communications

/kəˌmjuːnəˈkeɪʃn̩z//kəˌmjuːnɪˈkeɪʃn̩z/

ارتباطات

جمله های نمونه

1. interpersonal communications
ارتباطات میان فردی

2. the current revolution in communications
انقلاب فعلی در رسانگری

3. Evil communications corrupt good manners.
[ترجمه گوگل]ارتباطات شیطانی، اخلاق نیک را فاسد می کند
[ترجمه ترگمان]ارتباطات شیطانی رفتار خوب را خراب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A lot of the training is orientated around communications skills.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آموزش ها حول محور مهارت های ارتباطی است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این آموزش ها حول مهارت های ارتباطی شکل می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sheer size of the country makes communications difficult.
[ترجمه گوگل]وسعت این کشور ارتباطات را دشوار می کند
[ترجمه ترگمان]اندازه محض این کشور ارتباطات را مشکل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Discussions between a lawyer and client are privileged communications.
[ترجمه گوگل]بحث بین وکیل و موکل، ارتباطات ممتازی است
[ترجمه ترگمان]مذاکرات بین یک وکیل و موکل، ارتباطات ممتاز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The mass media forms a web of communications.
[ترجمه گوگل]رسانه های جمعی شبکه ای از ارتباطات را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]رسانه های جمعی یک وب ارتباطات را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Modern communications are enabling more people to work from home.
[ترجمه گوگل]ارتباطات مدرن به افراد بیشتری امکان می دهد از خانه کار کنند
[ترجمه ترگمان]ارتباطات مدرن افراد بیشتری را قادر می سازد تا از خانه کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Good communications are of the essence to remain competitive.
[ترجمه گوگل]ارتباطات خوب برای رقابتی ماندن ضروری است
[ترجمه ترگمان]ارتباطات خوب ماهیت رقابتی بودن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Thefirst telephone was the precursor of modern communications networks.
[ترجمه گوگل]اولین تلفن پیشرو شبکه های ارتباطی مدرن بود
[ترجمه ترگمان]تلفن Thefirst، منادی شبکه های ارتباطی مدرن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The telephone communications were knocked out by the storm.
[ترجمه گوگل]ارتباطات تلفنی در اثر طوفان قطع شد
[ترجمه ترگمان]ارتباطات تلفنی در اثر طوفان کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our radio communications have been intercepted by the enemy.
[ترجمه گوگل]ارتباطات رادیویی ما توسط دشمن رهگیری شده است
[ترجمه ترگمان]ارتباطات رادیویی ما توسط دشمن مسدود شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We fully recognize the need to improve communications.
[ترجمه گوگل]ما به طور کامل نیاز به بهبود ارتباطات را درک می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما به طور کامل نیاز به بهبود ارتباطات را به رسمیت می شناسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Any communications should be sent to me care of my secretary.
[ترجمه گوگل]هر گونه ارتباط باید برای من ارسال شود مراقبت از منشی من
[ترجمه ترگمان]هر ارتباطی باید برای مراقبت از منشی من فرستاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She kept abreast with the flood of communications that had poured in.
[ترجمه گوگل]او با سیل ارتباطاتی که سرازیر شده بود همراه بود
[ترجمه ترگمان]او با سیلی از ارتباطات که وارد شده بود، کنار رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] ارتباطات
[برق و الکترونیک] مخابرات و ارتباطات

انگلیسی به انگلیسی

• means of communicating; network of routes for sending messages and transporting troops and supplies

پیشنهاد کاربران

در امور مالی و حسابداری:
به معنی گزارشگری است
وسایل ارتباطی !!
مکاتبات ( در تجارت )
ارتباطات . مخابرات
ارتباطات
communications means imparting
روابط
معنایش مخابرات و ارتباطات است که یکی از رشته های دانشگاهی است
معنایش مخابرات و ارتباطات است که یک ریشه دانشگاهی می باشد
مکاتبات
میشه ارتباط و مخابرات
مخآبرآط و ارتبآطآتـــــــــ**
ارتباطات کامپىوترى ومخابرات

مغز وعصاب
ارتباطات
مخابراط و ارتباطات ( نوعی رشته ی دانشگاهی )
مغز و اعصاب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس