consociation


معنی: شرکت
معانی دیگر: association شرکت، پیوند

جمله های نمونه

1. The consociation and reorganization of the enterprise, Brand popularity competition brings us the in an effort to defend the national brands and develop new products.
[ترجمه گوگل]اتحاد و سازماندهی مجدد شرکت، رقابت محبوبیت نام تجاری ما را در تلاش برای دفاع از برندهای ملی و توسعه محصولات جدید به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]رقابت برند و سازماندهی مجدد شرکت، رقابت محبوبیت برند را برای دفاع از برند های ملی و توسعه محصولات جدید به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The consociation which tries usage ADAMS to carry on machine system and liquid to press system imitates really.
[ترجمه گوگل]انجمنی که سعی می کند از ADAMS برای ادامه سیستم ماشین و سیستم مایع به پرس استفاده کند واقعاً تقلید می کند
[ترجمه ترگمان]The که سعی دارد برای حمل یک دستگاه ماشین و مایع به یک دستگاه پرس و جو استفاده کند، به طور واقعی شبیه سازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Methods Adopting the chest abdomen consociation flap to repair arms large area skins defection in 2cases.
[ترجمه گوگل]روش ها اتخاذ فلپ همبستگی شکم قفسه سینه برای ترمیم انحراف پوست در ناحیه بزرگ بازوها در 2 مورد
[ترجمه ترگمان]روش های استفاده از سینه شکم به منظور ترمیم ناحیه بزرگ فرار از پوست در ۲ مورد استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Think all allies of the consociation of Ba Da2 king constituted strong Greece allied troops to go on expedition Troy.
[ترجمه گوگل]فکر کنید همه متحدان انجمن پادشاه Ba Da2 نیروهای متحد یونان قوی را تشکیل دادند تا به تروی سفر کنند
[ترجمه ترگمان]فکر کنید که تمام متحدان the پادشاه Ba یونان و نیروهای متفق فرانسه را برای سفر به (تروا)تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Its communality decides that solves them need multilateral consociation activity, and need global harmonizing and program building on the foundation of global cooperation .
[ترجمه گوگل]جامعه آن تصمیم می گیرد که حل آنها نیاز به فعالیت های همبستگی چند جانبه دارد و نیاز به هماهنگی جهانی و برنامه سازی بر اساس همکاری جهانی دارد
[ترجمه ترگمان]communality تصمیم می گیرد که به فعالیت consociation چند جانبه و نیاز به هارمونیک جهانی و ایجاد برنامه در پایه هم کاری جهانی نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusion: Clinical curative effect that the puerarin consociation sibeline cure cervical vertigo enhances obviously than appling Sibeline, and no obviously bad response.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: اثر درمانی بالینی که در درمان سرگیجه دهانه رحم با سیبلین انجمن پورارین به وضوح نسبت به استفاده از سیبلین افزایش می‌یابد و پاسخ بد بدیهی ندارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تاثیر بالینی بالینی که the consociation sibeline sibeline vertigo cervical را درمان می کند، به وضوح بیشتر از appling Sibeline بهبود می یابد و هیچ پاسخ بدی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The diagnostic certainty of consociation many diadynamic methods is 9 3%.
[ترجمه گوگل]قطعیت تشخیصی تداعی بسیاری از روش های دیادینامیک 9 3٪ است
[ترجمه ترگمان]قطعیت تشخیصی of بسیاری از روش های diadynamic ۹ % است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The consociation of these factors revolt with old communication system, result in good communication effect.
[ترجمه گوگل]همراهی این عوامل شورش با سیستم ارتباطی قدیمی، اثر ارتباطی خوبی را به همراه دارد
[ترجمه ترگمان]ظهور این عوامل با سیستم ارتباطی قدیمی منجر به تاثیر خوب ارتباطی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective Purpose:In the study western medicine consociation treatment hepatocirrhosis ascites clinical curative effect.
[ترجمه گوگل]هدف: در مطالعه انجمن پزشکی غربی درمان هپاتوسیروز آسیت اثر درمانی بالینی دارد
[ترجمه ترگمان]هدف هدف: در مطالعه طب سوزنی غربی، درمان بالینی اثر درمان بالینی را hepatocirrhosis می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Since 1995 vapor group first time and the local financing institution consociation released a car loan to consume, the local car loan experienced a development for 13 years.
[ترجمه گوگل]از سال 1995 برای اولین بار گروه بخار و انجمن موسسه مالی محلی وام خودرو را برای مصرف منتشر کرد، وام خودرو محلی به مدت 13 سال توسعه یافت
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۹۵ گروه بخار و موسسه مالی محلی consociation یک وام ماشین را برای مصرف عرضه کردند، وام ماشین محلی برای ۱۳ سال یک توسعه را تجربه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Enterprise group from several legal person economy of business enterprise consociation but become consociation entity.
[ترجمه گوگل]گروه سازمانی از چندین شخص حقوقی اقتصاد انجمن تجاری تجاری اما تبدیل به نهاد انجمن می شود
[ترجمه ترگمان]گروه سازمانی از چندین اقتصاد فردی حقوقی کسب وکار business تشکیل شده است، اما به موجودیت مستقل تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The average efficiency calculation method for hydraulic turbines is appraised. In consociation with practical examples, the purport and calculation method of weighted mean efficiency is elucidated.
[ترجمه گوگل]روش محاسبه متوسط ​​راندمان برای توربین های هیدرولیک ارزیابی شده است در ارتباط با مثال‌های عملی، هدف و روش محاسبه بازده میانگین وزنی توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]روش محاسبه بازده متوسط برای توربین های هیدرولیکی ارزیابی شده است در consociation با مثال های عملی، روش و روش محاسبه بازدهی میانگین وزنی توضیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Two is the wedding that the emperor is worried that her grandpa will pass her consociation some influences in dynasty send menace to emperor's right.
[ترجمه گوگل]دوم عروسی است که امپراطور نگران است که پدربزرگش از معاشرت او عبور کند برخی از تأثیرات در سلسله خطری را برای حق امپراتور ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]دو روز قبل از عروسی امپراطور نگران این است که پدربزرگ او از او رد شود و نفوذ خود را در سلسله سلطنت به سمت راست امپراطور بفرستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شرکت (اسم)
firm, hand, association, society, company, unity, corporation, body corporate, cahoot, consociation

تخصصی

[زمین شناسی] همگون، همگونی یک جامعه بوم شناسی، درون یک اجتماع که هیچ گونه غالبی ندارد و معمولاً اجتماعی از چندین گونه غالب می باشد.

انگلیسی به انگلیسی

• friendly association; fellowship; alliance; companionship

پیشنهاد کاربران

تعدادی حزب سیاسی یا گروه فشار که با هم همکاری می کنند

بپرس