bug out


(خودمانی) فرار کردن، قال گذاشتن، زدن به چاک

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to leave, quit, or flee; desert.

جمله های نمونه

1. Her eyes bugged out of her head.
[ترجمه گوگل]چشمانش از سرش بیرون زدند
[ترجمه ترگمان]چشم هایش از حدقه بیرون زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They bugged out as fast as planes and ships would bear them.
[ترجمه گوگل]آنها با همان سرعتی که هواپیماها و کشتی ها آن ها را تحمل می کردند، از میدان خارج شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که هواپیماها و کشتی ها آن ها را حمل می کردند به سرعت خارج شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I picked up my pay and then bugged out.
[ترجمه گوگل]من دستمزدم را گرفتم و بعد از آن خارج شدم
[ترجمه ترگمان]پول هام رو برداشتم و رفتم بیرون واسه خودم میکروفون گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A sewer system make your eyes bug out.
[ترجمه گوگل]یک سیستم فاضلاب باعث می شود که چشمان شما از بین برود
[ترجمه ترگمان]یه سیستم فاضلاب چشات رو از حدقه در میاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In a couple of weeks they would get the bugs out, and it would be as if no problem had existed.
[ترجمه گوگل]در عرض چند هفته آنها باگ ها را برطرف می کردند و انگار هیچ مشکلی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]در عرض چند هفته حشرات را بیرون خواهند آورد و به نظر خواهد رسید که هیچ مشکلی وجود نداشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He tried to bug out but it was too late.
[ترجمه گوگل]او سعی کرد مشکل را حل کند اما دیگر دیر شده بود
[ترجمه ترگمان]اون سعی کرد که فرار کنه اما خیلی دیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jim decided to bug out, the concert was just too noisy.
[ترجمه گوگل]جیم تصمیم گرفت اشکالاتش را بگیرد، کنسرت خیلی پر سر و صدا بود
[ترجمه ترگمان]جیم تصمیم گرفت که بیرون برود، کنسرت فقط پر سر و صدا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Your friend come to check up on you bug out?
[ترجمه گوگل]دوست شما آمده است تا مشکل شما را بررسی کند؟
[ترجمه ترگمان]دوستت اومد تا تو رو کنترل کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. My Bostonian bug out to be one of many on the forefront of an unprecedented resurgence.
[ترجمه گوگل]باگ بوستونی من یکی از بسیاری از مواردی است که در خط مقدم یک تجدید حیات بی سابقه است
[ترجمه ترگمان]حشره Bostonian من یکی از خیلی ها است که در صف مقدم یک تجدید حیات بی سابقه قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Is it true the whole camp is going to bug out in the morning, captain?
[ترجمه گوگل]آیا این درست است که کل اردوگاه قرار است صبح از کار بیفتد، کاپیتان؟
[ترجمه ترگمان]ناخدا، آیا حقیقت دارد که تمام اردوگاه امروز صبح دچار دردسر خواهد شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It made so much sense to him that he started laughing, which really made his lip bug out with pain.
[ترجمه گوگل]آنقدر برای او منطقی بود که شروع به خندیدن کرد که واقعاً باعث شد لبش از درد بیرون بیاید
[ترجمه ترگمان]این حرف برای او خیلی منطقی بود که او شروع به خندیدن کرد، که واقعا لبش را از درد بیرون کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The captain said that the whole camp was going to bug out early in the morning.
[ترجمه گوگل]کاپیتان گفت که کل کمپ قرار است صبح زود خراب شود
[ترجمه ترگمان]سروان گفت که تمام اردوگاه فردا صبح زود از خواب بیدار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We only lost 3 games to 2193 due to my lock trying out demonology and having his pet bug out in the Nagrand Arena (YAY FOR PETS MAKING LOVE TO POLES).
[ترجمه گوگل]ما فقط 3 بازی را به 2193 باختیم به دلیل اینکه لاک من سعی کردم شیطان شناسی را انجام دهم و باگ حیوان خانگی او در Nagrand Arena (YAY FOR PETS MAKING LOVE TO POLES) از بین برود
[ترجمه ترگمان]ما فقط ۳ بازی را از دست دادیم و به خاطر قفل کردن demonology و داشتن حشرات خانگی اش در سالن Nagrand (yay برای MAKING عشق به POLES)، ۳ بازی را از دست دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• become very angry unexpectedly; leave very quickly; flee in panic; hurry off in sudden fear; bulge toward the outside, pop out

پیشنهاد کاربران

1. to leave a place or situation quickly, especially because of danger
2. to behave or think in a strange way, especially because of being very worried, frightened, or angry
3. ( of someone's eyes ) to stick out or open very wide
∆ just buggin out. Your thoughts on my bwc?
از حدقه بیرون زدن چشم، گرخیدن و گریختن

بپرس