cross cultural


میان فرهنگی، بین فرهنگی (وابسته به چند فرهنگ گوناگون)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: cross-culturally (adv.)
(1) تعریف: relating to or comparing two or more cultures.

- cross-cultural research
[ترجمه گوگل] تحقیق بین فرهنگی
[ترجمه ترگمان] تحقیق بین فرهنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- cross-cultural experiences
[ترجمه گوگل] تجربیات بین فرهنگی
[ترجمه ترگمان] تجارب متقابل فرهنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: existing or occurring beween or among cultures.

- cross-cultural ties
[ترجمه گوگل] پیوندهای بین فرهنگی
[ترجمه ترگمان] روابط متقابل فرهنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنعت] میان فرهنگى

انگلیسی به انگلیسی

• cross-cultural means dealing with or involving two or more different cultures.

پیشنهاد کاربران

چند فرهنگی
میان فرهنگی
تداخل - رویارویی
نسبیت فرهنگی
تقابل فرهنگی
دو رگه

بپرس