become of


(بر سر کسی) آمدن، روی دادن، شدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to be the fate or outcome of; happen to.
مترادف: befall
مشابه: betide

- Whatever became of your plan to travel?
[ترجمه گوگل] برنامه سفرت چه شد؟
[ترجمه ترگمان] برنامه شما برای مسافرت چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• happen to; be the outcome of; turn out

پیشنهاد کاربران

چیزی شدن، اتفاقی افتادن
اتفاق یا بلایی برای کسی رخ دادن

بپرس