brook

/ˈbrʊk//brʊk/

نهر (کوچکتر از رود و بزرگتر از جوی)، جویبار، مادی، تکاب، (معمولا به صورت منفی با: not و no) تحمل کردن، زیر بار رفتن، تاب آوردن، یارای چیزی را داشتن، تحمل کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small freshwater stream.
مترادف: creek, stream
مشابه: branch, brooklet, rill, rivulet, runlet, runnel, streamlet, tributary

جمله های نمونه

1. a laughing brook
جویباری فرح بخش

2. i will brook no interference
هیچگونه مداخله ای را تحمل نخواهم کرد.

3. he muddled the brook with his splashing
با جست و خیز خود،جوی را گل آلود کرد.

4. horses crossing the brook muddied its water
اسب هایی که از نهر رد می شدند آب آن را گل آلود می کردند.

5. he easily jumped the brook
او به آسانی از روی جوی پرید.

6. he leaped over the brook
او از روی جوی پرید.

7. prostitutes sat by the brook and exposed their thighs and breasts to the passersby
روسپی ها در کنار نهر نشسته و ران ها و سینه های خود را در معرض دید رهگذران قرار می دادند.

8. the murmur of the distant brook was like a lullaby
زمزمه ی جویبار دور دست شبیه به لالایی بود.

9. the cool waters of a mountain brook
آبهای سرد جویبار کوهستانی

10. the lovers sat by a lapsing brook
عشاق کنار جوی روانی نشستند.

11. he fell prone upon the ground and drank from the brook
او روی زمین دمر شد و از جوی آب نوشید.

12. The brook meanders through the valley.
[ترجمه گوگل]نهر از میان دره می پیچد
[ترجمه ترگمان]صدای جویباری از میان دره به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He won't brook any criticism of his work.
[ترجمه گوگل]او هیچ انتقادی را از کارش وارد نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]از کارش هیچ شکایتی نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The bird muddled the brook with its splashings.
[ترجمه گوگل]پرنده با پاشیدن آب جوی را به هم ریخت
[ترجمه ترگمان]پرنده با its جویبار را مغشوش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She would brook no criticism of her son.
[ترجمه شان] او هیچ انتقادی از پسرش را تاب نمی آورد ( تحمل نمی کرد ) .
|
[ترجمه گوگل]او هیچ انتقادی از پسرش نمی کرد
[ترجمه ترگمان]از پسرش انتقاد نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. She won't brook any criticism of her work.
[ترجمه گوگل]او هیچ انتقادی را نسبت به کارش وارد نخواهد کرد
[ترجمه ترگمان]از کارش هیچ شکایتی نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Brook has sifted the evidence and summarises it clearly.
[ترجمه گوگل]بروک شواهد را غربال کرده و به وضوح آنها را خلاصه کرده است
[ترجمه ترگمان]بروک مدارک را بررسی کرده و به وضوح آن را بررسی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] جویبار
[آب و خاک] نهر، رودخانه کوچک

انگلیسی به انگلیسی

• small stream, rivulet
bear, suffer, tolerate
a brook is a small stream.
if you will not brook something, you will not allow it or accept it.

پیشنهاد کاربران

brook ( n ) ( brʊk ) =a small river
brook
1 - اسم: یک نهر یا ابراهه کوچک
a small stream.
2 - فعل :تاب اوردن ( تحت یک مشکلی )
tolerate
نهر

بپرس