colour blindness


فقدان قوه تشخیصرنگ

جمله های نمونه

1. The colour blindness in the monkeys arises because full colour vision requires two versions of the opsin gene, which is carried on the X chromosome.
[ترجمه گوگل]کوررنگی در میمون ها به این دلیل به وجود می آید که دید کامل رنگی به دو نسخه از ژن opsin نیاز دارد که روی کروموزوم X حمل می شود
[ترجمه ترگمان]کوری رنگ در میمون ها به این دلیل بوجود می آید که بینایی رنگی کامل نیاز به دو نسخه از ژن opsin دارد که روی کروموزوم X اجرا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Colour Blindness is a sex - linked recessive trait 20 times more common in men than in women.
[ترجمه گوگل]کوررنگی یک صفت مغلوب مرتبط با جنسی است که 20 برابر بیشتر از زنان در مردان شایع است
[ترجمه ترگمان]نابینایی رنگی یک ویژگی مغلوب مرتبط با سکس است که ۲۰ برابر بیشتر از زنان در مردان رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Genetic damage to cone cells, which causes colour blindness, is the most common type of gene disorder seen in humans.
[ترجمه گوگل]آسیب ژنتیکی به سلول های مخروطی که باعث کوررنگی می شود، شایع ترین نوع اختلال ژنی است که در انسان مشاهده می شود
[ترجمه ترگمان]آسیب ژنتیکی به سلول های مخروطی که باعث کوری رنگ می شوند شایع ترین نوع اختلال ژنی در انسان ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. DeuteranopiaProtanopiaTritanopia: The rarest type of colour blindness, it affects less than 0. 3% of males and females.
[ترجمه گوگل]DeuteranopiaProtanopiaTritanopia: نادرترین نوع کوررنگی است که کمتر از 0 3 درصد از مردان و زنان را مبتلا می کند
[ترجمه ترگمان]DeuteranopiaProtanopiaTritanopia: The نوع کوری رنگ، کم تر از ۰ را تحت تاثیر قرار می دهد ۳ % مذکر و مونث
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some couples may have family history of genetic diseases like Albinism, Haemophilia, G6PD deficiency or Colour blindness. Tests on genetics may therefore be performed.
[ترجمه گوگل]برخی از زوج ها ممکن است سابقه خانوادگی بیماری های ژنتیکی مانند آلبینیسم، هموفیلی، کمبود G6PD یا کوررنگی داشته باشند بنابراین ممکن است آزمایشات ژنتیکی انجام شود
[ترجمه ترگمان]بعضی از زوج ها ممکن است دارای سابقه خانوادگی بیماری های ژنتیکی مثل Albinism، haemophilia، فقر G۶PD یا blindness رنگی باشند بنابراین آزمایش ها بر روی ژنتیک ممکن است انجام شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However they have a greater power of smell and as such their colour blindness does not handicap them.
[ترجمه گوگل]با این حال آنها قدرت بویایی بیشتری دارند و به همین دلیل کوررنگی آنها را ناتوان نمی کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، آن ها نیروی بیشتری از بوییدن دارند و چنین such رنگی آن ها را از بین نمی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It’s also wise to remember that one in 12 people has colour blindness.
[ترجمه گوگل]همچنین عاقلانه است که به یاد داشته باشید که از هر 12 نفر یک نفر به کوررنگی مبتلا است
[ترجمه ترگمان]همچنین عاقلانه است که به یاد داشته باشید که یکی از ۱۲ نفر دارای blindness رنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Things in the world may have different colours, but there are colour blindness of various kinds as well.
[ترجمه گوگل]اشیا در دنیا ممکن است رنگ های متفاوتی داشته باشند، اما کوررنگی انواع مختلفی نیز دارد
[ترجمه ترگمان]چیزهای دنیا ممکن است رنگ های متفاوتی داشته باشند، اما کور رنگی از انواع مختلف وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The human retina contains three types of cone cells that absorb light in different parts of the spectrum. ABsence of these types causes colour Blindness to red, green, and Blue.
[ترجمه گوگل]شبکیه چشم انسان شامل سه نوع سلول مخروطی است که نور را در قسمت های مختلف طیف جذب می کند عدم وجود این نوع باعث کوررنگی به قرمز، سبز و آبی می شود
[ترجمه ترگمان]شبکیه چشم انسان شامل سه نوع از سلول های مخروطی است که نور را در بخش های مختلف طیف جذب می کنند absence این نوع بیماری ها باعث کوری رنگ به قرمز، سبز و آبی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Scientists say they are a step closer to curing colour blindness using gene therapy.
[ترجمه گوگل]دانشمندان می گویند یک گام به درمان کوررنگی با استفاده از ژن درمانی نزدیک تر شده اند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان می گویند که آن ها یک گام به درمان blindness رنگ با استفاده از روش درمان ژن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] کور رنگی

انگلیسی به انگلیسی

• colour blindness is the inability to distinguish easily between colours, especially red and green, because you have something wrong with your eyes.
inability to see colors (also spelled colorblindness)

پیشنهاد کاربران

بپرس