buyer's market


بازار خرید (هنگامی که به واسطه ی کمبود مشتری وضع برای خرید با شرایط خوب مناسب است)

جمله های نمونه

1. In a buyer's market, the commodity is plentiful and so its price is not high.
[ترجمه گوگل]در بازار خریدار، کالا فراوان است و بنابراین قیمت آن بالا نیست
[ترجمه ترگمان]در بازار خریدار، کالا فراوان است و بنابراین قیمت آن زیاد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In a buyer's market we ignore these at our peril.
[ترجمه گوگل]در بازار خریدار، ما این موارد را در معرض خطر نادیده می گیریم
[ترجمه ترگمان]ما در بازار خریدار این موارد را در خطر خود نادیده می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It really is a buyer's market at the moment.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر واقعاً بازار خریدار است
[ترجمه ترگمان]این بازار در حال حاضر بازار خریدار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. While we see a buyer's market in terms of property, it is a seller's market for the financiers.
[ترجمه گوگل]در حالی که ما بازار خریدار را از نظر ملک می بینیم، بازار فروشنده برای تامین کنندگان مالی است
[ترجمه ترگمان]در حالی که ما یک بازار خریدار را از لحاظ دارایی می بینیم، این یک بازار فروشنده برای سرمایه گذاران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Metronidazole materials market rapidly from a seller's market buyer's market, industry competition to enter the white - hot.
[ترجمه گوگل]بازار مواد مترونیدازول به سرعت از بازار خریدار فروشنده بازار، رقابت صنعت برای ورود به سفید - داغ
[ترجمه ترگمان]بازار مواد Metronidazole به سرعت از بازار خریدار بازار خریدار، رقابت صنعت برای ورود به بازار سفید - داغ استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is a buyer's market, buyers the option to increase significantly.
[ترجمه گوگل]این یک بازار خریدار است، خریداران این گزینه را به طور قابل توجهی افزایش می دهند
[ترجمه ترگمان]این بازار خریدار است، خریداران این گزینه را به طور قابل توجهی افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Buyer's market is the inevitable tendency of market economy.
[ترجمه گوگل]بازار خریدار گرایش اجتناب ناپذیر اقتصاد بازار است
[ترجمه ترگمان]بازار خریدار گرایش اجتناب ناپذیر اقتصاد بازار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As the occurrence of buyer's market, progress of our country economy already entered new level.
[ترجمه گوگل]با وقوع بازار خریدار، پیشرفت اقتصاد کشور ما وارد مرحله جدیدی شده است
[ترجمه ترگمان]با توجه به وقوع بازار خریدار، پیشرفت اقتصاد کشور ما در حال حاضر وارد سطحی جدیدی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With the formation of a buyer's market, marketing concepts change step by step form "product-centric" to "customer-centric".
[ترجمه گوگل]با شکل گیری بازار خریدار، مفاهیم بازاریابی گام به گام از «محصول محور» به «مشتری محور» تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]با تشکیل یک بازار خریدار، مفاهیم بازاریابی قدم به قدم \"محصول محور\" به \"مشتری محور\" تغییر می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A: It is a buyer's market, you know.
[ترجمه گوگل]پاسخ: این بازار خریدار است، می دانید
[ترجمه ترگمان]پاسخ: می دانید، این بازار خریدار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Current, our country already entered buyer's market phase.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر کشور ما وارد فاز بازار خریدار شده است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر کشور ما قبلا وارد فاز بازار خریدار شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The buyer's market pattern becomes further conspicuous, price continues to fall.
[ترجمه گوگل]الگوی بازار خریدار آشکارتر می شود، قیمت همچنان به کاهش خود ادامه می دهد
[ترجمه ترگمان]الگوی بازار خریدار بیشتر آشکار می شود، قیمت همچنان افت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Turning to's market from buyer's market at present.
[ترجمه گوگل]روی آوردن به بازار از بازار خریدار در حال حاضر
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر بازار از بازار خریدار به بازار تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the current buyer's market environment, enterprises are facing increasingly serious returned goods. "
[ترجمه گوگل]در محیط بازار خریدار فعلی، شرکت‌ها با کالاهای برگشت‌خورده‌ای روبه‌رو هستند "
[ترجمه ترگمان]در محیط بازار فعلی خریدار، شرکت ها با کالاهای بازگشتی فزاینده رو به رو هستند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Since 199 occurrence buyer's market of power of our country major area.
[ترجمه گوگل]از سال 199 بازار خریدار قدرت منطقه عمده کشور ما رخ داد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که ۱۹۹ بازار خریدار به قدرت منطقه اصلی ما رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس