checkbook

/ˈt͡ʃekˌbʊk//ˈt͡ʃekbʊk/

معنی: خود اموز، دفترچه چک
معانی دیگر: دفترچه ی چک (بانکی)، دسته چک، دفترچه چک بانک، کتابچه ثبت ارقام یاموادرسیدگی شده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a booklet of blank forms that can be used to pay out money from a bank account.

جمله های نمونه

1. i reconciled my checkbook with the bank statement
کتابچه ی ته سوش چک های خود را با صورتحساب بانک تطبیق کردم.

2. Of course, their writing is sensationalistic and their checkbook tactics are shaky, but those are separate issues.
[ترجمه گوگل]البته نوشته‌هایشان هیجان‌انگیز است و تاکتیک‌های دسته چک‌شان متزلزل است، اما اینها مسائل جداگانه‌ای است
[ترجمه ترگمان]البته نوشتن آن ها sensationalistic و tactics آن ها لرزان است، اما آن ها مسائل جداگانه ای هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Search through your checkbook for the last twelve months and list your expenditures under the various headings.
[ترجمه گوگل]دوازده ماه گذشته را در دسته چک خود جستجو کنید و مخارج خود را در عناوین مختلف فهرست کنید
[ترجمه ترگمان]checkbook را طی دوازده ماه اخیر جستجو کنید و مخارج خود را تحت عناوین مختلف لیست کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He drew a checkbook and fountain pen from his pocket, and wrote.
[ترجمه گوگل]یک دسته چک و خودکار از جیبش بیرون کشید و نوشت
[ترجمه ترگمان]یک دسته چک را از جیبش بیرون کشید و نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The checkbook stubs don't tally with my Bank statement.
[ترجمه گوگل]خرد دسته چک با صورت حساب بانکی من مطابقت ندارد
[ترجمه ترگمان]دسته چک checkbook با statement من سازگار نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is an additional zippered pocket behind the checkbook.
[ترجمه گوگل]یک جیب زیپ دار اضافی در پشت دسته چک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک جیب اضافی دیگر پشت سر یک دسته چک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The checkbook cover removable and there is a loop for a pen.
[ترجمه گوگل]جلد دسته چک قابل جدا شدن است و حلقه ای برای قلم وجود دارد
[ترجمه ترگمان]The removable را می پوشاند و یک حلقه برای یک خودکار وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Checkbook : a book containing blank checks issued by a bank.
[ترجمه گوگل]دسته چک: کتابی حاوی چک های سفید صادر شده توسط بانک
[ترجمه ترگمان]checkbook: یک کتاب حاوی چک های سفید منتشر شده توسط یک بانک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This checkbook cover will hold either type of personal checks.
[ترجمه گوگل]این جلد دسته چک هر یک از انواع چک های شخصی را در خود جای می دهد
[ترجمه ترگمان]این پوشش دسته چک هر نوع چک های شخصی را نگهداری خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He knows she's proud of the checkbook.
[ترجمه گوگل]او می داند که او به دسته چک افتخار می کند
[ترجمه ترگمان]او می داند که او به دسته چکم افتخار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Get your own coffee, balance your own checkbook, and do your own holiday shopping.
[ترجمه فاطمه] قهوه تان را بردارید . دسته چکتان را جمع کنید. و برای تعطیلات خود خرید کنید.
|
[ترجمه گوگل]قهوه خود را بگیرید، دسته چک خود را متعادل کنید و خریدهای تعطیلات خود را انجام دهید
[ترجمه ترگمان]coffee را بردارید، دسته چک خودتان را جمع کنید، و خرید تعطیل خود را انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's unwise to wager on retrieving the lost checkbook.
[ترجمه گوگل]شرط بندی برای بازیابی دسته چک گمشده عاقلانه نیست
[ترجمه ترگمان]شرط بندی بر سر جمع کردن دسته چک از دست رفته غیرعاقلانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'll get a checkbook and a receipt for you.
