bumblebee

/ˈbʌmblbiː//ˈbʌmblbiː/

معنی: زنبورعسل
معانی دیگر: (جانور شناسی) خر زنبور (انواع زنبورهای درشت و پر مو به رنگ سیاه و زرد به ویژه جنس bombus)، زنبور عسل نر، زنبور درشت از جنس bombus، زنبوردرشت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of various large, furry bees that emit a loud hum when flying or hovering.

جمله های نمونه

1. A bumblebee stung me on the cheek.
[ترجمه فرشاد] یک زنبور عسل گونه ی مرا نیش زد
|
[ترجمه گوگل]زنبوری روی گونه ام نیش زد
[ترجمه ترگمان]زنبوری مرا نیش زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The bumblebee sizzed right under his straw hat.
[ترجمه گوگل]زنبور عسل درست زیر کلاه حصیری‌اش غلیظ شد
[ترجمه ترگمان]زنبوری که کلاه حصیری بر سر داشت، درست زیر کلاه حصیری اش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bumblebee has developed complex machinery for collecting pollen.
[ترجمه گوگل]زنبور عسل ماشین آلات پیچیده ای برای جمع آوری گرده ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]The، ماشین آلات پیچیده را برای جمع آوری گرده پرورش داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bumblebees tucking themselves into the fireweed blossoms to spend the night.
[ترجمه گوگل]زنبورهای بامبلی که خود را در میان علف های آتشین فرو می برند تا شب را بگذرانند
[ترجمه ترگمان]bumblebees خود را در شکوفه های fireweed فرو برد تا شب را بگذرانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was fireweed with furry yellow-and-black bumblebees foraging from it, and there were bears and caribou.
[ترجمه گوگل]علف آتشینی با زنبورهای زرد و سیاه پشمالو که از آن غذا می‌جویدند، خرس و کاریبو وجود داشت
[ترجمه ترگمان]fireweed با bumblebees پوشیده از زرد و سیاه پوشیده شده بود و خرس ها و گوزن شمالی ان را دنبال می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We were topped by ballerinas dressed as bumblebees.
[ترجمه گوگل]بالای سر ما بالرین هایی بودند که لباس زنبور عسل پوشیده بودند
[ترجمه ترگمان]در حالی که bumblebees ballerinas به تن داشتند با لباس ballerinas پوشیده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The monsters are like bumblebees, an engineering nightmare.
[ترجمه گوگل]هیولاها مانند زنبورهای عسل هستند، یک کابوس مهندسی
[ترجمه ترگمان]هیولاها مثل یک کابوس واقعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Counted 200 bumblebees of 4 species in a 150-square-foot patch of fireweed.
[ترجمه گوگل]200 بامبل زنبور از 4 گونه را در یک تکه 150 فوت مربعی از علف های آتشین شمارش کرد
[ترجمه ترگمان]Counted ۲۰۰ گونه از ۴ گونه را در یک قطعه زمین ۱۵۰ متر مربع از fireweed نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The bumblebees are still foraging from the chokecherry blossoms in the gloom.
[ترجمه گوگل]زنبورهای عسل هنوز از شکوفه‌های chokecherry در تاریکی در جستجوی غذا هستند
[ترجمه ترگمان]The هنوز از شکوفه های chokecherry در تاریکی تغذیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bumblebee : ahh, what is the point of this anyway?
[ترجمه گوگل]بامبلبی: آه، اصلاً این چه فایده ای دارد؟
[ترجمه ترگمان]آه، به هر حال این چه فایده ای داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bumblebee: A scout; Underdog type character; Smallest of the team.
[ترجمه گوگل]Bumblebee: یک پیشاهنگ; شخصیت از نوع Underdog; کوچکترین تیم
[ترجمه ترگمان]یک خر زنبور عسل، شخصیت type، یکی از اعضای تیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The bumblebee air freshener on the mirror and the glitter ball are a nice touch.
[ترجمه گوگل]خوشبو کننده هوای زنبور عسل روی آینه و توپ زرق و برق دار لمس خوبی هستند
[ترجمه ترگمان]خوشبو کننده هوای زنبور عسل روی آینه است و توپ زرق و برقش یک تماس خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I also have a Transformer named Bumblebee.
[ترجمه گوگل]من یک ترانسفورماتور به نام Bumblebee هم دارم
[ترجمه ترگمان]همچنین یک ترانسفورماتور به نام Bumblebee دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Looked toward a noisy bumblebee sipping nectar from the face of a marigold flower.
[ترجمه گوگل]به زنبوری پر سر و صدا نگاه کرد که از صورت گل همیشه بهار شهد می‌نوشید
[ترجمه ترگمان]به طرف زنبوری پر سر و صدا نگاه می کرد که شهد گل گیاه را می جوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The short-haired bumblebee project is a partnership between Natural England, the Bumblebee Conservation Trust (BBCT) and the Royal Society for the Protection of Birds.
[ترجمه گوگل]پروژه زنبورهای مو کوتاه با مشارکت طبیعی انگلستان، صندوق حفاظت از زنبورهای بامبل (BBCT) و انجمن سلطنتی حفاظت از پرندگان است
[ترجمه ترگمان]این پروژه bumblebee short یک هم کاری بین انگلستان طبیعی، Bumblebee Conservation تراست (BBCT)و انجمن سلطنتی برای حمایت از پرندگان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زنبورعسل (اسم)
bee, bumblebee

انگلیسی به انگلیسی

• large and hairy bee (non-stinging)
a bumblebee is a large hairy bee.
any of several types of large bees

پیشنهاد کاربران

زنبور عسل
به غیر از زنبور عسل
نوعی رنگ زرد است که زنبور عسل آن را داراست
نوعی زرد پر رنگ
زنبور گاوی

زنبور مخملی: نوعی زنبور از خانواده ی زنبورهای عسل که بسیار تپل بوده و در بخش شکمی دارای سه رنگ سیاه، زرد و در انتها سفید می باشد.
زنبور گاوی
نام شخصیتی داستانی در مجموعه فیلمهای ( تبدیل شوندگان ) که دارای رنگ زرد و نوارهای سیاه رنگ است.

بپرس