copula

/ˈkɒpjʊlə//ˈkɒpjʊlə/

معنی: وسیله اتصال، عضو رابط
معانی دیگر: (آنچه که دو چیز را به هم وصل کند) پیوندگر، بست، همبند، (دستورزبان) رجوع شود به: linking verb، مفصل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: copular (adj.)
(1) تعریف: something that joins or links; coupler.

(2) تعریف: in grammar, a verb or other word that connects a subject and a predicate, such as "is" in "John is an engineer" and "seem" in "They seem tired"; linking verb.

(3) تعریف: in logic, a word that connects the subject and predicate of a proposition.

جمله های نمونه

1. Using the copula function technology, may take the relativity and the correlation pattern organically into together.
[ترجمه گوگل]با استفاده از فناوری تابع کوپولا، ممکن است نسبیت و الگوی همبستگی به صورت ارگانیک با هم درآیند
[ترجمه ترگمان]با استفاده از فن آوری تابع copula، ممکن است نسبیت و الگوی همبستگی را به طور ارگانیک با هم در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This paper mainly research Copula theory and its using in credit risk management.
[ترجمه گوگل]این مقاله عمدتاً به بررسی نظریه کوپولا و کاربرد آن در مدیریت ریسک اعتباری می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله عمدتا نظریه copula تحقیق و استفاده آن در مدیریت ریسک اعتباری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Logically, it is merely the copula of a judgement.
[ترجمه گوگل]منطقاً، این صرفاً مصداق یک قضاوت است
[ترجمه ترگمان]از نظر منطق، این فقط یک قضاوت منطقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Results show that the Copula based method produces better backtest results than the traditional variance - covariance method.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که روش مبتنی بر کوپولا نتایج بهتری نسبت به روش سنتی واریانس - کوواریانس ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که روش مبتنی بر copula نتایج بهتری نسبت به روش واریانس - واریانس سنتی بدست می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The 5th chapter applys the new Copula model to a last survivor annuity and calculates out the net single premium.
[ترجمه گوگل]فصل پنجم مدل جدید کوپولا را برای آخرین سالیانه بازمانده اعمال می‌کند و حق بیمه خالص را محاسبه می‌کند
[ترجمه ترگمان]فصل پنجم، مدل جدید copula را به عنوان یک مقرری سالانه به پایان می رساند و هزینه واحد خالص را محاسبه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Copula net diagram is an important tool for guiding the cupola operation.
[ترجمه گوگل]نمودار شبکه کوپولا ابزار مهمی برای هدایت عملیات کوپولاست
[ترجمه ترگمان]نمودار شبکه copula یک ابزار مهم برای هدایت عملیات گنبد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In ` George became ill', the verb ` became'is a copula.
[ترجمه گوگل]در «جرج مریض شد»، فعل « شد» یک جفت است
[ترجمه ترگمان]در \"جورج بیمار\" شد، فعل \"a\" شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Here are three of the most noticeable grammatical traits: Omission of the copula is: You out the game.
[ترجمه گوگل]در اینجا سه ​​مورد از قابل توجه ترین ویژگی های دستوری آورده شده است: حذف copula این است: شما از بازی خارج می شوید
[ترجمه ترگمان]در اینجا سه مورد از مهم ترین مشخصه های دستوری عبارتند از: Omission از the: شما از بازی خارج می شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This article's emphasis studies the random variable using the copula function to describe tail dependence.
[ترجمه گوگل]تاکید این مقاله متغیر تصادفی را با استفاده از تابع copula برای توصیف وابستگی دنباله مطالعه می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به مطالعه متغیر تصادفی با استفاده از تابع copula برای توصیف وابستگی دم می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The time - varying correlation matrix derived by the Clayton copula captures the correlation of extreme events.
[ترجمه گوگل]ماتریس همبستگی متغیر زمان که توسط جفت کلایتون به دست آمده است، همبستگی رویدادهای شدید را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]ماتریس همبستگی زمان - متغیری که از اثر کلی تون مشتق شده است، همبستگی رویداده ای افراطی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Kendall is criterion of comparing the dependence of different kinds of Copula.
[ترجمه گوگل]کندال معیار مقایسه وابستگی انواع کوپولاست
[ترجمه ترگمان]کندال معیاری برای مقایسه وابستگی انواع مختلف of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The subject and predicate nominal must be connected by a linking verb, also called copula.
[ترجمه گوگل]اسم فاعل و محمول باید با یک فعل پیوند دهنده که کوپولا نیز نامیده می شود به هم متصل شوند
[ترجمه ترگمان]تابع و گزاره اسمی باید با یک فعل ارتباطی که also نامیده می شود متصل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وسیله اتصال (اسم)
copula, linkup

عضو رابط (اسم)
copula

تخصصی

[زمین شناسی] عضو رابط یک مجرا یا لوله کوتاه توخالی قیف مانند در محل برجستگی در قائده حفره کیتینوزوآهای زنجیره ساز، Copulas به پروزوم حفره های جلوتر برای تشکیل زنجیره ها، متصل می شود.
[آمار] مَفصل

انگلیسی به انگلیسی

• word that links a subject with its predicate (grammar); connecting part (bone, ligament)
in grammar, a copula is a verb which takes a complement. in the sentences `we were very happy' and `you don't want them to become suspicious', `were' and `become' are copulas.

پیشنهاد کاربران

copula ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: فعل ربطی
تعریف: فعلی که نشان دهندۀ رابطۀ اسناد میان نهاد و گزاره است|||متـ . فعل اسنادی
رابط
حروف ربطی ( گرامر )

بپرس