[ترجمه گوگل]من یک دسته چک و یک رسید برای شما می گیرم
[ترجمه ترگمان]من یک دسته چک برای شما خواهم گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Haven't you finished balancing that checkbook?
[ترجمه گوگل]آیا تعادل آن دسته چک را تمام نکرده اید؟
[ترجمه ترگمان]تو اون دسته چک رو هنوز تموم نکردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Please reconcile a checkbook with a bank statement.
[ترجمه گوگل]لطفاً دسته چک را با صورت حساب بانکی تطبیق دهید
[ترجمه ترگمان]لطفا یک دسته چک را با یک حساب بانکی آشتی دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Each month we reconcile our check book with the bank statement.
[ترجمه گوگل]هر ماه ما دسته چک خود را با صورت حساب بانکی تطبیق می دهیم
[ترجمه ترگمان]هر ماه، ما کتاب بررسی خود را با بیانیه بانک تطبیق می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. I want to check book out of the library.
[ترجمه گوگل]من می خواهم کتاب را از کتابخانه چک کنم
[ترجمه ترگمان]می خواهم کتاب را از کتابخانه بیرون بکشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. C function, summed up the look, you can check book as a tool.
[ترجمه گوگل]تابع C، خلاصه نگاه، شما می توانید کتاب را به عنوان یک ابزار بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]ج)، این نگاه را خلاصه کنید، می توانید کتاب را به عنوان یک ابزار بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Your bank card and check book will be ready in just a few days.
[ترجمه گوگل]کارت بانکی و دسته چک شما تا چند روز دیگر آماده خواهد شد
[ترجمه ترگمان]کارت چک و چک بانکی تو تا چند روز دیگه حاضر میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. I need a new check book.
[ترجمه گوگل]من به یک دسته چک جدید نیاز دارم
[ترجمه ترگمان] یه چک جدید لازم دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Our foreign dealings are an open book generally a check book.
[ترجمه گوگل]معاملات خارجی ما معمولاً یک دفترچه باز است
[ترجمه ترگمان]معاملات خارجی ما یک کتاب باز است که به طور کلی یک کتاب بررسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. We need to go grocery shopping - do you have the check book?
[ترجمه گوگل]ما باید به خرید مواد غذایی برویم - دسته چک را دارید؟
[ترجمه ترگمان]ما باید به خرید برویم - آیا شما کتاب چک را دارید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. This can be as simple as going to your check book or accounting system and analyzing your receipts and disbursements over the past few months.
[ترجمه گوگل]این می تواند به سادگی مراجعه به دسته چک یا سیستم حسابداری و تجزیه و تحلیل دریافت ها و پرداخت های خود در چند ماه گذشته باشد
[ترجمه ترگمان]این می تواند به سادگی رفتن به دفتر چک یا سیستم حسابداری شما و تجزیه و تحلیل رسیدها و بدهی های خود در چند ماه گذشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The old man took a pen in his quivering fingers and opened his check book.
[ترجمه گوگل]پیرمرد خودکاری را در انگشتان لرزانش گرفت و دسته چکش را باز کرد
[ترجمه ترگمان]پیرمرد قلم به دست گرفت و کتاب check را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. Please tick here if you do not wish to receive check book.
[ترجمه گوگل]اگر مایل به دریافت دسته چک نیستید، لطفاً اینجا را علامت بزنید
[ترجمه ترگمان]لطفا اگر نمی خواهید کتاب چک کنید، تیک تیک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خود اموز (اسم)
checkbook, self-teacher

دفترچه چک (اسم)
checkbook, chequebook

انگلیسی به انگلیسی

• book of blank checks given to an account holder by a bank

پیشنهاد کاربران

checkbook ( n ) ( tʃekbʊk ) ( Canadian English chequebook ) =a book of printed checks
checkbook
دسته چک ( که بانک میده بهتون )
چک بانکی
دسته چک
چک لیست
دفتر ثبت محاسبات در حسابداری

بپرس