buddhism

/ˈbuːˌdɪzəm//ˈbʊdɪzəm/

معنی: مذهب بودا
معانی دیگر: بودا گرایی (که توسط بودا بنیان گذاری شد و هدفش رسیدن از راه تقوا به مرحله ی نیروانا است)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: Buddhist (adj.), Buddhist (n.)
• : تعریف: a spiritual philosophy and religion, founded in the sixth century B.C. by Buddha and widespread in Asia, that teaches release from the self and from one's earthly desires.

جمله های نمونه

1. Gere became interested in Buddhism in the 1970s.
[ترجمه گوگل]گیر در دهه 1970 به بودیسم علاقه مند شد
[ترجمه ترگمان]گیر گیر در دهه ۱۹۷۰ به Buddhism علاقه مند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Buddhism was introduced into China about 67 AD.
[ترجمه گوگل]بودیسم در حدود سال 67 پس از میلاد وارد چین شد
[ترجمه ترگمان]بودایی حدود ۶۷ سال بعد از میلاد به چین معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That man has a strong belief in Buddhism.
[ترجمه گوگل]آن مرد اعتقاد شدیدی به بودیسم دارد
[ترجمه ترگمان]آن مرد به مذهب بودا ایمان قوی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Many people willingly converted to Buddhism.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم با کمال میل به بودیسم گرویدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم با رغبت به مذهب بودا تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The custom derives its origin from Buddhism.
[ترجمه گوگل]این رسم منشأ خود را از بودیسم می گیرد
[ترجمه ترگمان]رسم ریشه خود را از آیین بودا گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mr White has converted to Buddhism.
[ترجمه گوگل]آقای وایت به بودیسم گرویده است
[ترجمه ترگمان]آقای وایت به بودایی گرویده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Uniquely among the great world religions, Buddhism is rooted only in the universal experience of suffering known to all human beings.
[ترجمه گوگل]بودیسم در میان ادیان بزرگ جهانی، منحصراً در تجربه جهانی رنج که برای همه انسان ها شناخته شده است، ریشه دارد
[ترجمه ترگمان]مذهب بودا در میان مذاهب بزرگ جهان، تنها در تجربه جهانی رنج بردن از همه انسان ها ریشه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Buddhism spread to China from India.
[ترجمه گوگل]بودیسم از هند به چین گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]مذهب بودا از هند به چین گسترش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She became interested in Zen Buddhism.
[ترجمه گوگل]او به بودیسم ذن علاقه مند شد
[ترجمه ترگمان]او به بودایی ذن علاقه مند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her conversion to Buddhism/Islam was a very gradual process.
[ترجمه گوگل]گرویدن او به بودیسم/اسلام فرآیندی بسیار تدریجی بود
[ترجمه ترگمان]تبدیل او به مذهب بودا یک روند بسیار تدریجی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The one thing he takes seriously is Buddhism: this anchors his fiery imagination, giving it a species of moral authority.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که او جدی می گیرد بودیسم است: این تخیل آتشین او را لنگر می اندازد و به آن نوعی اقتدار اخلاقی می بخشد
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که او جدی می گیرد بودا است: این لنگرهای تخیلات آتشین او هستند و به آن یک گونه اقتدار معنوی می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In Buddhism, emptiness is valued most of all.
[ترجمه گوگل]در بودیسم، پوچی بیش از همه ارزش دارد
[ترجمه ترگمان]در بودا، تهی بودن بیش از همه ارزش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In his praise of Buddhism and throughout the entire conversation, Yang gives evidence of syncretic tendencies.
[ترجمه گوگل]یانگ در تمجید خود از بودیسم و ​​در کل مکالمه، شواهدی از تمایلات همزمان ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]یانگ در مدح مذهب بودا و در طول کل مکالمه، شواهدی از گرایش ها syncretic ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Buddhism originated in India and came to China in the first century A. D.
[ترجمه گوگل]بودیسم از هند سرچشمه گرفت و در قرن اول پس از میلاد به چین آمد
[ترجمه ترگمان]Buddhism از هند آمده و در قرن اول A به چین آمد د
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مذهب بودا (اسم)
buddhism

انگلیسی به انگلیسی

• nontheistic religion based on the quest for enlightenment through the subduing of all worldly passions and desires (founded by buddha)
buddhism is a religion which teaches that the way to end suffering is by overcoming your desires.

پیشنهاد کاربران

بپرس