cadge

/kædʒ//kædʒ/

معنی: دوره گردی، گدایی، اخاذی کردن، گره زدن، باربری کردن، دوره گردی کردن
معانی دیگر: کلاشی کردن، با التماس یا گدایی به دست آوردن، انگل شدن، درکشیدن، تلکه کردن، بستن، محکم کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: cadges, cadging, cadged
• : تعریف: to obtain by begging or otherwise imposing on others.
مشابه: beg, bum

- He cadged dinners from his friends.
[ترجمه گوگل] او از دوستانش شام می گرفت
[ترجمه ترگمان] اون از دوستاش شام قرض گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: cadger (n.)
• : تعریف: to cajole others into providing one's meals, lodging, or transportation.

- She cadges shamelessly.
[ترجمه گوگل] او بی شرمانه قفس می زند
[ترجمه ترگمان] او بی حیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Could I cadge a lift with you?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم با شما یک آسانسور سوار شوم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم با تو یه کمکی بکنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Can I cadge a lift home?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم خانه آسانسوری را نگه دارم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم برسونمت خونه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Poor old uncle Tompson used to cadge some money for cigarettes from me.
[ترجمه گوگل]عموی پیر بیچاره تامپسون مقداری پول برای سیگار از من می گرفت
[ترجمه ترگمان]عمو Tompson بیچاره چند تا پول برای سیگار از من گیر می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I managed to cadge a ride with a lorry driver.
[ترجمه گوگل]من موفق شدم با یک راننده کامیون سوار شوم
[ترجمه ترگمان]توانستم با راننده کامیون سواری کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He could cadge a ride from somebody.
[ترجمه گوگل]او می‌توانست از کسی سواری بگیرد
[ترجمه ترگمان]او می توانست با یکی از آن ها سواری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Amiss had an almost overwhelming desire to cadge a cigarette in order to demonstrate solidarity, but he repressed it.
[ترجمه گوگل]آمیس تقریباً میل شدیدی به کشیدن سیگار برای نشان دادن همبستگی داشت، اما آن را سرکوب کرد
[ترجمه ترگمان]amiss میل شدیدی به سیگار کشیدن برای نشان دادن همبستگی داشت، اما او آن را سرکوب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Any excuse to cadge a drink.
[ترجمه گوگل]هر بهانه ای برای بستن یک نوشیدنی
[ترجمه ترگمان] هر بهونه ای برای خوردن نوشیدنی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Homeless people forced to cadge in subway stations.
[ترجمه گوگل]بی خانمان ها مجبور به قفس در ایستگاه های مترو شدند
[ترجمه ترگمان]بی خانمان شدن افراد بی خانمان در ایستگاه های مترو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. May I cadge a cigarette from you?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم یک سیگار از شما جدا کنم؟
[ترجمه ترگمان]می تونم یه سیگار از تو بگیرم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Just cupboard love ; they were always cadge from her money, food furniture, anything and everything.
[ترجمه گوگل]فقط عشق کمد ; آنها همیشه از پول او، اثاثیه غذا، هر چیزی و همه چیز در قفس بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها همیشه از پول، وسایل غذا، هر چیز و همه چیز کش می آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The police arrest 8 person who forge and cadge the fake advice note of matriculate.
[ترجمه گوگل]پلیس 8 نفر را که توصیه نامه جعلی تحصیلات را جعل کرده و قفس می کند دستگیر می کند
[ترجمه ترگمان]پلیس ۸ نفر را دستگیر کرد که توصیه جعلی of را جعل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I managed to cadge some money off my dad.
[ترجمه گوگل]موفق شدم مقداری پول از پدرم بگیرم
[ترجمه ترگمان] تونستم یه مقدار پول از پدرم در بیارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Can I cadge a cigarette?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم سیگار بکشم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم یه سیگار بخرم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Nigel began selling review copies - his own and any others he could cadge - to give a little boost to his income.
[ترجمه گوگل]نایجل شروع به فروش نسخه‌های نقد کرد - نسخه‌های خودش و هر نسخه‌ای که می‌توانست روی آن بگذارد - تا کمی به درآمدش کمک کند
[ترجمه ترگمان]نی گل شروع به فروش نسخه های خود کرد - خودش و هر فرد دیگری که می توانست داشته باشد - تا کمی درآمد خود را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دوره گردی (اسم)
cadge, hobo, colportage

گدایی (اسم)
beggary, cadge

اخاذی کردن (فعل)
cadge, bleed, extort

گره زدن (فعل)
knot, loop, truss, tie, ruffle, cadge, knit, twitch, snick, twitch grass

باربری کردن (فعل)
cadge

دوره گردی کردن (فعل)
hawk, cadge, peddle

انگلیسی به انگلیسی

• donation to a beggar
beg for money; nag
if you cadge something from someone, or cadge off them, you ask them for food, money, or help, and succeed in getting it; an informal word, used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

در زبان باستانی لری واژه کهن وآریایی�گتget�به معنی، گره زدن ودوختن و دوخت ودوز، محکم کردن وبستن است. این واژه کهن مانند بسیاری از واژگان دیگر وارد زبانهای اروپایی ( انگلیسی، . . . ) شده وبه صورت�کجcadge�در
...
[مشاهده متن کامل]
زبان انگلیسی به کارمیرود. ( علاوه بر معانی بالا به معنی دوره گردی کردن، اخاذی، گدایی وتلکه کردن هم میباشد. ) در اینجا تبدیل گاف به c را داریم که کاف خوانده میشود وهمچنین تبدیل ت به ج یعنی گتget > کجcadge.

گدایی کردن؛ تلکه کردن
گدایی کردن
to plead or beg for especially through manipulation

بپرس