biosynthesis

/ˌbaɪoʊˈsɪnθɪsɪs//ˌbaɪəʊˈsɪnθɪsɪs/

(تشکیل ترکیبات شیمیایی از طریق عمل آنزیم های سازواره های زنده) زیست هم گذاشت، زیست هم نهاد، زیست آمایی، تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده

جمله های نمونه

1. Several hormones may stimulate platelet activating factor biosynthesis invitro.
[ترجمه گوگل]چندین هورمون ممکن است بیوسنتز فاکتور فعال کننده پلاکت را در شرایط آزمایشگاهی تحریک کنند
[ترجمه ترگمان]هورمون های متعددی ممکن است باعث تحریک سلول های activating factor invitro شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In order to understand the mechanisms governing ribosome biosynthesis, it is necessary to elucidate the structure and organization of its components.
[ترجمه گوگل]به منظور درک مکانیسم های حاکم بر بیوسنتز ریبوزوم، لازم است ساختار و سازمان اجزای آن توضیح داده شود
[ترجمه ترگمان]به منظور درک مکانیسم governing ribosome، لازم است که ساختار و سازمان اجزای آن را روشن کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Inborn errors of thyroid hormone biosynthesis leading to goiter are extremely uncommon.
[ترجمه گوگل]خطاهای ذاتی بیوسنتز هورمون تیروئید که منجر به گواتر می شود بسیار نادر است
[ترجمه ترگمان]اشتباه ات inborn of thyroid که منجر به اوتیسم می شود بسیار غیرمعمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Biocatalyst or biosynthesis is the direction of industry in future and the necessary pathway to establishing harmonious relationship between human economic activities and nature.
[ترجمه گوگل]بیوکاتالیست یا بیوسنتز جهت صنعت در آینده و مسیر لازم برای ایجاد رابطه هماهنگ بین فعالیت های اقتصادی انسان و طبیعت است
[ترجمه ترگمان]Biocatalyst یا biosynthesis مسیر صنعت در آینده و مسیر لازم برای ایجاد ارتباط هماهنگ بین فعالیت های اقتصادی انسانی و طبیعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The last step in phycobilin biosynthesis is the phycobilin addition to the apophycobiliproteins.
[ترجمه گوگل]آخرین مرحله در بیوسنتز فیکوبیلین، افزودن فیکوبیلین به آپوفیکوبیلیپروتئین ها است
[ترجمه ترگمان]آخرین مرحله در biosynthesis phycobilin افزودن phycobilin به the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In addition, triadimefon is a inhibitor of ergosterol biosynthesis and also a plant regulator. A mixture of triadimefon with other pesticides. . .
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تریادیمفون یک مهارکننده بیوسنتز ارگوسترول و همچنین یک تنظیم کننده گیاهی است مخلوطی از تریادیمفون با سایر آفت کش ها
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، triadimefon یک بازدارنده of ergosterol و یک تنظیم کننده گیاه است مخلوطی از triadimefon با دیگر آفت کش ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Its physicochemical characters and biosynthesis pathway were reviewed in this paper. In addition, the biosynthetic genes, resistance genes and genes encoding epimerization of sugar were introduced.
[ترجمه گوگل]خصوصیات فیزیکوشیمیایی و مسیر بیوسنتز آن در این مقاله بررسی شد علاوه بر این، ژن‌های بیوسنتزی، ژن‌های مقاومت و ژن‌های کدکننده اپی‌مریزاسیون قند معرفی شدند
[ترجمه ترگمان]مشخصات physicochemical و pathway biosynthesis در این مقاله مورد بررسی قرار گرفتند علاوه بر این، ژن های biosynthetic، ژن های مقاوم در برابر ژن های encoding و ژن های رمزگذاری شده نیز معرفی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. On hypolipidemic activity and endogenous cholesterol biosynthesis in rats with experimental hyperlipoidemia, and to explore the effective compound and the mechanism of Cassia obtusifolia L.
