burst into tears

انگلیسی به انگلیسی

• begin to cry, start weeping

پیشنهاد کاربران

ترکیدن بغز و ناگهان گریه کردن
ناگهان گریه کرد
زیر گریه زدن
یا یکهو گریه کردن
در مواقعی استفاده می شود که فرد در شرایط فوق العاده احساسی قرار بگیرد و to cry suddenlyبشود
گریه ناگهانی
گریه از چشم گشادن . [ گ ِرْ ی َ / ی ِ اَ چ َ / چ ِ گ ُ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از چشم را به گریه آوردن : موی زیادت چو برآید ز چشم گریه سیار گشاید ز چشم . میر خسرو ( از آنندراج ) .
Mina burst into tears when she saw her score
مینا وقتی نمره اش را دید، زد زیر گریه
یهویی گریه کردن
To cry suddenly
she saw her daughter snd meanwhile burst into tears
یه دفعه ای گریه کردن
ناگهانی گریه کردن
یهویی زدن زیر گریه
مثلا وقتی یکی بغض میکنه و یهو بغضش میترکه: (
زیر گریه زدن_به طور ناگهانی گریه کردن
یهو گریه کردن
ترکیدن بغض
( او خیلی ناراحت بود 😔 ) یکباره زیر گریه زد🥺😭
به ناگهان زیر گریه زدن
مثال: He heard something and he burst into tear in front of all of his friends🥺
شکستن بغض، یک دفعه زیر گریه زدن
یهو گریه کردن
اشک دم مشک بودن !!!
ناگهان زیر گریه زدن
ناگهان گریه کردن، گریه ناگهانی
ناگهان یا یهو گریه کردن
زیـر گریهـ زدنـ: )
گریهـ یهویی
Crying
When baby thirsty burst into tears
ناگهانی زیر گریه زدن
ترکیدن بغض
گریه کردن ناگهانی to cry suddenly

زدن زیر گریه
زیر گریه زدن، یکباره زیر گریه زد 😭😭😭😭
To cry suddenly
ناگهان گریه کردن
اشکش دمِ مشکش اِ
to start crying suddenly:she read the letter and burst into tears ( =started to cry )
ناگهان زیر گریه زدن:او ( خانم ) نامه را خواند و ناگهان زیر گریه زد.
شروع به گریه کردن. .
When her dither died she burst into tears
یهویی گریه کردن، ناگهان زیر گریه زدن
شروع به گریه
یهویی به گریه افتادن/ گریه ناگهانی
To cry suddenly
یهو به گریه افتادن

زدن زیر گریه، به گریه افتادن

زدن زیر گریه ، به گریه افتادن
ناگهان گریه کردن

زیر گریه زدن
Commence crying
یک دفعه زدن زیر گریه
از گریه منفجر شدن
She burst into tears
اون یکدفعه زد زیر گریه

زیر گریه زدن، به یکباره زیر گریه زدن، He burst into tears او به یکباره زیر گریه زد!
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٢)

بپرس