carelessness

/ˈker.ləs.nəs//ˈker.ləs.nəs/

معنی: مسامحه، لاابالی گری، پشت گوش فراخی، سبکباری، فروگذاری، سرسری، عدمتوجه
معانی دیگر: بی مبالاتی، بی فکری، بی توجهی

جمله های نمونه

1. carelessness was his ruin
بی دقتی مایه ی فنای او شد.

2. her carelessness may put her job in jeopardy
ممکن است بی دقتی او شغل او را به مخاطره بیاندازد.

3. his carelessness gave his enemies a handle to use against him
بی دقتی او به دشمنانش مستمسکی داد که بر ضد او به کار برند.

4. inexcusable carelessness
بی دقتی نابخشودنی

5. we saw numerous cases of carelessness with our own eyes
ما موارد عدیدی از بی دقتی را به چشم خود دیدیم.

6. his father raged at him for his carelessness
پدرش به خاطر بی دقتی او،سخت بر او برآشفت.

7. i paid a very high price for this carelessness
این بی دقتی برایم خیلی گران تمام شد.

8. The manager reproached the new salesgirl for her carelessness.
[ترجمه گوگل]مدیر دختر فروشنده جدید را به خاطر بی احتیاطی سرزنش کرد
[ترجمه ترگمان]مدیر عامل این بی توجهی جدید را به خاطر carelessness سرزنش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He failed to pass the examination through carelessness.
[ترجمه گوگل]او به دلیل بی احتیاطی موفق به قبولی در امتحان نشد
[ترجمه ترگمان]او موفق نشد که از carelessness خودداری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He kicked over the pail through carelessness.
[ترجمه گوگل]از روی بی احتیاطی با لگد از روی سطل لگد زد
[ترجمه ترگمان]سطل را از روی بی احتیاطی روی سطل انداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He punished the children for their carelessness by making them pay for the damage.
[ترجمه گوگل]او بچه ها را به خاطر بی احتیاطی شان تنبیه کرد و آنها را مجبور به پرداخت خسارت کرد
[ترجمه ترگمان]او بچه ها را به خاطر بی دقتی تنبیه کرد و آن ها را وادار به پرداخت خسارت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Carelessness in driving often results in disastrous accidents.
[ترجمه گوگل]بی احتیاطی در رانندگی اغلب منجر به تصادفات فاجعه آمیز می شود
[ترجمه ترگمان]رانندگی در رانندگی اغلب منجر به حوادث فاجعه بار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Your carelessness will tell against you in the examination.
[ترجمه گوگل]بی دقتی شما در معاینه متوجه شما خواهد شد
[ترجمه ترگمان]بی توجهی شما در امتحان به شما خواهد گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His carelessness resulted in his failure in the exam.
[ترجمه گوگل]بی احتیاطی او باعث شکست در امتحان شد
[ترجمه ترگمان]بی دقتی او منجر به شکست او در امتحان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Carelessness was checked off as a cause of the accident.
[ترجمه گوگل]بی احتیاطی علت این حادثه بررسی شد
[ترجمه ترگمان]carelessness \"به عنوان یه حادثه\" به قتل رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. There was a note of carelessness in the way she acted.
[ترجمه گوگل]یک نکته بی احتیاطی در نحوه عملکرد او وجود داشت
[ترجمه ترگمان]از طرز رفتار او اثری از بی توجهی پیش نیامده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Your errors stem all from your carelessness.
[ترجمه گوگل]اشتباهات شما همه ناشی از بی دقتی شماست
[ترجمه ترگمان]errors همه all رو از دست دادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مسامحه (اسم)
carelessness, negligence, nonchalance

لاابالی گری (اسم)
carelessness

پشت گوش فراخی (اسم)
carelessness, negligence

سبکباری (اسم)
carelessness

فروگذاری (اسم)
omission, carelessness, neglect

سرسری (اسم)
frivolity, inadvertence, carelessness, negligence, neglect, levity, flippancy, inadvertency

عدم توجه (اسم)
carelessness, inattention

انگلیسی به انگلیسی

• lack of caution; indifference

پیشنهاد کاربران

carelessness = inattention = disregard = oversight = lapse = neglect
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : care
✅️ اسم ( noun ) : care / carefulness / carelessness / carer
✅️ صفت ( adjective ) : careful / careless
✅️ قید ( adverb ) : carefully / carelessly
سهل انگاری

بپرس