behemoth

/bəˈhiːməθ//bɪˈhiːmɒθ/

معنی: کرگدن، اسب ابی، هر چیز عظیم الجثه و نیرومند
معانی دیگر: (انجیل) حیوان بزرگی که شاید اسب آبی باشد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a huge beast, perhaps a hippopotamus, mentioned in the Book of Job in the Old Testament.

(2) تعریف: any enormous or powerful creature or thing.
مشابه: giant, jumbo, leviathan, monolith, monster

جمله های نمونه

1. The city is a sprawling behemoth with no heart.
[ترجمه گوگل]این شهر یک غول بزرگ بدون قلب است
[ترجمه ترگمان]این شهر یک غول بی sprawling و بی قلب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On this stingy substitute rain, the behemoth of all living things, the redwood, thrives.
[ترجمه گوگل]روی این باران جایگزین خسیس، غول همه موجودات زنده، درخت سرخ، رشد می کند
[ترجمه ترگمان]در این باران شدید به جای باران، غول همه موجودات زنده، از آن رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Rather more realistically, perhaps, the behemoth has been latterly identified as either the hippopotamus or rhinoceros.
[ترجمه گوگل]شاید به طور واقعی تر، این غول اخیراً به عنوان اسب آبی یا کرگدن شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]در واقع بیشتر به طور واقع بینانه، این ماشین گنده در حال حاضر به عنوان اسب آبی و یا کرگدن شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The dread-swinging, goatee-toting, guitar-slashing, spring-heeled rock behemoth that is Wiz Mega Curses!
[ترجمه گوگل]غول راک با پاشنه فنری که Wiz Mega Curses است، هولناک، تند تند، گیتار کوبنده!
[ترجمه ترگمان]The - تاب - تاب، ریش بزی، ضربه گیتار و یک غول heeled که از یک Mega بزرگ در امده است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The entertainment behemoth has said it would wait until shareholders in both companies approve the acquisition at separate meetings Thursday.
[ترجمه گوگل]این غول سرگرمی گفته است که منتظر خواهد ماند تا سهامداران هر دو شرکت در جلسات جداگانه روز پنجشنبه خرید را تایید کنند
[ترجمه ترگمان]غول تفریحات گفت که تا زمانی که سهامداران در هر دو شرکت این حق را در جلسات جداگانه در روز پنج شنبه تصویب کنند صبر خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Joe Johnston concept sketches included a ten-wheeled behemoth bristling with weapons and sporting a thin crow's nest at the very top.
[ترجمه گوگل]طرح‌های مفهومی جو جانستون شامل یک غول بزرگ ده چرخ بود که با سلاح‌ها خیس می‌شد و یک لانه کلاغ نازک در بالای آن قرار داشت
[ترجمه ترگمان]طرح های مفهومی جو جانستون شامل یک غول ده چرخ که با سلاح پر شده و لانه کلاغ نازکی در بالای آن قرار دارد، گنجانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The behemoth jet towers six stories and may have crossed the line of common political sense.
[ترجمه گوگل]این جت غول پیکر شش طبقه دارد و ممکن است از مرز عقل سلیم سیاسی عبور کرده باشد
[ترجمه ترگمان]این غول عظیم شش داستان را به جای می گذارد و ممکن است از مرز عقل سلیم گذشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. An enormous energy-spewing behemoth from below emerged from the caverns, and ran amok into the midst of the battle.
[ترجمه گوگل]یک غول عظیم الجثه پرتاب انرژی از پایین از غارها بیرون آمد و در میانه نبرد دوید
[ترجمه ترگمان]یک غول انرژی نر که از پایین بیرون امده بود از the بیرون آمد و در وسط نبرد به حال جنون افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The behemoth sat in the infinite darkness, idle in body but not in mind.
[ترجمه گوگل]غول پیکر در تاریکی بیکران نشسته بود، در بدن بیکار بود اما نه در ذهن
[ترجمه ترگمان]behemoth در تاریکی لایتناهی نشسته بود، تنبل در بدن اما نه در ذهن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Behold now, Behemoth, which I made as well as you; He eats grass like an ox.
[ترجمه گوگل]اکنون بنگر، بههموت، که من آن را درست کردم و تو را ساختم مثل گاو علف می خورد
[ترجمه ترگمان]حالا، کرگدن، که من هم مثل تو درست کردم، علف مثل گاو می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Congo River discharges a behemoth amount of water at its mouth with average of 4 000 cubic meters per second.
[ترجمه گوگل]رودخانه کنگو مقدار عظیمی آب را با میانگین 4000 متر مکعب در ثانیه در دهانه خود تخلیه می کند
[ترجمه ترگمان]رودخانه کونگو میزان زیادی آب را در دهان خود با میانگین ۴ هزار متر مکعب در ثانیه تخلیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The camera here centers on the 50 ft. behemoth, built like a stout mountain.
[ترجمه گوگل]دوربین اینجا بر روی غول 50 فوتی متمرکز است که مانند کوهی تنومند ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]دوربین در اینجا بر روی ۵۰ فوت است یک ماشین گنده که مانند یک کوه بزرگ ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If you keep this moon-phase, perpetual calendar, retrograde behemoth running continuously it won't need adjusting until 2100.
[ترجمه گوگل]اگر این غول فاز ماه، تقویم همیشگی و رتروگراد را به طور مداوم در حال اجرا نگه دارید، تا سال 2100 نیازی به تنظیم نخواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اگر این تقویم قمری، تقویم ابدی را نگه دارید، حرکت خود را به طور مداوم حرکت دهید، تا سال ۲۱۰۰ نیازی به تنظیم آن نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "Grizzly bears rule the roost in this 4-million-acre behemoth," Chandler says.
[ترجمه گوگل]چندلر می‌گوید: «خرس‌های گریزلی در این غول 4 میلیون هکتاری حکومت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]چندلر می گوید: \" خرس های گریزی در این ماشین چهار میلیون هکتار زمین را اداره می کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کرگدن (اسم)
behemoth, rhino, hippo, hippopotamus

اسب ابی (اسم)
sea cow, behemoth, rhino, hippopotamus

هر چیز عظیم الجثه و نیرومند (اسم)
behemoth

انگلیسی به انگلیسی

• hippopotamus; something huge, something having great size and weight

پیشنهاد کاربران

1 -
بهیموث ( به عبری: בהמות ) نام جانوری در عهد عتیق و در کتاب ایوب است که به عنوان جانوری اهریمنی نام آن ذکر شده است. بهیموث اغلب شبیه به جانورانی چون فیل ، کرگدن و اسب آبی توصیف و کشیده می شد. نام بهیموث به استعاره از اشیاء غول پیکر نیز به کار برده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

2 -
something that is extremely large and often extremely powerful
چیزی که بسیار بزرگ و اغلب بسیار قدرتمند است
a grocery chain behemoth
3 -
an extremely large and powerful company or organization
یک شرکت یا سازمان بسیار بزرگ و قدرتمند
The motivation was to create a $70 billion behemoth out of two embattled phone - equipment companies, so together they could survive.

behemoth
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/behemoth• https://en.wikipedia.org/wiki/Behemoth
اسم یه شیطان به معنی خشم
گردن کلفت
غول پیکر
عظیم و جسته
مانند ( کرگدن یا . . . . . )

در اصطلاح یعنی غول، مثلا غول فروشگاه های اینترنتی، غول علوم کامپیوتر و . . .
جانور غول پیکر ( کرگدن یا . . )

بپرس