bookstall

/ˈbʊkstɔːl//ˈbʊkstɔːl/

دکه (یا کیوسک) کتاب فروشی، بساط کتابفروشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a stall or stand at which books are sold, esp. secondhand.

جمله های نمونه

1. She will never come into the bookstall again.
[ترجمه گوگل]او دیگر هرگز وارد غرفه کتاب نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]دیگر هرگز به کتاب فروشی نخواهد آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The formula of the bookstall blockbuster is only too persuasive, offering an optimistic view of social dangers and confusions.
[ترجمه گوگل]فرمول پرفروش‌ترین غرفه کتاب بسیار متقاعدکننده است و دیدگاهی خوش‌بینانه از خطرات و سردرگمی‌های اجتماعی ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]فرمول (bookstall blockbuster)خیلی قانع کننده است، و دیدگاه خوش بینانه ای از خطرات اجتماعی و ابهامات ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I strode over to the bookstall and bought myself a map of the place.
[ترجمه گوگل]به سمت دکه کتاب رفتم و نقشه آن مکان را برای خودم خریدم
[ترجمه ترگمان]با گام های بلند به طرف کتاب فروشی رفتم و برای خودم نقشه محلی خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I bought Yuefei's Complete Biography in the bookstall.
[ترجمه گوگل]بیوگرافی کامل یوفی را از غرفه کتاب خریدم
[ترجمه ترگمان]من Yuefei را در همان کتاب فروشی خریدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As I was looking through some books on a secondhand bookstall, I dropped on just what I wanted.
[ترجمه گوگل]همانطور که در یک غرفه کتاب دست دوم کتاب‌هایی را نگاه می‌کردم، همان چیزی را که می‌خواستم، رها کردم
[ترجمه ترگمان]همان طور که داشتم کتاب های دست دوم را تماشا می کردم، درست همان چیزی را که می خواستم بدست آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Perhaps you might chance upon the dictionary at some old bookstall.
[ترجمه گوگل]شاید در یک غرفه کتاب قدیمی به دیکشنری دست پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]شاید بتوانی کتاب لغت را در یک کتاب فروشی قدیمی ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I was browsing through a magazine at the station bookstall when I noticed Susan.
[ترجمه گوگل]داشتم مجله ای را در غرفه کتاب ایستگاه مرور می کردم که متوجه سوزان شدم
[ترجمه ترگمان]وقتی به سوزان توجه کردم، داشتم توی یه مجله توی یه مجله می گشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Less than ten yards away from Harry as he waited for the Swindon train, the same man stood examining paperbacks on a bookstall.
[ترجمه گوگل]کمتر از ده یارد دورتر از هری در حالی که او منتظر قطار سویندون بود، همان مرد ایستاده بود و در یک دکه کتاب مشغول بررسی جلدهای شومیز بود
[ترجمه ترگمان]در فاصله کم تر از ده متر دورتر از هری که منتظر قطار سریع السیر هاگوارتز بود، همان مرد با جلد کتاب روی یک کتاب فروشی ایستاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Love Thirty will sit comfortably on any coffee table, any bookstall.
[ترجمه گوگل]Love Thirty به راحتی روی هر میز قهوه‌خوری، هر کتابفروشی می‌نشیند
[ترجمه ترگمان]سی نفر دوست دارم روی هر میز قهوه یا هر کتابی که باشد راحت بنشینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She waved to old Mr Pinkney, who was patiently manning the second-hand bookstall.
[ترجمه گوگل]او برای آقای پینکنی پیر که صبورانه غرفه کتاب های دست دوم را مدیریت می کرد، دست تکان داد
[ترجمه ترگمان]او برای آقای Pinkney که صبورانه همان کتاب فروشی دست دوم را داشت، دست تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You can buy a guidebook or a tourist map. The bookstall is just over there.
[ترجمه گوگل]می توانید یک کتاب راهنما یا یک نقشه گردشگری بخرید غرفه کتاب همینجاست
[ترجمه ترگمان]شما می توانید یک کتاب راهنما یا یک نقشه توریستی بخرید آن کتاب فروشی فقط آنجا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Perhaps you might chance on the dictionary at some old bookstall.
[ترجمه گوگل]شاید در یک کتابفروشی قدیمی به فرهنگ لغت مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]شاید بتوانی کتاب لغت را در یک کتاب فروشی قدیمی پیدا کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A detailed guide to Regimental Chapel is available from the bookstall.
[ترجمه گوگل]راهنمای دقیق نمازخانه هنگ از غرفه کتاب در دسترس است
[ترجمه ترگمان]یک راهنمای مفصل برای نمازخانه Regimental از همان کتاب فروشی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Will newsprint not be available in a few years time, also magazines at the bookstall?
[ترجمه گوگل]آیا کاغذ روزنامه تا چند سال دیگر و همچنین مجلات در غرفه کتاب در دسترس نخواهد بود؟
[ترجمه ترگمان]آیا این روزنامه تا چند سال دیگر در دسترس نیست، همچنین در همان کتاب فروشی است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bookseller's stall; newsstand (british)
a bookstall is a small shop with an open front where books and magazines are sold.

پیشنهاد کاربران

بپرس