beige

/ˈbeɪʒ//beɪʒ/

رنگ قهوه ای مایل به خاکستری، بژ، رنگ قهوه ای روشن مایل بزرد و خاکستری، پارچه ای که از پشم طبیعی رنگ نشده ساخته شود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a soft grayish tan color.
مشابه: neutral

جمله های نمونه

1. She decided on a beige cashmere sweater.
[ترجمه گوگل]او یک ژاکت کشمیری بژ را انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان] اون تصمیم گرفته بود یه ژاکت بافتنی بژ - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The beige of his jacket toned with the cream shirt.
[ترجمه گوگل]رنگ بژ ژاکت او با پیراهن کرم تن شده بود
[ترجمه ترگمان]با لباس کرم رنگ بژ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The walls have been done in beige.
[ترجمه گوگل]دیوارها به رنگ بژ ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]دیوارها در بژ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The room is all beige with an antique Oriental chest providing the appropriate backdrop.
[ترجمه گوگل]اتاق تماما به رنگ بژ با یک صندوقچه شرقی قدیمی است که پس زمینه مناسبی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]اتاق تمام بژ یک صندوق قدیمی شرقی است که پس زمینه مناسب را ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Finished in beige with contrasting brown on the lower compartments it looks decidedly up market.
[ترجمه گوگل]به رنگ بژ با رنگ قهوه ای متضاد در قسمت های پایینی به نظر می رسد کاملاً در بازار به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که با قهوه ای روشن در بخش های پایین به رنگ بژ روشن شد، به نظر می رسد که بازار به طور قطع در حال بالا رفتن از بازار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As I approached it I noticed a beige Renault outside with military markings.
[ترجمه گوگل]وقتی به آن نزدیک شدم متوجه یک رنو بژ رنگ بیرون با علائم نظامی شدم
[ترجمه ترگمان]همان طور که به آن نزدیک می شدم، متوجه شدم که یک کلاه beige با نشانه های نظامی در بیرون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On the second flight, beige broadloom gives way to brown linoleum, bevelled mirror to beige gloss paint.
[ترجمه گوگل]در پرواز دوم، بافندگی بژ جای خود را به مشمع کف اتاق قهوه ای می دهد، آینه اریب به رنگ براق بژ
[ترجمه ترگمان]در پرواز دوم، بژ صورتی به سطح linoleum قهوه ای، آینه bevelled به رنگ های بژ - gloss می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Still love your sage green or sandy beige?
[ترجمه گوگل]هنوز سبز مریم گلی یا بژ شنی خود را دوست دارید؟
[ترجمه ترگمان]هنوزم عاشق sage یا sandy؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Both were wearing grey flannel trousers and pale beige or fawn linen jackets.
[ترجمه گوگل]هر دو شلوار فلانل خاکستری و کاپشن های بژ کم رنگ یا حنایی پوشیده بودند
[ترجمه ترگمان]هر دو شلوار فلانل خاکستری پوشیده بودند و کت و شلوار خاکستری رنگی به تن داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All the men wore the same cut of beige suit with wide lapels and thick stitching.
[ترجمه گوگل]همه مردان یک کت و شلوار بژ با یقه های پهن و دوخت های ضخیم می پوشیدند
[ترجمه ترگمان]تمام مردها همان کت و شلوار بژ را با یقه گشاد و پارچه ای ضخیم بر تن داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The beige mackintosh was embraced by a blue one.
[ترجمه گوگل]ماکینتاش بژ با رنگ آبی در آغوش گرفته شد
[ترجمه ترگمان]بارانی به رنگ بژ با یک پیراهن آبی در آغوش کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Fluid Foundation comes in a little opaque beige plastic container, and is labelled, in gold lettering, Teint Naturel.
[ترجمه گوگل]Fluid Foundation در یک ظرف پلاستیکی بژ مات عرضه می شود و با حروف طلایی برچسب Teint Naturel نوشته شده است
[ترجمه ترگمان]بنیاد مایع در یک ظرف پلاستیکی بژ کمرنگ قرار می گیرد و با حروف طلایی به نام teint naturel برچسب زده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The planter rested on thick beige carpeting that helped deaden the bone-shaking noise of aircraft launching and recovery operations.
[ترجمه گوگل]گلدان روی فرش ضخیم بژ قرار داشت که به کاهش صدای استخوان لرزان پرتاب و بازیابی هواپیما کمک کرد
[ترجمه ترگمان]این کشاورز بر روی فرش ضخیم بژ قرار داشت که به بی اثر کردن صدای لرزان استخوان و عملیات بازیابی کمک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] رنگ موشی - رنگ بژ - رنگی که بیشتر در مورد پشم به کار می رود - رنگ قهوه ای روشن - رنگ مایل به زرد و خاکستری

انگلیسی به انگلیسی

• having a beige coloring
grayish yellow color
something that is beige is pale brown.

پیشنهاد کاربران

pale brown: قهوه ای کم رنگ
As slang, "beige" can be used to describe something or someone as boring, uninteresting, or lacking in personality
به عنوان یک اصطلاح عامیانه، می تواند برای توصیف چیزی یا شخصی خسته کننده، غیر جالب یا فاقد شخصیت استفاده شود.
...
[مشاهده متن کامل]

That movie was so beige, I fell asleep halfway through it.
She's such a beige person, she never does anything exciting.

منابع• https://slangdefine.org/b/beige-5146.html
beige ( adj, n ) ( beɪʒ ) =light yellowish - brown in color
beige
کرمی کم رنگ - نخودی رنگ - بژ
beige person - آدمای معمولی، بی روح، خنثی
رنگ بژ
رنگ کرمی
[رنگ]
نُخودی

بپرس