book value

/ˈbʊkˈvæljuː//bʊkˈvæljuː/

ارزش دارایی شرکت (طبق ارقام مذکور در دفاتر آن)، ارزش طبق دفاتر، ارزش دفتری، ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود، ارزش سهام طبق دفاتر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the value of a business, asset, share of stock, or the like, as shown in the financial accounting records. (Cf. market value.)

جمله های نمونه

1. It was sold at current book value.
[ترجمه مسعود] این به ارزش روز بازار فروخته شد
|
[ترجمه گوگل]به ارزش دفتری جاری فروخته شد
[ترجمه ترگمان]آن در ارزش دفتری فعلی فروخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Britain's National Westminster, by contrast, paid 4 times book value for its ill-fated venture into New Jersey.
[ترجمه گوگل]در مقابل، نشنال وست مینستر بریتانیا، 4 برابر ارزش دفتری برای سرمایه گذاری بدش در نیوجرسی پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]در مقابل، وست مینیستر ابی، برابر با ۴ برابر ارزش دفتری برای سرمایه گذاری ill در نیوجرسی پرداخت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Liabilities are recorded at book value so that the book value of net worth is zero.
[ترجمه گوگل]بدهی ها به ارزش دفتری ثبت می شوند تا ارزش دفتری ارزش خالص صفر باشد
[ترجمه ترگمان]بدهی ها در ارزش دفتری ثبت می شوند تا ارزش خالص ارزش خالص صفر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Perhaps the best way to understand book value is by means of an example.
[ترجمه گوگل]شاید بهترین راه برای درک ارزش دفتری با استفاده از یک مثال باشد
[ترجمه ترگمان]شاید بهترین راه برای درک ارزش دفتری به وسیله یک مثال باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Describe what is meant by the net book value and the written down value of an asset?
[ترجمه گوگل]منظور از خالص ارزش دفتری و ارزش نوشته شده یک دارایی را توضیح دهید؟
[ترجمه ترگمان]ارزش دفتری خالص و ارزش نوشته شده یک دارایی را شرح دهید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The net book value of Banner's leasehold properties comes to £ 82m; the historical cost is £ 054m.
[ترجمه گوگل]ارزش دفتری خالص املاک اجاره ای بنر به 82 میلیون پوند می رسد هزینه تاریخی 054 میلیون پوند است
[ترجمه ترگمان]ارزش خالص کتاب of s به ۸۲ میلیون پوند می رسد؛ هزینه تاریخی ۰۵۴ میلیون پوند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The goodwill reflects the premium over book value Wells paid for its Los Angeles-based rival.
[ترجمه گوگل]سرقفلی نشان دهنده حق بیمه بیش از ارزش دفتری است که ولز برای رقیب خود در لس آنجلس پرداخت کرده است
[ترجمه ترگمان]این حسن نیت، حق بیمه را نسبت به ارزش دفتری ولز برای رقیب مستقر در لس آنجلس نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now they carry a collective book value of more than $ 000.
[ترجمه گوگل]اکنون آنها دارای ارزش دفتری جمعی بیش از 000 دلار هستند
[ترجمه ترگمان]اکنون آن ها ارزش یک کتاب جمعی بیش از ۲۰۰۰ دلار را در بر می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Most commonly used by analysts, the book value per share is the difference between the value of a corporation's tangible assets and its liabilities divided by the number of shares outstanding.
[ترجمه گوگل]معمولاً توسط تحلیلگران استفاده می شود، ارزش دفتری هر سهم، تفاوت بین ارزش دارایی های مشهود شرکت و بدهی های آن تقسیم بر تعداد سهام موجود است
[ترجمه ترگمان]اغلب مورد استفاده تحلیل گران، ارزش دفتری هر سهم تفاوت بین ارزش دارایی های ملموس یک شرکت و بدهی های آن تقسیم بر تعداد سهام برجسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This level of security exceeds the book value of the assets on the club's balance sheet.
[ترجمه گوگل]این سطح امنیت از ارزش دفتری دارایی های موجود در ترازنامه باشگاه بیشتر است
[ترجمه ترگمان]این سطح از امنیت از ارزش دفتری دارایی های موجود در برگه موجودی باشگاه تجاوز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Blue Book value of your truck goesand down depending on how much gas in it.
[ترجمه گوگل]ارزش کتاب آبی کامیون شما بسته به مقدار بنزین در آن کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]ارزش کتاب آبی کامیون بسته به میزان گاز در آن بسته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When the investor buys in below book value, the process reversed.
[ترجمه گوگل]زمانی که سرمایه گذار به قیمت زیر ارزش دفتری خرید می کند، این روند معکوس می شود
[ترجمه ترگمان]زمانیکه سرمایه گذار در زیر ارزش دفتری خرید می کند، فرآیند معکوس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Assets above the book value of assets of about 10 - 11 billion .
[ترجمه گوگل]دارایی های بالاتر از ارزش دفتری دارایی های حدود 10 - 11 میلیارد
[ترجمه ترگمان]دارایی ها در بالای ارزش دفتری دارایی های حدود ۱۰ تا ۱۱ میلیارد لیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Book value is an accounting concept, recording the accumulated financial input from both contributed capital and retained earnings.
[ترجمه گوگل]ارزش دفتری یک مفهوم حسابداری است که ورودی های مالی انباشته شده از هر دو سرمایه مشارکتی و سود انباشته را ثبت می کند
[ترجمه ترگمان]ارزش کتاب یک مفهوم حسابداری است، ثبت ورودی مالی انباشته از هر دو سرمایه مشارکت و درآمده ای حفظ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The insured value of the airplane was greater than its book value.
[ترجمه گوگل]ارزش بیمه شده هواپیما بیشتر از ارزش دفتری آن بود
[ترجمه ترگمان]ارزش بیمه هواپیما بزرگ تر از ارزش دفتری آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] ارزش دفتری
[عمران و معماری] ارزش باقیمانده
[صنعت] ارزش دفتری
[حقوق] ارزش دفتری
[ریاضیات] ارزش دفتری

انگلیسی به انگلیسی

• worth according to a standard price list

پیشنهاد کاربران

ارزش دفتری ( مالی )
ارزش دارایی های یک شرکت پس از کسر تعهدات آن ( طبق ارقام ثبت شده در دفاتر مالی )
ارزش دفتری

بپرس