bylaw

/ˈbaɪˌlɒ//ˈbaɪlɔː/

معنی: ایین نامه، قانون فرعی و ضمنی، قانون ویژه، نظام نامه
معانی دیگر: آیین نامه، قانون محلی (مقررات سازمان یا محل بخصوص)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one of the rules that regulate the workings of an organization or company.

جمله های نمونه

1. The by-law makes it illegal to drink in certain areas.
[ترجمه گوگل]این آیین‌نامه نوشیدن مشروب را در مناطق خاصی غیرقانونی می‌داند
[ترجمه ترگمان]به موجب قانون، نوشیدن در برخی مناطق غیر قانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The bylaws forbid playing ball in the public garden.
[ترجمه گوگل]آیین نامه بازی با توپ در باغ عمومی را ممنوع کرده است
[ترجمه ترگمان]مقررات منع پخش توپ در باغ عمومی ممنوع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Under the company's bylaws, he can continue as chairman until the age of 70.
[ترجمه گوگل]بر اساس اساسنامه این شرکت، وی می تواند تا سن 70 سالگی به عنوان رئیس هیئت مدیره ادامه دهد
[ترجمه ترگمان]تحت مقررات این شرکت، او می تواند تا زمان ۷۰ سالگی به عنوان رئیس ادامه دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By-laws are to make it illegal to smoke in public. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]آئین‌نامه‌ها سیگار کشیدن در اماکن عمومی را غیرقانونی می‌دانند فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]قوانین باید آن را غیر قانونی جلوه دهند تا در ملا عام سیگار بکشند فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The tenants wrote their own constitution and bylaws, their own personnel and policy procedures, their own job descriptions.
[ترجمه گوگل]مستاجرین قانون اساسی و آیین‌نامه‌های خود، پرسنل و رویه‌های خط‌مشی و شرح وظایف خود را نوشتند
[ترجمه ترگمان]مستاجران برای خودشان قانون اساسی و مقررات، پرسنل و رویه های سیاسی خودشان، و شرح شغل خودشان را نوشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This by-law has never been repealed and it is a great pity that it is not still rigidly enforced.
[ترجمه گوگل]این آئین نامه هیچ گاه لغو نشده است و جای بسی تأسف است که هنوز با قاطعیت اجرا نمی شود
[ترجمه ترگمان]این قانون هرگز لغو نشد و تاسف بزرگی است که هنوز به طور کامل اجرا نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Divisional Court found that the by-laws did in fact adversely impinge upon just such rights.
[ترجمه گوگل]دادگاه بخش به این نتیجه رسید که آیین‌نامه‌ها در واقع به چنین حقوقی آسیب وارد می‌کنند
[ترجمه ترگمان]دادگاه Divisional دریافته است که قانون در حقیقت به طور منفی بر چنین حقوقی تاثیر منفی می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But that does not include commercial use and is subject to local by-laws.
[ترجمه گوگل]اما این شامل استفاده تجاری نمی شود و تابع قوانین محلی است
[ترجمه ترگمان]اما این شامل استفاده تجاری نمی شود و تابع قوانین محلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This bylaw is in accordance with regulation number two of the "Examination Rules of Degree for Master and Ph. D. Candidates, NCU".
[ترجمه گوگل]این آیین نامه مطابق آیین نامه شماره دو «آیین نامه آزمون کارشناسی ارشد و دکتری داوطلبان، NCU» می باشد
[ترجمه ترگمان]این آئین نامه مطابق با قانون شماره دو \"قواعد آزمون مدرک کارشناسی ارشد و دکترا\" می باشد نامزدها، NCU
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Article 3 This Bylaw the first day of July of 199
[ترجمه گوگل]ماده 3 این آیین نامه روز اول تیرماه 1388
[ترجمه ترگمان]ماده ۳: این آیین نامه روز اول جولای ۱۹۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Article 75 Time periods shall include those prescribed bylaw and those designated by a people's court.
[ترجمه گوگل]ماده 75 مهلت‌ها شامل آيين‌نامه‌هاي مقرر و تعيين‌شده توسط دادگاه مردمي است
[ترجمه ترگمان]در ماده ۷۵ دوره زمانی باید شامل آن آئین نامه تجویز شده و افرادی باشد که توسط دادگاه مردم تعیین شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Look through the bylaw of property management, working flow and rules.
[ترجمه گوگل]به آیین نامه مدیریت املاک، جریان کار و قوانین نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]از طریق آئین نامه مدیریت دارایی، جریان کار و قانون نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Abidance by the bylaw of company.
[ترجمه گوگل]رعایت اساسنامه شرکت
[ترجمه ترگمان] abidance \"توسط کمپانی\" bylaw \"ایجاد شده\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He said with the bylaw, tobacco farmers would also be required to grow food.
[ترجمه گوگل]وی گفت: بر اساس این آیین نامه، کشاورزان تنباکو موظف به کشت مواد غذایی هستند
[ترجمه ترگمان]او گفت که با استفاده از آئین نامه، کشاورزان دخانیات نیز برای کشت غذا مورد نیاز خواهند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If fewer than three nominations are received, Council will nominate sufficient members to fill the vacancies in accordance with Bylaw 4
[ترجمه گوگل]اگر کمتر از سه نامزد دریافت شود، شورا اعضای کافی برای پرکردن پست های خالی را طبق آیین نامه 4 معرفی خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]اگر کم تر از سه نامزدی دریافت شوند، شورا اعضای کافی را برای پر کردن پست های خالی مطابق با بند ۴ نامزد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ایین نامه (اسم)
regulation, bylaw

قانون فرعی و ضمنی (اسم)
bylaw

قانون ویژه (اسم)
bylaw

نظام نامه (اسم)
precept, code, bylaw, workbook, constitution, manual, standing order

انگلیسی به انگلیسی

• ordinance of a municipality or community (also byelaw)
a by-law is a law made by a local authority which applies only in that authority's area.

پیشنهاد کاربران

قانونا و مطابق قانون
قانون منطقه ای یا قوانین محلی
مطابق قانون
آیین نامه

قانوناً
آیین نامه

بپرس