copernican

جمله های نمونه

1. A fourth example, the Copernican Revolution, will be outlined in more detail in the following section.
[ترجمه گوگل]مثال چهارم، انقلاب کوپرنیکی، در بخش بعدی با جزئیات بیشتر توضیح داده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]یک مثال چهارم، انقلاب کوپرنیکی، در بخش بعدی به تفصیل شرح داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Twenty years later, a lecture on the Copernican system was given in Rome to the pope, who approved.
[ترجمه گوگل]بیست سال بعد، سخنرانی در مورد سیستم کوپرنیک در رم برای پاپ ایراد شد که او موافقت کرد
[ترجمه ترگمان]بیست سال بعد، یک سخنرانی درباره نظام کوپرنیکی در رم به پاپ داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One could accept the mathematical models of Copernican astronomy without even considering whether the earth really moves.
[ترجمه گوگل]می توان مدل های ریاضی نجوم کوپرنیک را بدون در نظر گرفتن اینکه آیا زمین واقعاً حرکت می کند یا خیر، پذیرفت
[ترجمه ترگمان]می توان مدل های ریاضی نجوم کوپرنیکی را بدون توجه به اینکه آیا زمین واقعا حرکت می کند، پذیرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Galileo's new mechanics enabled the Copernican system to be defended against some of the objections to it mentioned above.
[ترجمه گوگل]مکانیک جدید گالیله سیستم کوپرنیک را قادر ساخت تا در برابر برخی از ایراداتی که در بالا به آن اشاره شد دفاع شود
[ترجمه ترگمان]مکانیک جدید گالیله، سیستم کوپرنیکی را امکان پذیر ساخت تا در برابر برخی از the که در بالا ذکر شد، دفاع شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Like Galileo, he was committed to the Copernican system as a cosmology and not merely as a mathematical hypothesis.
[ترجمه گوگل]او مانند گالیله به سیستم کوپرنیک به عنوان یک کیهان شناسی و نه صرفاً به عنوان یک فرضیه ریاضی متعهد بود
[ترجمه ترگمان]مانند گالیله، او به سیستم کوپرنیکی به عنوان یک کیهان شناسی وفادار بود و نه صرفا به عنوان فرضیه ریاضی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Accordingly, we shall begin with the Copernican innovation as a test case.
[ترجمه گوگل]بر این اساس، ما با نوآوری کوپرنیک به عنوان یک مورد آزمایشی شروع خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]بر این اساس، ما با نوآوری کوپرنیک به عنوان یک مورد آزمایشی شروع خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Isaac Newton solved the final problem in the Copernican hypothesis by demonstrating that planetary motion was caused by gravitation.
[ترجمه گوگل]اسحاق نیوتن با نشان دادن اینکه حرکت سیارات ناشی از گرانش است، مسئله نهایی را در فرضیه کوپرنیک حل کرد
[ترجمه ترگمان]اسحاق نیوتن با نشان دادن اینکه حرکت سیاره ای ناشی از جاذبه است، مساله نهایی را در فرضیه کوپرنیک حل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In this way, apparent contradictions between Copernican astronomy and biblical texts would be eliminated.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، تناقضات ظاهری بین نجوم کوپرنیک و متون کتاب مقدس از بین می رود
[ترجمه ترگمان]بدین طریق، تضادهای آشکار بین نجوم کوپرنیکی و متون انجیل از بین خواهند رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was there, 18 centuries before the Copernican revolution, that Aristarchus posited a heliocentric solar system and Eratosthenes calculated the circumference of the Earth.
[ترجمه گوگل]18 قرن قبل از انقلاب کوپرنیک در آنجا بود که آریستارخوس منظومه شمسی خورشید مرکزی را مطرح کرد و اراتوستن محیط زمین را محاسبه کرد
[ترجمه ترگمان]در آنجا ۱۸ قرن پیش از انقلاب کوپرنیکی، منظومه شمسی دارای \"خورشید مرکزی\" فرض شد و Eratosthenes محیط کره زمین را محاسبه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The core of the so-called Copernican revolution of the public management movement is the establishment of a market-oriented government and the realization of market-oriented public services.
[ترجمه گوگل]هسته اصلی جنبش کوپرنیک موسوم به جنبش مدیریت دولتی، ایجاد یک دولت بازارمحور و تحقق خدمات عمومی بازارمحور است
[ترجمه ترگمان]هسته اصلی انقلاب کوپرنیک تاسیس یک دولت بازار محور و تحقق خدمات عمومی بازار محور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Next he learns about the Copernican system, and after that he moves on to geometry, and then to chronology.
[ترجمه گوگل]سپس در مورد سیستم کوپرنیک می آموزد و پس از آن به هندسه و سپس به زمان شناسی می پردازد
[ترجمه ترگمان]سپس درباره سیستم کوپرنیکی یاد می گیرد، و پس از آن، به هندسه، و سپس به chronology حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Provided we make on further assumption, the Copernican principle leads to a rather similar universe model.
[ترجمه گوگل]به شرطی که فرضیات بیشتری داشته باشیم، اصل کوپرنیک به یک مدل جهان نسبتاً مشابه منجر می شود
[ترجمه ترگمان]مشروط بر اینکه ما فرض کنیم که اصول کوپرنیک به یک مدل جهانی مشابه منتهی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yet a couple of centuries later, Copernican advocates seemed harmless.
[ترجمه گوگل]با این حال، چند قرن بعد، طرفداران کوپرنیک بی ضرر به نظر می رسیدند
[ترجمه ترگمان]اما چند قرن بعد، طرفداران کوپرنیک بی خطر به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Although his work was instrumental in bringing the Copernican system into prominence, Galileo was far more than just an astronomer.
[ترجمه گوگل]اگرچه کار او در برجسته کردن سیستم کوپرنیک مؤثر بود، گالیله بسیار فراتر از یک ستاره شناس بود
[ترجمه ترگمان]اگرچه کار او در آوردن نظام کوپرنیکی به عنوان برجستگی، سودمند بود، گالیله بیش از یک ستاره شناس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] کوپرنیکی الف) متعلق به جوان ترین عوارض توپوگرافی ماه و واحدهای نقشه سنگ شناسی که از یک دسته سنگهایی تشکیل شده در دوره تشکیل کراترهای شعاعی بوجود آمده است (مانند کوپرنیک). ب) به دوره چینه شناسی گویند که در حین آن، سیستم کوپرنیکی بوجود آمده است.

انگلیسی به انگلیسی

• of copernicus and his theories (polish astronomer)

پیشنهاد کاربران

بس مهم و اساسی
بسیار عمده و بنیادین
مثل: انقلاب کوپرنیکی در فلسفه
of radical or major importance or degree
effected a Copernican revolution in philosophy
بنقل از مریام https://www. merriam - webster. com/dictionary/Copernican#:~:text=1, The Times Literary Supplement ( London )

بپرس