chafing dish

/ˈtʃeɪfɪŋˈdɪʃ//ˈtʃeɪfɪŋdɪʃ/

دیگ یا ظرفی که زیرش چراغ دارد (برای گرم نگهداشتن خوراک سر سفره)، اتشدان، منقل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a lidded dish or pot, supported on a metal frame with a candle or other heating device beneath it, and used to cook food at the table or keep it hot.

جمله های نمونه

1. Which does the characteristic chafing dish brand have?
[ترجمه گوگل]مارک ظروف شفینگ مشخصه کدام است؟
[ترجمه ترگمان]این برند غذای مشخصه چه چیزی دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Special chafing dish . Delicious in taste . Welcome to try.
[ترجمه گوگل]ظرف مخصوص چفیه از نظر طعم خوشمزه به امتحان خوش آمدید
[ترجمه ترگمان]غذای ویژه خوش مزه ست خوش اومدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Which chafing dish store do there is in Wuxi Chng An district temple pedestrian street nearby?
[ترجمه گوگل]کدام فروشگاه ظروف غذاخوری در خیابان عابر پیاده معبد ناحیه وکسی چنگ آن نزدیک است؟
[ترجمه ترگمان]کدام یک از فروشگاه های مواد غذایی در ووکسی Chng یک خیابان پیاده رو در ناحیه مجاور وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Her stomach Russia, we proposed to rinse small chafing dish.
[ترجمه گوگل]معده او روسیه، ما پیشنهاد برای شستشو ظرف کوچک chafing
[ترجمه ترگمان]شکم او روسیه بود و ما پیشنهاد کردیم که غذای گرم را با آب آبکشی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The chafing dish is served, sir, for the dish.
[ترجمه گوگل]ظرف چفینگ آقا برای ظرف سرو می شود
[ترجمه ترگمان]غذای مورد علاقه شدید است، قربان غذای مورد علاقه من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Forget the chafing dish. Just give me the money.
[ترجمه گوگل]ظرف چفیه را فراموش کنید فقط پول را به من بده
[ترجمه ترگمان] غذا رو فراموش کن فقط پول رو بده به من
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We made coffee in a chafing dish.
[ترجمه گوگل]در ظرف چفیه قهوه درست کردیم
[ترجمه ترگمان] توی ظرف غذا قهوه درست کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Processing technology and product characteristics of delicious and piquant chafing dish seasoning were discussed mostly.
[ترجمه گوگل]فن آوری پردازش و ویژگی های محصول چاشنی های خوشمزه و تند غذای چفیه بیشتر مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی پردازش و ویژگی های محصول چاشنی غذای خوش مزه و سرگرم کننده بیشتر مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The industry insider pays enlist for reporter:Imprimis, don't go those an enter a thumb latch the aroma pressing chafing dish store.
[ترجمه گوگل]خودی صنعت پول می پردازد ثبت نام برای خبرنگار: Imprimis، آن ها را نروید و وارد فروشگاه ظروف طعم دار عطر شوید
[ترجمه ترگمان]کارمند داخلی این صنعت هزینه ثبت نام گزارشگر را می پردازد: Imprimis، آن هایی را که وارد یک لچ انگشت، بوی عطر و مغازه غذا را وارد می کنند، دنبال نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It can quickly be processed special flavorous and genuine mutton's chafing dish supplemented season wrap.
[ترجمه گوگل]می‌توان آن را به سرعت پردازش کرد، غذای طعم‌دار و اصلی گوسفندی که مکمل فصل آن است
[ترجمه ترگمان]این غذا می تواند به سرعت فرآوری شود و غذای گرم و غذای گرم برای غذای فصل تکمیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Wine - cups and chopsticks were laid out and a delicious sizzling sound came from the chafing dish.
[ترجمه گوگل]شراب - فنجان ها و چاپستیک ها چیده شد و صدای هق هق لذیذی از ظرف چفیه می آمد
[ترجمه ترگمان]صدای جلز و ولز کنان از ظرف غذا بیرون آمد و بعد صدای جلز و ولز کنان از ظرف غذا بیرون آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Along with the air temperature gradual decline, the res of favour that become dicast of the caloric, hot provisions, the chafing dish is also the frequent caller on the dinner table of people.
[ترجمه گوگل]همراه با کاهش تدریجی دمای هوا، اقبالی که به غذای گرم و گرم تبدیل می شود، غذای چفیه نیز مخاطب مکرر میز شام مردم است
[ترجمه ترگمان]همراه با کاهش تدریجی دما و کاهش تدریجی، مقداری که به مواد کالری و غذای گرم تبدیل می شود، غذا خوری مکرر در میز شام مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pot or dish used for cooking or for keeping food warm on the table; mobile vessel for holding charcoal

پیشنهاد کاربران

بپرس