blood type

/ˈblədˈtaɪp//blʌdtaɪp/

معنی: گروه خون، گروه خونی تعیین کردن، نوع خون
معانی دیگر: گروه خونی، گروه خونی کسی را تعیین کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: see blood group.

جمله های نمونه

1. What blood type do you have?
[ترجمه گوگل]چه گروه خونی دارید؟
[ترجمه ترگمان]تو چه نوع خونی داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My blood type is O positive.
[ترجمه گوگل]گروه خونی من O مثبت است
[ترجمه ترگمان]گروه خونی من O مثبت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But this option is complicated by her blood type.
[ترجمه گوگل]اما این گزینه به دلیل گروه خونی او پیچیده است
[ترجمه ترگمان]اما این گزینه با نوع خون او پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Autoantibodies of AIHA have blood type antigen specificity.
[ترجمه گوگل]اتوآنتی بادی های AIHA دارای ویژگی آنتی ژن گروه خونی هستند
[ترجمه ترگمان]Autoantibodies of AIHA دارای ویژگی خونی گروه خونی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Are blood type and surname irrespective?
[ترجمه گوگل]آیا گروه خونی و نام خانوادگی فرقی نمی کند؟
[ترجمه ترگمان]بدون توجه به نوع و نام خانوادگی شما؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are four main blood types: A, B, AB and O and each blood type is either Rh positive or negative.
[ترجمه گوگل]چهار گروه خونی اصلی وجود دارد: A، B، AB و O و هر گروه خونی Rh مثبت یا منفی است
[ترجمه ترگمان]چهار نوع عمده خون وجود دارد: A، B، AB و O و هر نوع خون، یا منفی یا منفی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective : To investigate ABO blood type in kidney transplantation cases.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی گروه خونی ABO در موارد پیوند کلیه
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی نوع خون ABO در موارد پیوند کلیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All patients and control ancestries were measured ABO blood type.
[ترجمه گوگل]همه بیماران و اجداد شاهد گروه خونی ABO اندازه گیری شدند
[ترجمه ترگمان]تمامی بیماران و ancestries کنترل از نوع خون اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Every blood type is compatible with its own type.
[ترجمه گوگل]هر گروه خونی با گروه خود سازگار است
[ترجمه ترگمان]هر نوع خونی با نوع خودش سازگار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If plant blood coagulates, element and blood type photograph match, can produce following results: Subsidence of a swelling, antitoxic, obtain ideal weight and defer consenescence to wait.
[ترجمه گوگل]اگر خون گیاه منعقد شود، عکس عنصر و گروه خونی با هم مطابقت داشته باشد، می‌تواند نتایج زیر را به همراه داشته باشد: فرونشست تورم، ضد سم، وزن ایده‌آل به‌دست‌آورد و اجر به انتظار موکول شود
[ترجمه ترگمان]اگر ترکیب خون گیاهی، عنصر و نوع خون نوع خون وجود داشته باشد، می تواند نتایج زیر را تولید کند: subsidence از ورم، antitoxic، بدست آوردن وزن ایده آل و تعویق انداختن consenescence برای انتظار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. People with the blood type AB are honest, and people with the blood type O are talkative.
[ترجمه گوگل]افراد با گروه خونی AB صادق هستند و افراد با گروه خونی O پرحرف هستند
[ترجمه ترگمان]افراد مبتلا به گروه خونی AB صادق هستند و افراد با گروه خونی O پرگو هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Blood type antigens may also affect the level of inflammatory proteins in a person's blood.
[ترجمه گوگل]آنتی ژن های گروه خونی نیز ممکن است بر سطح پروتئین های التهابی در خون فرد تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]آنتی ژن نوع خون همچنین ممکن است بر سطح پروتیین های التهابی در خون فرد اثر بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Write down your blood type in your Yellow Book.
[ترجمه گوگل]گروه خونی خود را در کتاب زرد خود بنویسید
[ترجمه ترگمان]نوع خون خود را در کتاب زرد خود بنویسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods We conducted ABO blood type appraisal in the way of reciprocal stereotypy.
[ترجمه گوگل]MethodsWe ارزیابی گروه خونی ABO را به روش کلیشه ای متقابل انجام دادیم
[ترجمه ترگمان]روش های ما ارزیابی نوع خون ABO را در روش of متقابل انجام دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گروه خون (اسم)
blood group, blood type

گروه خونی تعیین کردن (اسم)
blood group, blood type

نوع خون (اسم)
blood type

انگلیسی به انگلیسی

• blood group, type of blood (o, ab, etc.)
a blood type is the same as a blood group.

پیشنهاد کاربران

بپرس