ba

/ˌbiːˈeɪ//ˌbiːˈeɪ/

مخفف: (شیمی) نشان باریم، لیسانس علوم انسانی (.b.a هم می نویسند)، (صدای بره یا بز) بع، با، بع بع کردن، (اسطوره ی مصر باستان) روح (که نماد آن پرنده ای است با سر انسان)، بع بع گوسفند، مثل گوسفند صدا کردن

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Bachelor of Arts," an undergraduate degree conferred on a person who has completed a curriculum in the liberal arts; A.B.
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: symbol of the chemical element barium.

جمله های نمونه

1. She's got a BA in English.
[ترجمه گوگل]او لیسانس زبان انگلیسی دارد
[ترجمه ترگمان]اون یه مدرک لیسانس انگلیسی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. BA flight 286 was two hours late.
[ترجمه گوگل]پرواز BA 286 دو ساعت تاخیر داشت
[ترجمه ترگمان]یه پرواز BA دو ساعت تاخیر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Flight number BA 479will arrive in London at 50.
[ترجمه گوگل]پرواز شماره BA 479 ساعت 50 وارد لندن می شود
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Passengers should check in for flight BA 125 to Berlin.
[ترجمه گوگل]مسافران باید پرواز BA 125 به برلین را چک کنند
[ترجمه ترگمان]مسافران باید به مقصد BA ۱۲۵ تا برلین پرواز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Flight BA 4793 is now boarding at Gate 1
[ترجمه گوگل]پرواز BA 4793 اکنون در دروازه 1 سوار می شود
[ترجمه ترگمان]پرواز بریتیش ایرویز ۴۷۹۳ در حال سوار شدن در دروازه شماره ۱ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ba Jin's Family, Spring and Autumn have been long and deeply admired in Russia.
[ترجمه گوگل]خانواده با جین، بهار و پاییز در روسیه مدت‌هاست مورد تحسین قرار گرفته‌اند
[ترجمه ترگمان]خانواده Ba جین، بهار و پاییز بلند بوده و عمیقا در روسیه مورد تحسین قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. BA flight 726 to Paris is now boarding at gate
[ترجمه گوگل]پرواز BA 726 به پاریس اکنون در دروازه سوار می شود
[ترجمه ترگمان]flight که به پاریس پرواز می کنه همین الان در گیت boarding
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I did a BA in film making.
[ترجمه گوگل]لیسانس فیلمسازی گرفتم
[ترجمه ترگمان]من در ساخت فیلم موفق شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. BA is putting on extra flights to cover the Christmas rush.
[ترجمه گوگل]BA در حال انجام پروازهای اضافی برای پوشش عجله کریسمس است
[ترجمه ترگمان]بریتیش ایرویز در حال آماده کردن پروازهای اضافی برای پوشش هجوم کریسمس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. BA and Air France charge more than £400 for a return to Nice.
[ترجمه گوگل]BA و ایرفرانس برای بازگشت به نیس بیش از 400 پوند دریافت می کنند
[ترجمه ترگمان]بریتیش ایرویز و Air France بیش از ۴۰۰ پوند برای بازگشت به نیس هزینه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Susan took a BA in French.
[ترجمه گوگل]سوزان مدرک لیسانس فرانسوی گرفت
[ترجمه ترگمان]سوزان مدرک کارشناسی خود را در فرانسه گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He graduated from Leeds University with a BA in French.
[ترجمه گوگل]او از دانشگاه لیدز با مدرک لیسانس زبان فرانسه فارغ التحصیل شد
[ترجمه ترگمان]او با مدرک لیسانس از دانشگاه لیدز فارغ التحصیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Farida has a BA in history from the University of Sussex.
[ترجمه گوگل]فریدا دارای لیسانس تاریخ از دانشگاه ساسکس است
[ترجمه ترگمان]فریده سابقه ای در رشته تاریخ از دانشگاه ساسکس دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I think Ba Jin ranks among the greatest writers.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم با جین در میان بزرگترین نویسندگان قرار دارد
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که جین در میان بزرگ ترین نویسندگان قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Persons proceeding to the degree of BA must present themselves for examination on Monday morning.
[ترجمه گوگل]افرادی که مدرک BA را دریافت می کنند باید صبح روز دوشنبه خود را برای معاینه معرفی کنند
[ترجمه ترگمان]افرادی که به درجه لیسانس وارد می شوند باید صبح دوشنبه خود را برای امتحان آماده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Bosnia and Herzegovina
موضوع: مکان و موقعیت
مخفف کشور بوسنی و هرزگوین

تخصصی

[شیمی] باریم - عنصر شیمیایی نقره فام که به صورت کربنات یا سولفات یافت می شود
[برق و الکترونیک] barium-باریم ( Ba ) عنصر فلزی سفید - نقره ای با عدد اتمی 56 و وزن اتمی 4/137 . واکنش فعالی در برابر هوای مرطوب و دیوکسید کربن دارد . به عنوان عامل گاززدار در لامپهای الکترونی به کار می رود و در صورت آلیاژشدن با نیکل، در کاتدهای داغ الکترون گسیل می کند .
[زمین شناسی] صخره مقعر یا حفره صخره مقعر یا پرتگاه که باعث ایجاد پناهگاهی در زیر سنگهای رویی شده است؛ غار. ریشه این کلمه "سلتی" است.

انگلیسی به انگلیسی

• first-level university degree; degree given by a college or university to one who has completed a four-year course in the humanities; one who holds a bachelor's degree in the humanities
white metallic element (chemistry)
first-level university degree; degree given by a college or university to one who has completed a four-year course in the humanities; one who holds a bachelor's degree in the humanities

پیشنهاد کاربران

batoama
لیسانس علوم انسانی
B. A کارشناس زبان
بابا
خودمانی پدر
بابا
لیسانس هنر. کارشناسی هنر. مدرک کارشناسی که پس از پایان دوره چهار ساله داده می شود.
bachelor of arts: a first degree in a subject such as languages or history from university
به مدرک کارشناسی در رشته های علوم انسانی و هنر BA گفته میشه. که مخفف ( Bachelor of Arts ) هستش.
توافق بانک دار
لیسانس
لیسانس هنر
کارشناسی، لیسانس
مخفف:
bachelor of art

کارشناس هنر - لیسانس هنر
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس