berm

/ˈbɜːrm//ˈbɜːm/

معنی: باریکه، هره خاکریز
معانی دیگر: باریکه یا پله ی بین خندق و دیواره ی دژ (berme هم می نویسند)، لبه ی جاده، حاشیه ی خاکی راه آسفالت شده، کنار جاده، باریکه ی بین تپه و دریا، کرانه، کوره راه ساحلی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a narrow ledge or shoulder, as alongside a road or canal.

(2) تعریف: a level ledge or strip at the top, bottom, or side of a slope, or along the back of a beach.

(3) تعریف: a low wall, mound, or barrier of earth, often one banked against the foundation of a building, to help insulate it.

جمله های نمونه

1. The berm was now covered with a strip of forest, primarily of balsam fir and red maples.
[ترجمه گوگل]اکنون برم با نواری از جنگل، عمدتاً از صنوبر بلسان و افرای قرمز پوشیده شده بود
[ترجمه ترگمان]berm اکنون با نواری از جنگل پوشیده شده بود که در درجه اول از balsam کاج و maples سرخ ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We sat behind a berm and took off our radios while still listening to them.
[ترجمه گوگل]ما پشت یک برم نشستیم و رادیوهایمان را در حالی که هنوز به آنها گوش می‌دادیم، برداشتیم
[ترجمه ترگمان]ما پشت یک ماشین نشسته بودیم و radios را در حالی که هنوز به آن ها گوش می دادیم، خاموش کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But beach berm and aeolian dunes are poorly developed.
[ترجمه گوگل]اما برم ساحلی و تپه های بادی توسعه ضعیفی دارند
[ترجمه ترگمان]اما تپه های شنی ساحلی و تپه های شنی به طور ضعیفی توسعه یافته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The so-called "transfer berm, " referring to the adjustment of the bow direction, to take the lead against the wind into Cexie wind, so that it can also promote the shape of a ship forward.
[ترجمه گوگل]به اصطلاح "برم انتقال" که به تنظیم جهت کمان اشاره دارد تا در مقابل باد به سمت باد Cexie هدایت شود، به طوری که می تواند شکل کشتی را به جلو نیز ارتقا دهد
[ترجمه ترگمان]اصطلاح \"انتقال\" به اصطلاح \"انتقال\"، با اشاره به تنظیم جهت دماغه، برای به دست آوردن سرب در برابر باد در باد Cexie، به طوری که همچنین می تواند شکل یک کشتی را به جلو ارتقا دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This berm consisted of compacted clayey soils.
[ترجمه گوگل]این برم از خاکهای رسی فشرده تشکیل شده بود
[ترجمه ترگمان]این berm گرد و خاک و ین ستون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At the top of the shore is a berm.
[ترجمه گوگل]در بالای ساحل یک برم قرار دارد
[ترجمه ترگمان]در بالای ساحل یک berm است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Based on model tests, the effect of the berm width and elevation of composite slope on irregular wave run-up is analyzed.
[ترجمه گوگل]بر اساس آزمایش‌های مدل، تأثیر عرض و ارتفاع شیب مرکب بر روی موج نامنظم تحلیل می‌شود
[ترجمه ترگمان]براساس تست های مدل، تاثیر عرض berm و ارتفاع شیب کامپوزیت بر روی موج نامنظم موج نامنظم بررسی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The result indicates embankment berm on permafrost region should not be regarded as the main measure to improve thermal stability of embankment.
[ترجمه گوگل]نتایج حاکی از آن است که برم خاکریزی در منطقه پرمافراست نباید به عنوان معیار اصلی برای بهبود پایداری حرارتی خاکریز در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]نتایج حاکی از آن است که خاکریز خاکی در منطقه منجمد یخ بسته، نباید به عنوان معیار اصلی برای بهبود پایداری گرمایی خاکریز در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We thought the nice tall, soft grass behind the berm would be a good place to sleep.
[ترجمه گوگل]ما فکر می‌کردیم که چمن‌های نرم و بلند و نرم پشت بالکن جای خوبی برای خوابیدن است
