bunker

/ˈbəŋkər//ˈbʌŋkə/

معنی: سنگر وپناهگاه زیر زمینی، انباربزرگ
معانی دیگر: زاغه ی مهمات، سنگر بتونی، پناهگاه زیرزمینی، (جمع) استحکامات، انبار سوخت (مثلا در کشتی)، تانک نفت (در کشتی و غیره)، سوخت رساندن (به کشتی)، سنگر وپناهگام زیر زمینی، پرشدن انبار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a large storage space or bin, as for fuel on a ship.

(2) تعریف: in warfare, a partially underground fortification from which soldiers can fire weapons.

(3) تعریف: in golf, a hazard, esp. a sand trap.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bunkers, bunkering, bunkered
(1) تعریف: in golf, to hit into a hazard such as a sand trap.

(2) تعریف: to supply (fuel) to a ship.

جمله های نمونه

1. we will hold this bunker at all costs
ما این سنگر را به هر قیمتی شده نگه خواهیم داشت.

2. paced by tanks, the infantrymen stormed an enemy bunker
سربازان پیاده ای که تانک ها جلودار آنها بودند به سنگر دشمن تاختند.

3. He hit his second shot into a bunker.
[ترجمه گوگل]او شلیک دوم خود را به یک پناهگاه زد
[ترجمه ترگمان]او ضربه دوم خود را به خاکریز کوبید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The command bunker is virtually invulnerable, even to a nuclear attack.
[ترجمه گوگل]پناهگاه فرماندهی حتی در برابر حمله هسته ای عملاً آسیب ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]پناه گاه فرماندهی تقریبا غیرقابل آسیب است، حتی به یک حمله هسته ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sixth building, an explosives testing bunker, was filled with concrete.
[ترجمه گوگل]ساختمان ششم، پناهگاه آزمایش مواد منفجره، پر از بتن بود
[ترجمه ترگمان]ساختمان ششم، یک خوابگاه تست مواد منفجره بود که پر از بتون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He went into the right-hand bunker, the one place you shouldn't go.
[ترجمه گوگل]او به پناهگاه سمت راست رفت، جایی که نباید بروید
[ترجمه ترگمان]به سمت راست پناه گاه رفت، تنها جایی که نباید بری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If so, go south about three miles to Bunker Hill Road.
[ترجمه گوگل]اگر چنین است، حدود سه مایل به سمت جنوب به جاده بنکر هیل بروید
[ترجمه ترگمان]اگر اینطور است، در حدود سه مایل به سمت جنوب جاده Bunker هیل بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He is anyway unlikely to live in his bunker nowadays.
[ترجمه گوگل]به هر حال بعید است که او امروزه در پناهگاه خود زندگی کند
[ترجمه ترگمان]این روزها به هر حال بعید است در bunker زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At night you make a bunker to sleep in near to the coyotes.
[ترجمه گوگل]شب ها پناهگاهی برای خوابیدن در نزدیکی کایوت ها درست می کنید
[ترجمه ترگمان]شب ها تو یه انبار درست می کنی که نزدیک گرگ ها بخوابی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Soil around the bunker and on top of the slab provides further protection and makes the base difficult to see from the air.
[ترجمه گوگل]خاک اطراف پناهگاه و بالای دال محافظت بیشتری را فراهم می کند و پایه را از هوا دشوار می کند
[ترجمه ترگمان]خاک اطراف پناه گاه و بالای صفحه محافظت بیشتر را فراهم می کند و پایه را برای دیدن از هوا مشکل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The plane grew louder as it dive-bombed a bunker.
[ترجمه گوگل]وقتی هواپیما یک پناهگاه را بمباران کرد، صدای بلندتر شد
[ترجمه ترگمان]هواپیما هنگام شیرجه زدن به پناه گاه بلندتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Now open to the public, the Bunker is a symbolic artifact on the bridge from the past to the present.
[ترجمه گوگل]پناهگاه که اکنون به روی عموم باز است، یک مصنوع نمادین روی پل از گذشته تا امروز است
[ترجمه ترگمان]حالا برای عموم باز است، Bunker یک اثر نمادین بر روی پل از گذشته تا زمان حال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bunker aggravated an old injury in her ribs, while Thompson sprained his neck and upper back.
[ترجمه گوگل]بونکر یک جراحت قدیمی در دنده هایش را تشدید کرد، در حالی که تامپسون گردن و قسمت بالای کمر خود را کشید
[ترجمه ترگمان]Bunker یک جراحت قدیمی در دنده هایش را تشدید کرد، در حالی که تامسون گردنش را صدمه زد و بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is supposed to be concealed in a secret bunker and contained in about 40 packing cases.
[ترجمه گوگل]قرار است در یک پناهگاه مخفی پنهان شده و در حدود 40 جعبه بسته بندی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]قرار است در یک پناه گاه مخفی مخفی بوده و در حدود ۴۰ مورد بسته بندی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سنگر و پناهگاه زیرزمینی (اسم)
bunker

انباربزرگ (اسم)
bunker

تخصصی

[عمران و معماری] انبار ذرات - سیلوی کوتاه
[زمین شناسی] انبار،بنکر انبارهای مخصوصی برای بارگیری کامیونها درخارج معدن
[ریاضیات] مخزن، سیلو، انبار
[معدن] بونکر (عمومی)

انگلیسی به انگلیسی

• underground bomb shelter; coal storehouse
a bunker is a place, usually underground, which is built with strong walls to protect it against heavy gunfire and bombing.
a bunker is also a container for coal or other fuel.
on a golf course, a bunker is a large hollow filled with sand, which is deliberately put there as an obstacle that golfers must try and avoid.

پیشنهاد کاربران

پناهگاه
۱. پناهگاه زیرزمینی ۲. مخزن
مثال:
we will hold this bunker at all costs
ما به هر قیمتی شده این پناهگاه زیرزمینی را حفظ خواهیم کرد.
زیرپناه، پناهگاه
:Meaning
a bunker is a place, usually underground, which is
built with strong walls to protect it against heavy gunfire and bombing
✔️سنگر و پناهگاه مستحکم ( و غیر قابل نفوذ )
. .
Hotel rooms were no longer an option. What I needed was a bunker
Limitless 2011🎥
سیلو های زیرزمینی
bunker ( علوم نظامی )
واژه مصوب: زیرپناه
تعریف: پناهگاهی مستحکم در زیر زمین برای حفاظت از سربازان و تجهیزات و سلاح
پناهگاه زیرزمینی
گودال بزرگ در زمین گلف
سوراخ بزرگ در زمین گلف
to hit a golf ball into a bunker
a large hole in golf
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس