circadian rhythm

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the approximately 24-hour cycle apparent in plants and animals that regulates hormone production, cell regeneration, sleeping and feeding patterns, and the like.

- It's difficult for most of us to sleep during the daylight hours because of our Circadian rhythm.
[ترجمه گوگل] به دلیل ریتم شبانه روزی، خوابیدن در طول روز برای بسیاری از ما دشوار است
[ترجمه ترگمان] برای بیشتر ما در ساعات روشنایی روز به خاطر ریتم our مشکل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (pl.; informal) See biorhythm.

جمله های نمونه

1. When you remain awake all night, your circadian rhythm does not cease.
[ترجمه گوگل]وقتی تمام شب بیدار بمانید، ریتم شبانه روزی شما متوقف نمی شود
[ترجمه ترگمان]وقتی تمام شب بیدار بمانید، ریتم circadian متوقف نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The circadian rhythm you feel as wakefulness and sleepiness is the result of internal body changes.
[ترجمه گوگل]ریتم شبانه روزی که به عنوان بیداری و خواب آلودگی احساس می کنید، نتیجه تغییرات درونی بدن است
[ترجمه ترگمان]ریتم شبانه روزی که شما احساس می کنید، بیداری و خواب آلودگی حاصل تغییرات بدن داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The circadian rhythm persisted after pinealectomy, but disappeared after constant light exposure. The response of SCN neurons to MEL was mainly inhibitory.
[ترجمه گوگل]ریتم شبانه روزی پس از پینالکتومی ادامه داشت، اما پس از قرار گرفتن در معرض نور ثابت ناپدید شد پاسخ نورون های SCN به MEL عمدتاً مهاری بود
[ترجمه ترگمان]ریتم شبانه روزی بعد از pinealectomy ادامه داشت، اما بعد از نوردهی مداوم نور از بین رفت پاسخ نورون های SCN به MEL عمدتا بازدارنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion Ventricular repolaization time had circadian rhythm ( long at night, short in day ).
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری زمان رپولایزاسیون بطنی دارای ریتم شبانه‌روزی (طولانی در شب، کوتاه در روز) بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه آن زمان ریتم شبانه روزی بود (در طول شب، کوتاه در روز)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusions The circadian rhythm of blood pressure has good stability.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری ریتم شبانه روزی فشار خون ثبات خوبی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری - ریتم شبانه روزی فشار خون، ثبات خوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Thus, a circadian rhythm is one that varies through a roughly 24 - hour cycle.
[ترجمه گوگل]بنابراین، یک ریتم شبانه روزی ریتمی است که در یک چرخه تقریباً 24 ساعته تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، یک ریتم شبانه روزی چیزی است که در طول یک سیکل ۲۴ ساعته متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. When we sleep, sleep long, by regulation of circadian rhythm system and self-balancing system management.
[ترجمه گوگل]هنگامی که می خوابیم، با تنظیم سیستم ریتم شبانه روزی و مدیریت سیستم خود متعادل کننده، طولانی بخوابیم
[ترجمه ترگمان]وقتی ما خواب هستیم، مدت زیادی با تنظیم سیستم ریتم شبانه روزی و مدیریت سیستم تعادل خود خواب به خواب خواهیم رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To observe the effect of circadian rhythm on hypnotic median effective dose( ED50) of ketamine.
[ترجمه گوگل]هدف مشاهده تأثیر ریتم شبانه روزی بر دوز مؤثر متوسط ​​هیپنوتیزمی (ED50) کتامین
[ترجمه ترگمان]هدف از این کار مشاهده اثر ریتم شبانه روزی بر روی مقدار موثر متوسط median (ED۵۰)of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Results The adverse reactions of chemotherapy according circadian rhythm were lower than that of routine chemotherapy.
[ترجمه گوگل]ResultsThe عوارض جانبی شیمی درمانی بر اساس ریتم شبانه روزی کمتر از شیمی درمانی معمول بود
[ترجمه ترگمان]نتایج واکنش های معکوس شیمی درمانی با توجه به ریتم شبانه روزی کم تر از شیمی درمانی روزمره بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sleeping late on weekends can too disunite your circadian rhythm.
[ترجمه گوگل]دیر خوابیدن در آخر هفته ها می تواند ریتم شبانه روزی شما را از هم بپاشد
[ترجمه ترگمان]خوابیدن در اواخر هفته می تواند باعث اختلال در ریتم شبانه روزی شما شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Exercise will raise your body temperature, allowing you to adjust to your new circadian rhythm.
[ترجمه گوگل]ورزش دمای بدن شما را افزایش می دهد و به شما این امکان را می دهد که با ریتم شبانه روزی جدید خود سازگار شوید
[ترجمه ترگمان]ورزش کردن دمای بدن شما را بالا می برد و به شما این امکان را می دهد که با ریتم شبانه روزی خود سازگار شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The more regular your schedule, the easier it is to retrain your circadian rhythm in a twenty-four-hour time period.
[ترجمه گوگل]هرچه برنامه شما منظم تر باشد، آموزش مجدد ریتم شبانه روزی در یک بازه زمانی بیست و چهار ساعته آسان تر است
[ترجمه ترگمان]هرچه برنامه شما منظم باشد آسان تر است که ریتم شبانه روزی خود را در یک دوره زمانی بیست و چهار ساعته هماهنگ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Body rhythm is known as the inner clock or circadian rhythm.
[ترجمه گوگل]ریتم بدن به ساعت درونی یا ریتم شبانه روزی معروف است
[ترجمه ترگمان]ریتم بدن به ریتم شبانه روزی یا ریتم شبانه روزی مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. To understand how exercise affects sleep, you must understand the circadian rhythm of the human body.
[ترجمه گوگل]برای درک اینکه چگونه ورزش بر خواب تأثیر می گذارد، باید ریتم شبانه روزی بدن انسان را درک کنید
[ترجمه ترگمان]برای درک اینکه ورزش چگونه بر خواب تاثیر می گذارد، باید ریتم شبانه روزی بدن انسان را درک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Constant light and pinealectomy can destroy the function of circadian rhythm system.
[ترجمه گوگل]نور ثابت و پینه آلکتومی می تواند عملکرد سیستم ریتم شبانه روزی را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]نور ثابت و نور خورشید می تواند عملکرد سیستم ریتم شبانه روزی را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[روانپزشکی] چرخه های زیستی. اصطلاحی پوششی برای تمام انواع "دوره ای بودن" سیستم های زیست شناختی. آنچه بیش از همه مورد مطالعه قرار گرفته، ریتم های شبانه روزی است.

پیشنهاد کاربران

ساعت زیستی، ساعت زیست شناختی، ساعت بدن، ساعت بیولوژیکی
ریتم شبانه روزی
ساعت بیولوژیک ، ساعت زیستی
چرخهٔ روزانه

بپرس