cyborg

/ˈsaɪbɔːrɡ//ˈsaɪbɔːɡ/

سایبورگ، آدم مکانیکی، واپاد انس (انسان خیالی که اندام ساختگی دارد و می تواند در محیط های کشنده یا ناشناخته پایداری کند)

جمله های نمونه

1. It is ironic that a cyborg invested with collective human intelligence should still be represented in a recognisably human form.
[ترجمه اردلان] سایبرگ منم، من، انسان
|
[ترجمه گوگل]طعنه آمیز است که یک سایبورگ سرمایه گذاری شده با هوش جمعی انسانی همچنان باید به شکل قابل تشخیصی انسانی نشان داده شود
[ترجمه ترگمان]عجیب است که یک cyborg که با هوش انسانی جمعی سرمایه گذاری کرده، هنوز باید به شکل انسانی recognisably نمایش داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Denise: You look like some kind of 11 cyborg!
[ترجمه اردلان] تیم من ۱۱نفرس
|
[ترجمه گوگل]دنیز: شما شبیه 11 سایبورگ هستید!
[ترجمه ترگمان]! شبیه ۱۱ ایرانی شدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Not a robot, a cyborg, a cyborgnetic organism.
[ترجمه اردلان] غیر ممکن وجود نداره
|
[ترجمه گوگل]نه یک ربات، یک سایبورگ، یک موجود سایبورگنتیک
[ترجمه ترگمان]یک روبات، یک ارگانیسم cyborg، یک ارگانیسم cyborgnetic نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A cyborg is a cybernetic organism.
[ترجمه اردلان] حرف A نشونه منه
|
[ترجمه گوگل]سایبورگ یک موجود سایبرنتیک است
[ترجمه ترگمان]A یک ارگانیسم سایبرنتیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A group research blog explores the evolution of cyborg culture through technologies of the body.
[ترجمه گوگل]یک وبلاگ تحقیقاتی گروهی به بررسی تکامل فرهنگ سایبورگ از طریق فناوری های بدن می پردازد
[ترجمه ترگمان]یک وبلاگ تحقیقاتی گروهی، تکامل فرهنگ سایبروگ را از طریق فن آوری های بدن مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They took two cyborg bodies and a slightly beat - up Batou back home.
[ترجمه اردلان] خستگی معنی نداره
|
[ترجمه گوگل]آنها دو جسد سایبورگ و یک باتو را کمی کتک زده به خانه بردند
[ترجمه ترگمان]آن ها دو بدن سایبروگ و یک Batou را به آرامی به خانه بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It looks like a cyborg trilobite; just the thing you want to caress while scrolling through the next chapter of "Victorians on Venus".
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد یک تریلوبیت سایبورگ فقط چیزی را که می خواهید در حین پیمایش در فصل بعدی "ویکتوری ها در زهره" نوازش کنید
[ترجمه ترگمان]این شبیه به trilobite cyborg است؛ تنها چیزی که شما می خواهید آن را نوازش کنید در حالی که در فصل بعد از \"Victorians در ونوس\" حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He's becoming a cyborg -- part man - child, part machine.
[ترجمه گوگل]او در حال تبدیل شدن به یک سایبورگ است - بخشی مرد - کودک، قسمت ماشین
[ترجمه ترگمان]او در حال تبدیل شدن به یک فرد سایبروگ، به عنوان بخشی از ماشین، است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Jeffrey Lau's Kungfu Cyborg disappoints much like most of China's sci - fi films have.
[ترجمه اردلان] برداشت کردن هر کسی از هر چیزی متفاوته
|
[ترجمه گوگل]کونگفو سایبورگ جفری لائو مانند اکثر فیلم های علمی تخیلی چین ناامید کننده است
[ترجمه ترگمان]\"جفری Lau Cyborg Cyborg\" بیشتر شبیه اکثر فیلم های علمی تخیلی چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The cop who'd collected her had been a crowd control unit, the full cyborg.
[ترجمه گوگل]پلیسی که او را جمع آوری کرده بود یک واحد کنترل جمعیت بود، یک سایبورگ کامل
[ترجمه ترگمان]پلیسی که او را جمع کرده بود، واحد کنترل جمعیت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Jeffrey, Leslie and their boy Derek will be America's first cyborg family.
[ترجمه گوگل]جفری، لزلی و پسرشان درک اولین خانواده سایبورگ آمریکا خواهند بود
[ترجمه ترگمان]جفری، لسلی و پسر آن ها درک اولین خانواده cyborg هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Both rely on a combination of flexible rubber with either nanowires or electrodes. And synthetic "skin" would do cyborg double-duty: ultra-sensitive human prosthetics or robot limbs.
[ترجمه گوگل]هر دو به ترکیبی از لاستیک انعطاف پذیر با نانوسیم یا الکترود متکی هستند و "پوست" مصنوعی وظیفه دوگانه سایبورگ را انجام می دهد: پروتزهای فوق حساس انسان یا اندام های روباتی
[ترجمه ترگمان]هر دو به ترکیبی از لاستیک قابل انعطاف با دو نانوسیم و یا الکترود تکیه می کنند و پوست \"پوست\" مصنوعی، duty double، اعضای مصنوعی بسیار حساس، یا اعضای مصنوعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How does the man seem to feel about becoming a cyborg?
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد مرد در مورد تبدیل شدن به یک سایبورگ چه احساسی دارد؟
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد این مرد در مورد تبدیل شدن به یک سایبروگ، چه احساسی دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the smart money goes to the low-budget drama of the original: Arnold Schwarzenegger's cyborg killer crashing into a police station after the desk sergeant gives him the runaround.
[ترجمه اردلان] به پول معنوی رسیدن ( حلال )
|
[ترجمه گوگل]اما پول هوشمندانه به درام کم‌هزینه فیلم اصلی خرج می‌شود: قاتل سایبورگ آرنولد شوارتزنگر پس از اینکه گروهبان میز به او فرار می‌کند با یک ایستگاه پلیس برخورد می‌کند
[ترجمه ترگمان]اما پول هوشمند به نمایش بودجه پایین داستان اصلی می رود: آرنولد شوارتزنگر می اندازد که بعد از اینکه گروهبان پشت میز کارش را به او داد، به یک پاسگاه پلیس برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cybernetic organism, combination of human and machine

پیشنهاد کاربران

انسان ارتقا یافته ماشینی
in science fiction stories, a creature that is part human and part machine
در داستان های علمی تخیلی، موجودی که بخشی از آن انسان و بخشی دیگر ماشین است.
The prospect for the creation of cyborgs, that is part human and part machine, is rapidly becoming a reality.
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/cyborg
در فارسی چیزی که من از کودکی به خاطر دارم، می گویند "آدم آهنی. "
امید است مفید واقع شود. لایک فراموش نشود.
به نظرم اصطلاحاتی مثل آدم ماشینی یا مکانیکی نمی تواند معنای فناوری رایانه ای را به هیچ وجه منتقل کند.
پیشنهاد من:
رایا اندامگان
رایااندامگانی
آدم مکانیکی
جاندار رایانیکی: آمیخته ای است از علم رایانیک و جاندار، موجودی که بدنش از اجزای طبیعی و زیست دستگاهی تشکیل شده است. گاهی به انسان خیالی گفته می شود که به خاطر کاشتن دستگاه های اضافی در بدنش، توانایی های
...
[مشاهده متن کامل]
فراانسانی پیدا کرده است. در این صورت می توان انسان رایانیکی به آن اطلاق کرد. توجه شود که جاندار رایانه ای معادل درستی به نظر نمی رسد چون رایانه ای معنای پردازش و محاسبه می دهد. ولی اینجا منظور توانمندی های روبات گونه است که بیشتر به علم رایانیک ( سایبرنتیکس ) مربوط می شود.

مشابه 1 - bionic ( bio electronic ) person
2 - آدم آهنی ( robot )
mechanical person - 3
هست
cyborg ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: اندامگان رایانه ای
تعریف: موجودی که بخشی از آن انسان و بخش دیگرش ماشین است
a creature that is partly human and partly machine
انسان ماشینی
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/cyborg
noun
[count]
in stories : a person whose body contains mechanical or electrical devices and whose abilities are greater than the abilities of normal humans
سایبورگ ( به انگلیسی: Cyborg ) کوتاه شدهٔ سایبرنتیک ( به انگلیسی: Cybernetic ) و ارگانیسم ( به انگلیسی: Organism ) ، یک موجود با هر دو اجزای ارگانیک و مکانیکی است. این واژه در سال ۱۹۶۰ زمانیکه مانفرد کلاینز و ناتان اس. کِلِین آن را در یک مقاله در مورد مزایای استفاده از سیستم های خود تنظیم انسان و ماشین در فضای بیرونی استفاده کردند ابداع شد.
...
[مشاهده متن کامل]

شروع خلقت سایبورگ زمانی آغاز شد که تعامل انسان و رایانه ( HCI ) پدید آمد.
Being with both organic and biomechatronic body parts

بپرس