bravo

/ˈbrɑːvoʊ//ˌbrɑːˈvəʊ/

معنی: افرین، براوو، بارک الله، شاباش، مریزاد، هورا، به به
معانی دیگر: (حرف ندا) عالی !، خیلی خوب !، دست مریزاد!، مرحبا!، براوو!، هورا! شاباش !، آفرین !، زه، آدمکش مزدور، قاتل حرفه ای، مریزاد

بررسی کلمه

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: good! well done! (used to express approval).
مشابه: bully
اسم ( noun )
حالات: bravoes, bravos
(1) تعریف: a shout of "bravo".

(2) تعریف: a villain, esp. a person hired to commit murder.
فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: bravoes, bravoing, bravoed
• : تعریف: to commend or express approval by shouting "bravo"!

جمله های نمونه

1. "Bravo, Rena! You're right," the students said.
[ترجمه گوگل]شاگردان گفتند: "براوو، رنا! حق با توست "
[ترجمه ترگمان]\" آفرین، رنا! دانش آموزان گفتند: حق با توست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Howard Hawks hit paydirt with "Rio Bravo".
[ترجمه گوگل]هاوارد هاکس با «ریو براوو» به موفقیت رسید
[ترجمه ترگمان]Howard Hawks با \"ریو براوو\" برخورد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thousands of Ukrainians burst into cries of "bravo" on the steps of the parliament.
[ترجمه گوگل]هزاران نفر از اوکراینی‌ها در پله‌های پارلمان فریادهای «براوو» سرازیر شدند
[ترجمه ترگمان]هزاران اوکراینی به فریادهای \"براوو\" بر روی پله های مجلس گریه کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "Bravo, bravo," chanted party workers crowded in the main hall.
[ترجمه گوگل]کارگران حزب در سالن اصلی شعار می دادند: «براوو، براوو»
[ترجمه ترگمان]کارگران حزبی که در تالار اصلی جمع شده بودند فریاد \"براوو، براوو\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Radcliffe accuses members of Bravo Two Zero of gratuitous exaggeration.
[ترجمه گوگل]رادکلیف اعضای Bravo Two Zero را به اغراق بی دلیل متهم می کند
[ترجمه ترگمان]رادکلیف اعضای \"دو صفر\" براوو را به اغراق gratuitous متهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Today, Bravo Company remains in the field -- the exercise runs through Wednesday.
[ترجمه گوگل]امروز، شرکت براوو در میدان باقی مانده است -- تمرین تا چهارشنبه ادامه دارد
[ترجمه ترگمان]امروز، شرکت براوو در این زمینه باقی می ماند - - ورزش تا چهارشنبه ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bravo levies a transaction charge for each booking, starting at £ 80 to a maximum of £ 30.
[ترجمه گوگل]براوو برای هر رزرو هزینه تراکنش دریافت می کند که از 80 پوند شروع می شود تا حداکثر 30 پوند
[ترجمه ترگمان]براوو یک شارژ تراکنش برای هر رزرو بلیط دارند، که از ۸۰ پوند تا حداکثر ۳۰ پوند شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ahead of us was an element of Bravo Company that had gone in dismounted.
[ترجمه گوگل]جلوتر از ما یکی از عناصر شرکت براوو بود که پیاده شده بود
[ترجمه ترگمان]جلوتر از ما یک نوع گروه براوو بود که از اسب پیاده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hotels whose computer systems can interface automatically with Bravo pay lower rates.
[ترجمه گوگل]هتل‌هایی که سیستم‌های کامپیوتری آن‌ها می‌توانند به طور خودکار با براوو ارتباط برقرار کنند، نرخ‌های کمتری دارند
[ترجمه ترگمان]هتل ها که سیستم های رایانه ای شان می توانند به طور خودکار با نرخ های پایین پرداخت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By 7: 30 a. m., Bravo Company was loaded aboard 14 assault vehicles.
[ترجمه گوگل]تا ساعت 7:30 صبح متر، شرکت براوو بر روی 14 خودروی تهاجمی بارگیری شد
[ترجمه ترگمان] ساعت ۷: ۳۰ ام گروه \"براوو\" سوار ۱۴ تا ماشین حمله شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I was on the second lift with Bravo Com-pany.
[ترجمه گوگل]من با شرکت براوو در آسانسور دوم بودم
[ترجمه ترگمان]من در دومین پرواز با شرکت \"براوو\" بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On December 2 Don Nicolas Bravo arrived, to be received by a great throng of people.
[ترجمه گوگل]در 2 دسامبر، دون نیکلاس براوو وارد شد، که مورد استقبال انبوهی از مردم قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]در دوم دسامبر، نیکولا تسلا، که گروهی از مردم را به سوی خود جلب کرد، رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Act I Scene 2: Recitativo - Bravo signor padrone!
[ترجمه گوگل]پرده اول صحنه 2: رسیتییو - براوو سینور پادرون!
[ترجمه ترگمان]طوری رفتار کنین که من موقعیت رو تغییر دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bravo Sport : Lukas und Bastian, ihr h ? ttet ja fast das Sommerm? rchen wahr gemacht.
[ترجمه گوگل]براوو اسپورت: لوکاس و باستیان، ihr h ? ttet ja fast das Sommerm؟ rchen wahr gamacht
[ترجمه ترگمان]دوست دار ورزش: \"لوکاس\" و \"Bastian اچ\"، \"ihr اچ\"؟ ttet ja \"سریع\" Sommerm \"؟\" rchen wahr gemacht
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The main rivers are Rio Bravo, Mexico River Balsas River and subunit.
[ترجمه گوگل]رودخانه های اصلی ریو براوو، رودخانه مکزیک و رودخانه بالساس و زیر واحد آن هستند
[ترجمه ترگمان]روده ای اصلی ریو براوو، رودخانه Mexico رود Balsas و subunit است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• yahoo! well done!
well done! (cheer of encouragement)
you say `bravo' to express appreciation when someone has done something well.

پیشنهاد کاربران

بارک ا. . . - مرحبا
آفرین = Good job , احسنت = Well done , مرحبا = Bravo , تحسین = acclamation , تشویق و تمجید = applause
افرین. احسنت. تشویق کردن. تحسین کردن
تعریف کردن از او
تشویق کردن از طرف معلم. . . . . . . برای دانش آموزان. . . . . . .
عالی !، خیلی خوب !، دست مریزاد!، مرحبا!، براوو!، هورا! شاباش !، آفرین !، زه، آدمکش مزدور، قاتل حرفه ای، مریزاد
تشویق کردن

بپرس