capital assets

/ˈkæpətəlˈæˌsets//ˈkæpɪtəlˈæsets/

(اقتصاد) حساب سرمایه، حساب دارایی ثابت، (اقتصاد) دارایی سرمایه ای، دارایی که برای دراز مدت سرمایه گذاری شده است، دارایی طویل المده اعم از مالی واعتباری

جمله های نمونه

1. The business disposed of all its capital assets.
[ترجمه گوگل]کسب و کار تمام دارایی های سرمایه ای خود را واگذار کرد
[ترجمه ترگمان]این کسب وکار همه دارایی های سرمایه خود را از بین برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. However, the firm can elect to have its capital assets collected in a pool.
[ترجمه گوگل]با این حال، شرکت می تواند انتخاب کند که دارایی های سرمایه ای خود در یک استخر جمع آوری شود
[ترجمه ترگمان]با این حال، شرکت می تواند دارایی های سرمایه خود را در یک استخر داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In addition to such high and non-liquid capital assets the investment requirements of modern commercial farming are considerable.
[ترجمه گوگل]علاوه بر چنین دارایی های سرمایه ای بالا و غیر نقدی، نیازهای سرمایه گذاری کشاورزی تجاری مدرن قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر سرمایه های سرمایه ای بالا و غیر مایع، الزامات سرمایه گذاری کشاورزی مدرن تجاری قابل توجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Inheritance therefore benefits those who already possess substantial capital assets.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ارث به نفع کسانی است که از قبل دارایی های سرمایه ای قابل توجهی دارند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، وراثت برای کسانی که دارای دارایی های سرمایه اساسی هستند، سود می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Individual circumstances differ but corporate ownership of major capital assets may provide worthwhile advantages.
[ترجمه گوگل]شرایط فردی متفاوت است، اما مالکیت شرکتی بر دارایی های سرمایه ای عمده ممکن است مزایای ارزشمندی را به همراه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]شرایط فردی متفاوت است، اما مالکیت شرکتی دارایی های عمده سرمایه می تواند مزایای ارزشمندی به همراه داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Housing represents most of the capital assets of local government.
[ترجمه گوگل]مسکن بیشتر دارایی های سرمایه ای دولت محلی است
[ترجمه ترگمان]مسکن بخش اعظم دارایی های سرمایه دولت محلی را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thus, security investments generally are capital assets, but items of real and depreciable property used in the business are not.
[ترجمه گوگل]بنابراین، سرمایه‌گذاری‌های امنیتی عموماً دارایی‌های سرمایه‌ای هستند، اما اقلام دارایی واقعی و استهلاک‌پذیر مورد استفاده در کسب‌وکار چنین نیستند
[ترجمه ترگمان]بنابراین، سرمایه گذاری های امنیتی عموما دارایی های سرمایه هستند، اما اقلام مورد استفاده در معاملات املاک و مستغلات که در این کسب وکار مورد استفاده قرار می گیرند، نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The capital allowances differ for different classes of capital assets.
[ترجمه گوگل]کمک هزینه سرمایه برای طبقات مختلف دارایی های سرمایه ای متفاوت است
[ترجمه ترگمان]کمک هزینه سرمایه برای کلاس های مختلف دارایی های سرمایه متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Working Capital assets flows slow years caused by the accumulation of stagnant accounts book assets untrue.
[ترجمه گوگل]دارایی های سرمایه در گردش در سال های آهسته ناشی از انباشت دارایی های دفتر حساب های راکد نادرست است
[ترجمه ترگمان]دارایی های سرمایه کاری سال ها به کندی جاری می شوند که ناشی از تجمع دارایی های دفاتر حساب راکد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Danske Bank became the largest bank in the Nordic region, with Unibank slightly smaller in terms of overall capital assets.
[ترجمه گوگل]Danske Bank بزرگترین بانک در منطقه نوردیک شد و Unibank از نظر دارایی های سرمایه کلی کمی کوچکتر شد
[ترجمه ترگمان]بانک Danske با توجه به دارایی های سرمایه ای کلی، به بزرگ ترین بانک در منطقه شمال اروپا تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Another way to measure an individual's capacity to pay tax is the amount of capital assets he or she may have.
[ترجمه گوگل]روش دیگر برای اندازه گیری ظرفیت یک فرد برای پرداخت مالیات، میزان دارایی های سرمایه ای است که ممکن است داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک راه دیگر برای اندازه گیری ظرفیت فرد برای پرداخت مالیات، میزان دارایی های سرمایه ای است که ممکن است داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is the case if the firm treats its capital assets separately.
[ترجمه گوگل]این در صورتی است که شرکت دارایی‌های سرمایه‌ای خود را جداگانه بررسی کند
[ترجمه ترگمان]این موردی است که شرکت به طور جداگانه دارایی های سرمایه خود را درمان کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This resulted in the listing of the company's working capital assets, cash flow, including operating costs.
[ترجمه گوگل]این منجر به فهرست دارایی های سرمایه در گردش شرکت، جریان نقدی، از جمله هزینه های عملیاتی شد
[ترجمه ترگمان]این موضوع منجر به فهرست دارایی های سرمایه کاری شرکت، جریان نقدینگی، از جمله هزینه های عملیاتی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] داراییهای سرمایه ای
[صنعت] دارائی های سرمایه ای - دارائی های قابل استهلاک، کارخانه، تجهیزات، نرم افزارهای ابداع شده و ... در طول عمر کاری مفید (مثلاً دو سال یا بیشتر). این دارائی ها در انتهای عمر مفید تخمینی خود فاقد ارزش می شوند.
[حقوق] دارایی سرمایه ای

پیشنهاد کاربران

اموال غیر منقول
capital assets ( اقتصاد )
واژه مصوب: دارایی های سرمایه ای
تعریف: دارایی هایی که معمولاً در جریان عادی کسب وکار فروخته نمی شوند و به دلیل تأثیر مستقیمشان در فعالیت اقتصادی، نگاه داشته می شوند
ذخایر ملی

بپرس