bill of fare

/ˈbɪləvˈfer//bɪləvfeə/

معنی: صورت غذا، صورت اغذیه مهمانخانه، برنامه
معانی دیگر: حواله، حواله ی بانکی، برات ارزی، سفته، فهرست غذا (در رستوران وغیره)، منو، خوراک نامه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a list of the dishes available; menu.

جمله های نمونه

1. There are two piano solos on the musical bill of fare.
[ترجمه گوگل]دو تک نوازی پیانو در صورتحساب کرایه موسیقی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]دو تک نوازی پیانو روی لایحه موسیقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I want to find a bill of fare for this dinner.
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک صورتحساب کرایه برای این شام پیدا کنم
[ترجمه ترگمان]من می خواهم یک قبض غذا برای این شام پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A bill of fare is very helpful to TV viewers.
[ترجمه گوگل]صورتحساب کرایه برای بینندگان تلویزیون بسیار مفید است
[ترجمه ترگمان]هزینه سفر برای بینندگان تلویزیون بسیار مفید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The young man drew a bill of fare from his pocket, and pointed to a line.
[ترجمه گوگل]مرد جوان صورتحساب کرایه را از جیبش بیرون کشید و به یک خط اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]مرد جوان یک اسکناس از جیبش بیرون آورد و به خطی اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Please give me your bill of fare.
[ترجمه گوگل]لطفا صورتحساب کرایه خود را به من بدهید
[ترجمه ترگمان]لطفا صورت حساب را به من بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The young man drew a bill of fare from his pocket, and pointed to line.
[ترجمه گوگل]مرد جوان صورتحساب کرایه را از جیبش بیرون کشید و به خط اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]مرد جوان صورت حساب را از جیبش بیرون آورد و به خط آهن اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The young man drew the bill of fare from his pocket, and pointed to a line.
[ترجمه گوگل]مرد جوان صورتحساب کرایه را از جیبش بیرون کشید و به یک خط اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]مرد جوان صورت حساب را از جیبش بیرون آورد و به خطی اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Let's look at bill of fare and decide what we're going to eat.
[ترجمه گوگل]بیایید به صورت‌حساب کرایه نگاه کنیم و تصمیم بگیریم که چه چیزی بخوریم
[ترجمه ترگمان]بیا به بیل - ای نگاه کنیم و تصمیم بگیریم چه غذایی بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The waitress brought us a bill of fare.
[ترجمه گوگل]پیشخدمت برای ما صورتحساب کرایه آورد
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت برای ما یک لایحه کرایه آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I don not what I want to watch before I see a bill of fare .
[ترجمه گوگل]من نمی دانم آنچه را که می خواهم قبل از دیدن صورتحساب کرایه تماشا کنم
[ترجمه ترگمان]من چیزی را که می خواهم ببینم، قبل از اینکه صورت حساب را ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To - day there were more changes on the bill of fare than usual.
[ترجمه گوگل]تا به امروز تغییرات بیشتری در صورت‌حساب کرایه‌ها نسبت به معمول ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]امروز بیشتر از همیشه تغییر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. One evening, after dining at Schulenberg's, Sarah took away with her the bill of fare.
[ترجمه گوگل]یک روز عصر، پس از صرف ناهار در شولنبرگ، سارا صورتحساب کرایه را با خود برد
[ترجمه ترگمان]یک شب، پس از ناهار خوری در Schulenberg، سارا با او هزینه سفر را همراه برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So, on this great journey into the East, straight meat was the bill of fare, ammunition and tools principally made up the load on the sled, and the timecard was drawn upon the limitless future.
[ترجمه گوگل]بنابراین، در این سفر بزرگ به شرق، گوشت مستقیم صورت‌حساب کرایه، مهمات و ابزار اساساً بار سورتمه را تشکیل می‌دادند، و کارت زمان بر روی آینده‌ای بی‌محدود ترسیم می‌شد
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، در این سفر بزرگ به شرق، گوشت صاف، قبض غذا، مهمات و ابزار بود که عمد تا بار سورتمه را بر دوش داشتند، و the در آینده بی پایان کشیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This and some dried fruits and a flask of Monte Pulciano, was the bill of fare.
[ترجمه گوگل]این و مقداری میوه خشک و یک فلاسک مونت پولچیانو، قبض کرایه بود
[ترجمه ترگمان]این میوه و چند میوه خشکیده و یک فلاسک of بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صورت غذا (اسم)
bill of fare, menu

صورت اغذیه مهمانخانه (اسم)
bill of fare

برنامه (اسم)
title, program, scheme, bill of fare, plan, schedule, code, syllabus

انگلیسی به انگلیسی

• menu, list of foods served at a restaurant, carte du jour
the bill of fare at a restaurant is the menu; a list of the food for a meal from which you may choose what you want to eat; an old-fashioned expression.

پیشنهاد کاربران

صورتحساب غلطه
همون" منو" درسته یا فهرست غذاهای موجود
صورتحساب

بپرس