[ترجمه ترگمان]ما فکر می کردیم که علف های بلند و لطیف پشت berm جای خوبی برای خواب وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The only way to test the performance of the Berm House is to make calculations based on the information given.
[ترجمه گوگل]تنها راه برای تست عملکرد خانه برم، انجام محاسبات بر اساس اطلاعات داده شده است
[ترجمه ترگمان]تنها راه برای تست عملکرد مجلس berm، انجام محاسبات براساس اطلاعات داده شده می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Indeed, it will begin to erode immediately upon completion. Even a simple understanding of coastal processes leads one to conclude that this sandy berm could disappear within a few months.
[ترجمه گوگل]در واقع، بلافاصله پس از اتمام، شروع به فرسایش خواهد کرد حتی یک درک ساده از فرآیندهای ساحلی به این نتیجه می رسد که این پوسته شنی می تواند ظرف چند ماه ناپدید شود
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، این کار فورا پس از تکمیل شدن آغاز خواهد شد حتی درک ساده از فرآیندهای ساحلی منجر به این می شود که این berm ماسه ای در عرض چند ماه ناپدید شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. These modes have obviously oscillations in temporal domain, in which the foreshore mode has mainly quasi period about 4 days, while the quasi period for the beach berm mode is 2 8 days.
[ترجمه گوگل]این مدها به وضوح دارای نوساناتی در حوزه زمانی هستند، که در آن حالت ساحلی عمدتاً دارای دوره شبه حدود 4 روز است، در حالی که دوره شبه برای حالت برم ساحلی 28 روز است
[ترجمه ترگمان]این حالت ها آشکارا نوسانات در حوزه زمانی دارند، که در آن حالت foreshore به طور عمده حدود ۴ روز است، در حالی که نیمه دیگر برای حالت berm ساحل ۲ روز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With respect to the anti-slide resistance measures of embankment on soft clay ground, loading berm method and decrease the slope of the embankment are compared using plastic flow theory.
[ترجمه گوگل]با توجه به معیارهای مقاومت ضد لغزش خاکریز در زمین رسی نرم، روش بارگذاری برم و کاهش شیب خاکریز با استفاده از تئوری جریان پلاستیک مقایسه شده است
[ترجمه ترگمان]با توجه به اقدامات مقاومت ضد لغزشی در خاک رس نرم، روش بارگذاری loading و کاهش شیب در خاکریز با استفاده از نظریه جریان پلاستیکی مقایسه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Something like digging a pond, drilling a well, or building a berm may only provide a small benefit, but it’s a benefit that will persist for years — potentially for generations.
[ترجمه گوگل]چیزی مانند حفر یک حوضچه، حفر چاه، یا ساختن یک حوضچه ممکن است فقط یک مزیت کوچک داشته باشد، اما این فایده ای است که برای سال ها ادامه خواهد داشت - به طور بالقوه برای نسل ها
[ترجمه ترگمان]چیزی مانند حفر یک استخر، حفر چاه، یا ایجاد یک berm ممکن است تنها یک مزیت کوچک ایجاد کند، اما این یک مزیت است که سال ها دوام خواهد آورد - به طور بالقوه برای نسل ها دوام خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باریکه (اسم)
slip, slice, tab, track, belt, strip, isthmus, berm, listel, slab, stripe

هره خاکریز (اسم)
berm

تخصصی

[عمران و معماری] سکو - ایوان - پله شیروانی - سکوی شیب بر - هره کانال - خاکریز - هره - هره خاکریز
[معدن] خاکریز اطمینان (معادن روباز)
[خاک شناسی] سکوی خاکی
[آب و خاک] پشته، ایوان

انگلیسی به انگلیسی

• shoulder or edge of a road; edge of a canal; narrow ledge; mound of earth placed at the base of a wall

پیشنهاد کاربران

( صنعت ) : محفظه ای حفره مانند در اطراف مخازن مختلف
تخصصی نقشه برداری : لبه
خاکریز ( بیشتر در مطالب نظامی )
از نظر مکانی، یک جاییست با ساختار صخره ای،
میان جاده و دریا،
که ارتفاع آن از سطح آب دریا بسیار بالاتر باشد،
و کلمه پرتگاه را به ذهن متبادر سازد.
متاسفانه هنوز ترجمه و معادل مناسبی در فارسی پیدا نکرده ام و به نظر می رسد اصلا معادل دقیقی برای این واژه در فارسی وجود نداشته باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

ممنون میشم اگر لایک کنید. ❤️❤️

بپرس