکان را می دهد هر کاری که دوست داشتید می توانید انجام دهید
* صفت است
This town has a can - do feel to it
A can - do attitude towards work
توانمند

بپرس