اسم ( noun )
عبارات: sell (someone) a bill of goods
عبارات: sell (someone) a bill of goods
• : تعریف: a shipment of merchandise for sale.
bill of goods
/ˈbɪləvˈɡʊdz//bɪləvɡʊdz/
معنی: صورت کالا، فهرست تجارتی
معانی دیگر: فهرست غذا (در رستوران وغیره)، منو، خوراک نامه، محموله ی کالا که جهت فروش برای نماینده یا عامل ارسال می گردد، صورت کالاها
بررسی کلمه
مترادف ها
صورت کالا (اسم)
inventory, bill of goods
فهرست تجارتی (اسم)
bill of goods
پیشنهاد کاربران
✔️ صورت کالاها
✔️ محموله ی کالا که جهت فروش برای نماینده یا عامل ارسال می گردد
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM
⭐sell someone a bill of goods
NORTH AMERICAN
deceive someone, especially by persuading them to accept something untrue or undesirable
... [مشاهده متن کامل]
👈🏿"she was sold a bill of goods about her low value in society"
OxfordDictionary@
⭐sell sb a bill of goods
( UK also sell sb a pup )
to deceive someone into buying or believing something that has no value
CambridgeDictionary@
معنای آبادیس:
* ( عامیانه ) گول زدن، انداختن به*
✔️ محموله ی کالا که جهت فروش برای نماینده یا عامل ارسال می گردد
❇️PROVERB
❇️SAYING
❇️IDIOM
... [مشاهده متن کامل]
معنای آبادیس:
* ( عامیانه ) گول زدن، انداختن به*
فریب دادن کسی