crouching

پیشنهاد کاربران

معنی: خیزان
مثالی برای درک بهتر این کلمه:
Crouching Tiger:ببر خیزان
به این حالت خم شده ، نشسته و اماده خیز ( حمله ) این ببر توجه کنید ؛ این همون تعریف Crouching کرَ. او. چینگ هست.
crouching
نشستن
خم شدن. دولا شدن
خم شدم

بپرس