bisection

/baɪˈsekʃn̩//baɪˈsekʃn̩/

معنی: دو بخشی، دونیمی
معانی دیگر: دو بخشی، دونیمی

جمله های نمونه

1. Cyclic mapping and reduction recursive bisection method were used to parallel the molecular dynamics.
[ترجمه گوگل]برای موازی کردن دینامیک مولکولی از روش نگاشت چرخه‌ای و کاهش بازگشتی استفاده شد
[ترجمه ترگمان]نگاشت Cyclic و روش احیای بازگشتی بازگشتی به منظور موازی کردن دینامیک مولکولی مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Based on a fast adaptive bisection approach real - time CCD algorithm for the Blast - fragment Warhead Virtual Experiments.
[ترجمه گوگل]بر اساس یک الگوریتم CCD با رویکرد دوبخشی تطبیقی ​​سریع برای آزمایش‌های مجازی سر جنگی Blast - Fragment
[ترجمه ترگمان]مبتنی بر یک الگوریتم سریع انطباقی با استفاده از الگوریتم time CCD برای the برای آزمایش ها مجازی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The algorithm uses bisection method to allocate bandwidth to the frames in the current window by virtue of R-D model of FGS.
[ترجمه گوگل]الگوریتم از روش دوبخشی برای تخصیص پهنای باند به فریم‌های موجود در پنجره جاری بر اساس مدل R-D FGS استفاده می‌کند
[ترجمه ترگمان]این الگوریتم از روش bisection برای تخصیص پهنای باند به قاب ها در پنجره فعلی با استفاده از مدل R - D of استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bisection method finds only one of them.
[ترجمه گوگل]روش دوبخشی تنها یکی از آنها را پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]روش bisection تنها یکی از آن ها را می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This was using something called a bisection method, which is related to something called binary search, which we'll see lots more of later, to find square roots.
[ترجمه گوگل]این روش از چیزی به نام روش دوبخشی استفاده می‌کند که به چیزی به نام جستجوی دودویی مربوط می‌شود، که بعداً برای یافتن ریشه‌های مربع موارد بیشتری را خواهیم دید
[ترجمه ترگمان]این کار از چیزی به نام روش bisection استفاده می کند، که مربوط به چیزی به نام جستجوی دودویی است، که بیشتر بعدا می بینیم، برای یافتن ریشه های مربع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rightward and leftward bisection biases in spatial neglect: two sides of the same coin?
[ترجمه گوگل]سوگیری‌های دوبخشی راست و چپ در غفلت فضایی: دو روی یک سکه؟
[ترجمه ترگمان]rightward و leftward bisection در بی توجهی فضایی: دو طرف یک سکه هستند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Embryo bisection is a powerful means in the study of cell differentiation, early embryonic development and the totipotency of embryo cell.
[ترجمه گوگل]دوبخشی جنین ابزاری قدرتمند در مطالعه تمایز سلولی، رشد اولیه جنین و توان کامل سلول جنینی است
[ترجمه ترگمان]Embryo bisection ابزار قدرتمندی در مطالعه تمایز سلول، رشد اولیه نمو جنین و the سلول جنینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But large-scale molecular dynamics prefer the reduction recursive bisection method to cyclic mapping method.
[ترجمه گوگل]اما دینامیک مولکولی در مقیاس بزرگ روش دوبخشی بازگشتی کاهشی را به روش نگاشت چرخه ای ترجیح می دهد
[ترجمه ترگمان]اما دینامیک مولکولی در مقیاس بزرگ، روش bisection بازگشتی را به روش نگاشت چرخه ای ترجیح می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The effects of different embryo bisection solutions and methods and embryo development stages on in vitro embryos bisection of ovine were researched in this experiment.
[ترجمه گوگل]در این آزمایش تأثیر محلول‌ها و روش‌های مختلف تقسیم جنین و مراحل رشد جنین بر دو نیم‌شدن جنین‌های آزمایشگاهی گوسفند مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]اثرات جفت شدگی متفاوت جنین و روش ها و مراحل رشد جنین در جنین آزمایشگاهی در جنین در آزمایشگاه، در این آزمایش مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A recursive spectral bisection method is applied to partition non-structured triangular meshes in parallel CFD for the treatment of load balance and minimum cut graph bisection.
[ترجمه گوگل]یک روش دوبخشی طیفی بازگشتی برای تقسیم مش های مثلثی غیرساختارمند به موازات CFD برای درمان تعادل بار و نیم‌بخشی نمودار حداقل برش اعمال می‌شود
[ترجمه ترگمان]یک روش bisection طیفی بازگشتی برای تقسیم حلقه های مثلثی شکل مثلثی به طور موازی برای درمان تعادل بار و حداقل گراف برش دهنده بکار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Through studying blank design method for ring with rectangle cross section by bisection algorithm, the bisection algorithm routine which is realized.
[ترجمه گوگل]با مطالعه روش طراحی خالی برای حلقه با مقطع مستطیل با الگوریتم نیم‌بخشی، روال الگوریتم نیم‌سازی محقق می‌شود
[ترجمه ترگمان]با مطالعه روش طراحی سفید برای حلقه با مقطع عرضی مستطیل توسط الگوریتم bisection، روش الگوریتم bisection که تحقق یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A branch-and-bound algorithm based on the Lagrangian lower bounds and rectangular bisection is then presented with preliminary computational results.
[ترجمه گوگل]سپس یک الگوریتم شاخه و کران بر اساس کرانهای پایین لاگرانژ و نیم‌بخش مستطیلی با نتایج محاسباتی اولیه ارائه می‌شود
[ترجمه ترگمان]یک الگوریتم شاخه و رشته ای بر پایه کران پایین لاگرانژی و bisection مستطیلی با نتایج محاسبات اولیه ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All the possible guided waves to propagate in stratified half-space media are investigated using a bisection method.
[ترجمه گوگل]تمام امواج هدایت شده ممکن برای انتشار در رسانه های نیمه فضای طبقه بندی شده با استفاده از روش دوبخشی بررسی می شوند
[ترجمه ترگمان]تمام امواج هدایت شده ممکن برای انتشار در رسانه های نیمه فضایی با استفاده از روش bisection مورد بررسی قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Isoperimetric number is one of the crucial parameters of interconnection networks closely related to the connectivity and parameters, such as bisection width of graphs.
[ترجمه گوگل]عدد ایزوپریمتری یکی از پارامترهای حیاتی شبکه‌های اتصال است که ارتباط نزدیکی با اتصال و پارامترهایی مانند عرض نیم‌بخشی نمودارها دارد
[ترجمه ترگمان]عدد Isoperimetric یکی از پارامترهای مهم شبکه های اتصال است که ارتباط نزدیکی با اتصال و پارامترها نظیر عرض تقریبی نمودارها دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دو بخشی (اسم)
split, bisection

دونیمی (اسم)
bisection

تخصصی

[عمران و معماری] تقسیم - خط نیمساز
[ریاضیات] تنصیف، دو بخشی، نیمسازی

انگلیسی به انگلیسی

• act of cutting; division into two parts; intersection

پیشنهاد کاربران

بپرس