boarding

/ˈbɔːrdɪŋ//ˈbɔːdɪŋ/

معنی: پانسیون، تخته کوبی
معانی دیگر: ساختمان چوبی، پوشش تخته ای، (جمع) تخته ها، تخته بندی، الوار سبک، سوار شدن، سواری (در کشتی و هواپیما و ترن و اتوبوس و غیره)، مهمانخانه شبانه روزی

جمله های نمونه

1. boarding pass
کارت ویژه ی سوار شدن به هواپیما

2. What time do you start boarding?
[ترجمه hamon eisapour] کی سوار هواپیما میشی نکبت
|
[ترجمه گوگل]چه ساعتی سوار شدن را شروع می کنید؟
[ترجمه ترگمان]چه ساعتی از پانسیون رها میشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Have they begun boarding this flight?
[ترجمه hamon eisapour] ایا اینا شروع به پرواز کردن این نکبتا؟
|
[ترجمه محمد] ایا انها شروع به سوار شدن به هواپیما در این پرواز کرده اند؟؟
|
[ترجمه گوگل]آیا آنها سوار شدن به این پرواز را آغاز کرده اند؟
[ترجمه ترگمان]این پرواز رو شروع کردن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We'll be boarding the plane in about 20 minutes.
[ترجمه ماهرخ 🌝] ما ۲۰دقیقه دیگر سوار هواپیما خواهیم شد
|
[ترجمه گوگل]حدود 20 دقیقه دیگر سوار هواپیما می شویم
[ترجمه ترگمان]حدود ۲۰ دقیقه دیگه سوار هواپیما میشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I was sent to boarding school, where I spent six years of unremitting misery.
[ترجمه گوگل]من را به مدرسه شبانه روزی فرستادند، جایی که شش سال بدبختی بی وقفه را گذراندم
[ترجمه ترگمان]من به مدرسه شبانه روزی فرستاده شدم، جایی که شش سال با یک بدبختی بی وقفه بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is a small boarding school in the little town.
[ترجمه گوگل]یک مدرسه شبانه روزی کوچک در شهر کوچک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک مدرسه شبانه روزی کوچک در این شهر کوچک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our flight is boarding at gate number
[ترجمه گوگل]پرواز ما به شماره گیت سوار می شود
[ترجمه ترگمان] پرواز ما در گیت شماره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The children were shipped off to a boarding school at an early age.
[ترجمه گوگل]بچه ها را در سنین پایین به یک مدرسه شبانه روزی فرستادند
[ترجمه ترگمان]بچه ها در سنین پایین به مدرسه شبانه روزی برده می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Boarding is now taking place at Gate 3
[ترجمه گوگل]هم اکنون سوار شدن در دروازه 3 انجام می شود
[ترجمه ترگمان]محل مسافرگیری: ۳ تا ۳ دقیقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Years of abuse at boarding school had made him insensitive to others' suffering.
[ترجمه گوگل]سالها آزار و اذیت در مدرسه شبانه روزی او را نسبت به رنج دیگران بی احساس کرده بود
[ترجمه ترگمان]سال ها سو استفاده در مدرسه شبانه روزی او را نسبت به دیگران حساس کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Flight BA 4793 is now boarding at Gate 1
[ترجمه گوگل]پرواز BA 4793 اکنون در دروازه 1 سوار می شود
[ترجمه ترگمان]پرواز بریتیش ایرویز ۴۷۹۳ در حال سوار شدن در دروازه شماره ۱ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Teachers at a boarding school are acting much more in loco parentis than at a day school.
[ترجمه گوگل]معلمان در یک مدرسه شبانه روزی بسیار بیشتر به صورت محلی والدین عمل می کنند تا در یک مدرسه روزانه
[ترجمه ترگمان]معلمان در یک مدرسه شبانه روزی نسبت به یک مدرسه در یک مدرسه بسیار بیشتر به طور مضحکی رفتار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Shopkeepers are boarding up their windows in case rioting breaks out.
[ترجمه کریم] مغازه داران در صورت وقوع شورش، پنجره های خود را تخته می کنند.
|
[ترجمه گوگل]مغازه داران در صورت بروز شورش در شیشه های خود سوار می شوند
[ترجمه ترگمان]مغازه داران مغازه داران در حال سوار شدن به پنجره های خود هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Where is the boarding gate?
[ترجمه گوگل]گیت سوار شدن کجاست؟
[ترجمه ترگمان]دروازه boarding کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پانسیون (اسم)
pension, boarding, boarding house

تخته کوبی (اسم)
boarding, furring, shingle, lathing

تخصصی

[عمران و معماری] سوار شدن
[نساجی] عمل تکمیلی فیت کردن جوراب پس از رنگرزی ( که باکمک دستگاه ویژه ای آن را به شکل پا در می آورند )

انگلیسی به انگلیسی

• entering, going aboard (train, etc.); obtainment of accommodation for pay; structure of boards
boarding is used to refer to the system in which children live at school during the term.
boarding is also used to refer to the system of looking after people's pets in kennels for a short period of time.
wooden boards which are used for making fences or floors are also called boarding.
see also board.

پیشنهاد کاربران

این کالوکیشن حالت رسمی get on است. به معنی سوار شدن به وسیله های نقلیه ای که که میتونیم داخلش بایستیم ( سرپا وایسیم یا راه بریم ) یا اونایی که سقف ندارن. . مثل هواپیما و کشتی و اتوبوس و . . .
boarding ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: مسافرگیری
تعریف: سوار کردن یا سوار شدن مسافر به وسیلۀ نقلیه
به معنی سوار شدن و بار گیری
The plane'sboarding in fifteen minutes.
سوار شدن ، مسافرگیری
School boarding =مدرسه شبانه روزی
Boarding is the entry of passengers onto a vehicle, usually in public transportation.
سوار شدن
شبانه روزی

بپرس