blow a way


بادبرد

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) kill; amaze (e.g.: "he blew my mind with his story")

پیشنهاد کاربران

برده شدن ( توسط باد )
محو شو
blow away
بلند کردن و بُردن ( باد )
بلند کردن و بُردن ( باد )
کلا این phrasal verb خیلی مرسوم هست که به شکل مجهول استفاده بشه, و معنی "شگفت زده کردن کسی" یا "تحت تاثیر قرار دادن کسی " رو میده. به طور مثال :
I was blown away by her pretty
من شگفت زده شدم یا تحت تاثیر قرار گرفتم به خاطر زیبایی او.
تحت تاثیر قرار دادن
یک چیزی خیلی خوشحال و سوپرایز شدن.
مغزم را ترکاند مثلا زیبایی اش مغزم رو ترکوند.
خشنود ساختن کسی با انجام کاری شگفت انگیز
مثلا: I recently heard a violinist who totally blew me away.
تازگیا کارای ویولونیستی رو شنیدم که خیلی خوشم اومده.
جمع کردن
I blow away old leaves
- باد بردن
- ( از شگفتی ) داغون کردن، نابود کردن
- ( با تیر یا شلیک کردن ) کشتن
- ( =شکست دادن ) داغون کردن، نابود کردن
شگفت زده شدن
از تعجب شاخ درآوردن
خیلی تعجب کردن
شگفت زده شدن
تحت تاثیر قرار دادن
last month, I was in the capital city and some skyscrapers blew me away
تحت تاثیر قرار دادن/گرفتن
۱ ) شدیدا متعجب شدن
۲ ) با تفنگ شلیک کردن به کسی و کشتن او
۳ ) شکست مقتدرانه دادن در یک مسابقه
متعجب کردن و مبهوت کردن کسی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس