cowl

/ˈkaʊl//kaʊl/

معنی: راهب، بالاپوش راهبان
معانی دیگر: (جامه ی راهبان) باشلق، کلاه چسبیده به خرقه، خرقه ی باشلق دار، هرچیز باشلق مانند، (دودکش) کلاهک، جلو اتاق اتومبیل (که داشبرد بر آن سوار است)، کاپوت موتور هواپیما، کلاه بر سر گذاشتن، باشلق گذاشتن، (قدیمی) تشت بزرگ دسته دار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a hood or hooded robe, often worn by monks.

(2) تعریف: a loose neckline or collar that is draped to look like a cowl.

(3) تعریف: a hoodlike cover on a chimney or ventilator shaft, used to increase draft.

(4) تعریف: the part of an automobile frame that supports the windshield and houses the controls.

(5) تعریف: a cowling.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: cowls, cowling, cowled
• : تعریف: to put a cowl on; cover with or as if with a cowl.

جمله های نمونه

1. The cowl (or hood) does not make the monk.
[ترجمه گوگل]کلاه (یا کاپوت) راهب را نمی سازد
[ترجمه ترگمان]The (یا کلاه)راهب را نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The habit [cowl, hood] does not make the monk.
[ترجمه گوگل]عادت [پوش، مقنعه] راهب را نمی سازد
[ترجمه ترگمان][ cowl، hood ]، راهب را نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Is there a counterfeit cowl on the thrust reversers?
[ترجمه گوگل]آیا روکش تقلبی روی ریورسرهای رانش وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]یه لباس جعلی تو the هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Perhaps a different hat like the cowl co-star George Clooney will be wearing as the next Batman.
[ترجمه گوگل]شاید کلاهی متفاوت مانند همبازی جورج کلونی که به عنوان بتمن بعدی بر سر خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]شاید کلاهی متفاوت مثل \"جورج کلونی\" (cowl Clooney)به عنوان بتمن بعدی به تن خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fitting a cowl to a chimney may solve a drawing problem, but it may not.
[ترجمه گوگل]قرار دادن کاسه روی دودکش ممکن است مشکل طراحی را حل کند، اما ممکن است اینطور نباشد
[ترجمه ترگمان]یک پیراهن بلند برای یک دودکش ممکن است یک مشکل نقاشی را حل کند، اما ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The priest wore a cowl over his head.
[ترجمه گوگل]کشیش کلاهی روی سرش گذاشته بود
[ترجمه ترگمان]یک شنل روی سرش گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And three-dimensional sidewall compression inlet with 25 percent cowl position has high mass capture and total pressure recovery coefficient and isolator exit flow flied is homogeneous.
[ترجمه گوگل]و ورودی تراکمی دیواره جانبی سه بعدی با موقعیت کاسه 25 درصدی دارای ضریب جذب جرم بالا و ضریب بازیابی فشار کل و جریان خروجی ایزولاتور همگن می باشد
[ترجمه ترگمان]و ورودی تراکم جداره سه بعدی با پوشش ۲۵ درصد cowl دارای ثبت جرم بالا و ضریب بازیافت فشار کلی و ضریب جریان خروجی ایزوله کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Central and South America having a cowl of thick hair on the head.
[ترجمه گوگل]آمریکای مرکزی و جنوبی دارای کاسه ای با موهای پرپشت روی سر هستند
[ترجمه ترگمان]آمریکای مرکزی و جنوبی یک cowl ضخیم بر سر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She sashayed up to my desk cowl as a cucumber.
[ترجمه گوگل]او به عنوان خیار به روپوش میز من رفت
[ترجمه ترگمان]او به طور کامل به سمت میز من به راه افتاد و مثل یک خیار به طرف میز من حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Separate the lower A - pillar cowl trim from the A - pillar lower cowl.
[ترجمه گوگل]روپوش پایینی ستون A را از روپوش پایینی ستون A جدا کنید
[ترجمه ترگمان]the (pillar)پایینی (cowl)را از the پایینی (-)جدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. HEFTY FRONT COWL, 6 mm diamond plate steel.
[ترجمه گوگل]روپوش جلویی سنگین، ورق الماس 6 میلی متری استیل
[ترجمه ترگمان]hefty FRONT cowl، استیل diamond ۶ میلی متر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He put on his cowl when It'started raining.
[ترجمه گوگل]وقتی باران شروع شد کتش را پوشید
[ترجمه ترگمان]وقتی باران شروع به باریدن کرد، روی cowl گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Remove left cowl side trim panel.
[ترجمه گوگل]پانل تزئینی سمت چپ روپوش را بردارید
[ترجمه ترگمان]قسمت چپ قسمت چپ را حذف کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After discussing the detailed design of cowl panel, side panel, passenger doors, safety exit and back panel, some suggestions for bus styling design in this country are proposed.
[ترجمه گوگل]پس از بحث در مورد طراحی دقیق پانل روپوش، پانل جانبی، درب سرنشینان، خروجی ایمنی و پنل پشتی، پیشنهاداتی برای طراحی استایل اتوبوس در این کشور ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]پس از بحث در مورد طراحی مفصل of، پنل کناری، دره ای مسافر، خروجی ایمنی و پنل پشتی، پیشنهاداتی برای طراحی سبک باس در این کشور ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The cowl does not make the monk.
[ترجمه گوگل]گاو راهب را نمی سازد
[ترجمه ترگمان]The راهب نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

راهب (اسم)
ascetic, anchoret, hermit, anchorite, monk, cowl

بالاپوش راهبان (اسم)
cowl

تخصصی

[نساجی] بالا پوش راهبان - قبا - لباس بلند

انگلیسی به انگلیسی

• hooded cloak worn by monks; hood
a cowl is a large loose hood covering a person's head or their head and shoulders. cowls are especially worn by monks.
a cowl is a metal cover that is put on top of a chimney in order to help the smoke come out and to prevent the wind coming down the chimney.

پیشنهاد کاربران

کلاه بزرگ و گشاد متصل به لباس مانند خرقه
A loose large hood attached to a pice of clothing
The elderly man's longish white hair hung around his vacant face in a kind
. of cowl

بپرس