• : تعریف: (usu. pl.) something that has happened in the past.
جمله های نمونه
1. The room had the elegance of a bygone era.
[ترجمه گوگل]اتاق ظرافت دوران گذشته را داشت [ترجمه ترگمان]این اتاق ظرافت یک دوره گذشته را داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The buildings reflect the elegance of a bygone era.
[ترجمه گوگل]ساختمان ها نشان دهنده ظرافت دوران گذشته است [ترجمه ترگمان]این ساختمان ها منعکس کننده شکوه یک دوران گذشته هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She looked up some friends of bygone years.
[ترجمه گوگل]او تعدادی از دوستان سال های گذشته را جستجو کرد [ترجمه ترگمان] اون به چند تا از دوستای گذشته نگاه کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She didn't want to tell about bygone days.
[ترجمه میرا] او نمیخواست راجب روزهای گذشته بگویید.
|
[ترجمه گوگل]او نمی خواست از روزهای گذشته بگوید [ترجمه ترگمان]نمی خواست درباره روزه ای گذشته چیزی بگوید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The book recalls other memories of a bygone age.
[ترجمه گوگل]این کتاب یادآور خاطرات دیگری از دوران گذشته است [ترجمه ترگمان]این کتاب خاطرات دیگر دوران گذشته را به یاد می آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The old uniforms left over from the colonial bygone had to go.
[ترجمه گوگل]یونیفورم های قدیمی باقی مانده از دوران استعمار باید برود [ترجمه ترگمان]The قدیمی از گذشته استعماری باقی مانده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They appear now to be products of a bygone age.
[ترجمه گوگل]اکنون به نظر می رسد که آنها محصولات دوران گذشته هستند [ترجمه ترگمان]اکنون به نظر می رسد که آن ها محصولات عصر bygone باشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In bygone days the Arms Park had an almost mystical quality for them.
[ترجمه گوگل]در روزهای گذشته پارک اسلحه برای آنها کیفیتی تقریباً عرفانی داشت [ترجمه ترگمان]در روزگاران گذشته، پارک سلاح یک کیفیت عرفانی داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In a bygone era the postmen and staff of Frensham Post Office lined up for this photo call.
[ترجمه گوگل]در دوران گذشته، پستچی ها و کارکنان اداره پست فرنشام برای این تماس عکس صف کشیده بودند [ترجمه ترگمان]در یک دوره از گذشته، postmen و کارکنان اداره پست بروکراتیک برای این درخواست عکس صف کشیده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Carmarthen's street scenes reflect bygone years as do its placenames.
[ترجمه گوگل]صحنههای خیابانی کارمارتن همانند نامهای مکانهای آن سالهای گذشته را منعکس میکند [ترجمه ترگمان]صحنه های خیابانی Carmarthen منعکس کننده سال های گذشته و do بودن آن هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There it resides with other slogans of bygone crusades.
[ترجمه گوگل]در آنجا با شعارهای دیگر جنگ های صلیبی گذشته ساکن است [ترجمه ترگمان]در آنجا با دیگر شعارهای جنگ های صلیبی پیشین وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Straus' style evokes a bygone era, her language lyric, her ruminations bittersweet and poetic.
[ترجمه گوگل]سبک اشتراوس دورانی گذشته را تداعی می کند، غزل زبان او، نشخوارهایش تلخ و شاعرانه [ترجمه ترگمان]سبک Straus موجب پدید آمدن عصر bygone، زبان غنایی زبان او، ruminations شیرین و شاعرانه او می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It is a relic of a bygone age, a cultural icon with a colorful political past.
[ترجمه گوگل]این یادگاری از دوران گذشته است، نمادی فرهنگی با گذشته سیاسی رنگارنگ [ترجمه ترگمان]این یک یادگار از یک دوران گذشته، یک نماد فرهنگی با گذشته ای رنگارنگ سیاسی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They are a relic of the bygone '' faubourg " with its fruit gardens.
[ترجمه گوگل]آنها یادگاری از "فاوبورگ" گذشته با باغ های میوه آن هستند [ترجمه ترگمان]آن ها یادگاری از \"حومه شهر\" با باغ های میوه آن هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید