burst into flames

انگلیسی به انگلیسی

• ignited, caught on fire quickly

پیشنهاد کاربران

شعله ور شدن
# Their car crashed and burst into flames
# The helicopter burst into flames when it hit the ground
# The crowd cried out in horror as the car burst into flames
سوختن ناگهانی با شعله ی بسیار زیاد
ناگهان شعله ور شدن ناگهان شروع به سوختن کردن💣💥
ناگهان شعله ور شدن
بعضی مواقع معنی خیلی عصبانی شدن هم میده
سوختن ناگهانی و با شعله زیاد
مثال:
Their helicopter burst into flames after hitting a power line
شعله ور شدن ، شروع به سوختن کردن🔥😡
ناگهان شروع به سوختن کردن
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
to suddenly start to burn very strongly
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Merriam - Webster :
to suddenly begin burning
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MACMILLAN :
to suddenly start burning with large flames
به سرعت سوختن به همراه شعله های بزرگ

شعله زیاد شدن
شعله ور شدن
آتش گرفتن با شعله های بلند
سوختن ناگهانی و با شعله زیاد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس