bonanza

/bəˈnænzə//bəˈnænzə/

معنی: ثروت باد اورده، منبع عایدی مهم، رگه بزرگ طلا یا نقره
معانی دیگر: رونق، بهروزی، دستیابی ناگهانی به ثروت و موفقیت، (کان شناسی) رگه یا انباشته ای غنی از سنگ معدنی، رگه ی پربار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a rich vein of valuable ore in a mine.

(2) تعریف: anything that brings great wealth and prosperity.

- The new product was a bonanza for the company.
[ترجمه گوگل] محصول جدید برای این شرکت سودآور بود
[ترجمه ترگمان] محصول جدید برای شرکت bonanza بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. in the 1890's, colorado enjoyed a bonanza mining period
در دهه 1890 ایالت کلرادو دوره ی معدنی پر رونقی را می گذراند.

2. 2002 will be a bonanza year for the computer industry.
[ترجمه گوگل]سال 2002 برای صنعت کامپیوتر سال خوبی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]سال ۲۰۰۲ یک سال برای صنعت کامپیوتر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The magazine will hold another fashion bonanza in the spring.
[ترجمه گوگل]این مجله در بهار یک مد روز دیگر را برگزار خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این مجله مد دیگری را در بهار برگزار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bargain hunters enjoyed a real bonanza today.
[ترجمه گوگل]شکارچیان مقرون به صرفه امروز از یک سود واقعی لذت بردند
[ترجمه ترگمان]شکارچیان Bargain امروزه از a واقعی لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A cash bonanza will be winging its way to the 600,000 members of the scheme.
[ترجمه گوگل]پول نقد راه خود را به 600000 عضو این طرح خواهد رساند
[ترجمه ترگمان]یک bonanza نقدی راه خود را به ۶۰۰،۰۰۰ عضو این طرح ارسال خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The expected sales bonanza hadn't materialised.
[ترجمه گوگل]میزان فروش مورد انتظار محقق نشده بود
[ترجمه ترگمان]The فروش مورد انتظار محقق نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Don't miss our birthday bonanza Roll up for super carpet market!
[ترجمه گوگل]رول تاپ تولد ما را برای بازار فرش فوق العاده از دست ندهید!
[ترجمه ترگمان]ثروت تولد ما رو از دست نده! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. That proved a bonanza in 199 when blue chips were market leaders.
[ترجمه گوگل]این امر در سال 199، زمانی که بلو چیپ ها رهبران بازار بودند، بسیار خوب بود
[ترجمه ترگمان]این موضوع در سال ۱۹۹ وقتی که چیپ های آبی رهبران بازار بودند ثابت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Joey Bonanza doesn't like loose ends.
[ترجمه گوگل]جوی بونانزا از پایان های شل خوشش نمی آید
[ترجمه ترگمان] ثروت \"جوئی\" تموم نمیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But hopes of a big jobs bonanza will not materialise.
[ترجمه گوگل]اما امیدهای به دست آوردن فرصت شغلی بزرگ محقق نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]اما امید به یک شغل بزرگ در این زمینه عملی نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bonanza sat in a huge oak chair.
[ترجمه گوگل]بونانزا روی یک صندلی چوبی بزرگ نشسته بود
[ترجمه ترگمان]ثروت بادآورده در یک صندلی بزرگ از چوب بلوط نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To call it a bonanza is to understate the matter significantly.
[ترجمه گوگل]نامیدن آن به عنوان یک بانگ به معنای دست کم گرفتن موضوع است
[ترجمه ترگمان]برای نامیدن آن به عنوان یک bonanza، قرار دادن این موضوع به طور قابل توجهی اهمیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bonanza tips me off that Vecchi killed Mahoney.
[ترجمه گوگل]بونانزا به من می گوید که وچی ماهونی را کشته است
[ترجمه ترگمان]Bonanza به من اشاره کرد که Vecchi Mahoney را کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If Bonanza had set Connie Fraser up for the chill, there wouldn't be anything I could do to stop it.
[ترجمه گوگل]اگر بونانزا کانی فریزر را برای آرامش آماده کرده بود، هیچ کاری نمی توانستم انجام دهم تا جلوی آن را بگیرم
[ترجمه ترگمان]اگر ثروت بادآورده تو فریزر را برای سرما آماده کرده بود، کاری از دستم بر نمی امد که متوقفش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Yet the bosses' bonanza has continued, albeit at a reduced rate,(sentence dictionary) into the recession.
[ترجمه گوگل]با این حال، سود رئیسان، هرچند با نرخ کاهش یافته، (فرهنگ جملات) تا رکود ادامه یافته است
[ترجمه ترگمان]با این وجود، bosses bonanza همچنان ادامه دارد، البته در نرخ کاهش، (فرهنگ لغت (جمله حبس)در رکود اقتصادی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ثروت باد اورده (اسم)
bonanza, windfall

منبع عایدی مهم (اسم)
bonanza

رگه بزرگ طلا یا نقره (اسم)
bonanza

تخصصی

[نفت] رگه ی سرشار

انگلیسی به انگلیسی

• something which brings rich rewards; rich mass of ore in a mine
a bonanza is a time or situation when people suddenly become much richer.

پیشنهاد کاربران

چیز پولساز، منبع درآمد مهم، مرغ تخم طلا، ثروت یا گنج بادآورده، فرصت طلایی
bonanza ( زمین شناسی )
واژه مصوب: کان سنگ پُرمایه
تعریف: تودة کان سنگی غنی از مادة معدنی یا بخشی غنی از کانسار
موقعیت سودآور و آب و نان دار

بپرس