[ترجمه گوگل]در مورد فعالیت هیپولیپیدمیک و بیوسنتز کلسترول درون زا در موش‌های مبتلا به هیپرلیپویدمی تجربی و کشف ترکیب مؤثر و مکانیسم Cassia obtusifolia L
[ترجمه ترگمان]On hypolipidemic and cholesterol endogenous in rats with hyperlipoidemia experimental،، and and compound compound effective effective mechanism mechanism and explore explore the the obtusifolia
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective : To explore the biosynthesis route of the iridoid glycosides in Verbena Officinalis.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی مسیر بیوسنتز گلیکوزیدهای ایریدوئید در Verbena Officinalis
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی مسیر biosynthesis of iridoid در verbena Officinalis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Little work has been done on amino sugar biosynthesis.
[ترجمه گوگل]کار کمی روی بیوسنتز آمینو قند انجام شده است
[ترجمه ترگمان]کاره ای کوچک در biosynthesis amino انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Phenylalanine inhibited both biosynthesis of isoquinoline alkaloids and growth of the hairy roots in B5 medium.
[ترجمه گوگل]فنیل آلانین هم بیوسنتز آلکالوئیدهای ایزوکینولین و هم رشد ریشه های مویی را در محیط B5 مهار کرد
[ترجمه ترگمان]phenylalanine هم biosynthesis of و رشد ریشه های hairy در محیط B۵ را مهار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cyanide, a co-product of plant hormone ethylene biosynthesis, contributes to the resistance of rice to blast fungus.
[ترجمه گوگل]سیانید، محصول مشترک بیوسنتز هورمون گیاهی اتیلن، به مقاومت برنج در برابر قارچ بلاست کمک می کند
[ترجمه ترگمان]Cyanide، یک محصول مشترک of ethylene، به مقاومت برنج در برابر قارچ انفجار کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fatty acid biosynthesis in soybean seed takes place in plastids. A number of enzymes are involved in this synthesis such as acetyl-CoA carboxylase (ACCase), fatty acid synthase complex ( FAS) and etc.
[ترجمه گوگل]بیوسنتز اسیدهای چرب در دانه سویا در پلاستیدها انجام می شود تعدادی آنزیم مانند استیل کوآ کربوکسیلاز (ACCase)، کمپلکس سنتاز اسید چرب (FAS) و غیره در این سنتز نقش دارند
[ترجمه ترگمان]بیوسنتز Fatty اسید در دانه سویا در plastids صورت می گیرد تعدادی از آنزیم ها در این سنتز مثل acetyl - CoA carboxylase ())، complex اسید چرب (ACCase)و غیره درگیر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The biosynthesis of spiramycin (SPM) by streptomyces spiramyceticus sp. 799 was regulated by carbon and nitrogen catabolite repression as well as end products feedback repression.
[ترجمه گوگل]بیوسنتز اسپیرامایسین (SPM) توسط streptomyces spiramyceticus sp 799 با سرکوب کاتابولیت کربن و نیتروژن و همچنین سرکوب بازخورد محصولات نهایی تنظیم شد
[ترجمه ترگمان]بیوسنتز spiramycin of توسط streptomyces spiramyceticus sp ۷۹۹ توسط سرکوب catabolite کربن و نیتروژن و نیز سرکوب فیدبک محصولات تنظیم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] بیوسنتز، (تشکیل ترکیبات شیمیایی از طریق عمل آنزیم هاى سازواره هاى زنده ) زیست هم گذاشت، زیست هم نهاد، زیست آمایی

انگلیسی به انگلیسی

• production of chemical compounds by living organisms

پیشنهاد کاربران

بیوسنتر
بیوسَنتز یا زیست هَندایش به فرآیندی در سلول جانداران می گویند که در آن سوبستراها به کمک آنزیم های ویژه ای کاتالیز و به فرآورده های پیچیده تری تبدیل می گردند.

بپرس