bearish

/ˈberɪʃ//ˈbeərɪʃ/

معنی: بی تربیت، مثل خرس، نکره، خشن، خرس وار
معانی دیگر: رجوع شود به: checkrein، خرس مانند، خشن و بدخلق، (بازار سهام) در حال نزول، (بها) در حال کم شدن، در حال افت، کساد، روبه کاهش، (بیشتر در مورد سهام و وضع بازار) بدبین، پیش بینی کننده ی افتادن قیمت ها

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: bearishly (adv.), bearishness (n.)
(1) تعریف: like a bear in physique or manner; burly; clumsy; rude.

(2) تعریف: of or pertaining to a real or expected decline in the stock market or in the economy.
مشابه: bear

جمله های نمونه

1. experts are bearish on the country's economy
خبرگان نسبت به اقتصاد کشور بدبین هستند.

2. he is usually bearish in the morning
معمولا صبح ها بدخلق است

3. present trends are bearish
روند کنونی رو به کسادی است.

4. Dealers said investors remain bearish.
[ترجمه گوگل]معامله گران گفتند که سرمایه گذاران نزولی هستند
[ترجمه ترگمان]دلالان گفتند که سرمایه گذاران خشن باقی می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sydney: The market shook off its bearish mood, boosted by a weaker local dollar.
[ترجمه گوگل]سیدنی: بازار به دلیل کاهش ارزش دلار محلی، وضعیت نزولی خود را تکان داد
[ترجمه ترگمان]سیدنی: بازار حالت خشن خود را تکان داد و با یک دلار محلی ضعیف تر ارتقا یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stocks on the Hang Seng Index veered from bearish to bullish to bearish again.
[ترجمه گوگل]سهام در شاخص Hang Seng از نزولی به صعودی تغییر کرد و دوباره نزولی شد
[ترجمه ترگمان]سهام در شاخص Hang Seng از نزولی به صعودی تغییر جهت داد تا دوباره خشن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Last Nov. amid rumors she had become bearish on stocks, the market dropped 55 points in midday trading.
[ترجمه گوگل]نوامبر گذشته در میان شایعاتی که او نسبت به سهام نزولی شده بود، بازار در معاملات ظهر 55 واحد کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]در ماه نوامبر گذشته، در میان شایعاتی که وی در مورد سهام خشن شده بود، بازار ۵۵ امتیاز در معاملات ظهر به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Japanese banks remain bearish.
[ترجمه گوگل]بانک های ژاپنی همچنان نزولی هستند
[ترجمه ترگمان]بانک های ژاپنی همچنان خشن باقی می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many investors were cast down for the bearish market.
[ترجمه گوگل]بسیاری از سرمایه گذاران به خاطر بازار نزولی سرگردان شدند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سرمایه گذاران به خاطر بازار خشن به پایین افکنده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In a sign of how bearish Gross has become, he raised his cash and cash equivalent holdings to 23 percent as of Feb. 2 from 11 percent at the end of January.
[ترجمه گوگل]در نشانه ای از اینکه ناخالص چقدر نزولی شده است، او دارایی های نقدی و معادل وجه نقد خود را از 11 درصد در پایان ژانویه به 23 درصد در 2 فوریه افزایش داد
[ترجمه ترگمان]وی با اشاره به این که تا چه حد خشن خواهد شد، نقدی و دارایی های معادل نقدی خود را به ۲۳ درصد در دوم فوریه از ۱۱ درصد در پایان ژانویه افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even in the bearish market decline, Soros also give a short selling skills after the big bucks.
[ترجمه گوگل]حتی در نزول بازار نزولی، سوروس نیز پس از دلارهای کلان، مهارت های فروش کوتاهی را ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]حتی در کاهش شدید بازار نیز، سوروس هم بعد از دلار بزرگ مهارت های فروش کوتاهی را به فروش می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Going bearish too early burned many investors last summer as oil climbed.
[ترجمه گوگل]نزولی زود هنگام تابستان گذشته بسیاری از سرمایه گذاران را با افزایش قیمت نفت سوزاند
[ترجمه ترگمان]خشن شدن بیش از حد در تابستان گذشته بسیاری از سرمایه گذاران را سوزاند، چرا که نفت بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Expectations for soy oil prices have turned from bearish neutral, CNGOIC noted.
[ترجمه گوگل]CNGOIC اشاره کرد که انتظارات برای قیمت نفت سویا از نزولی خنثی شده است
[ترجمه ترگمان]CNGOIC خاطر نشان کرد که پیش بینی ها برای قیمت های روغن سویا از حالت خشن خشن برگشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It too offered a bearish analysis of wood and wood product prices.
[ترجمه گوگل]همچنین یک تحلیل نزولی از قیمت چوب و محصولات چوبی ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]آن نیز یک تجزیه و تحلیل خشن از قیمت محصولات چوبی و چوبی ارائه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Bearish bond traders are fighting the Fed and winning at bidding up bond yields.
[ترجمه گوگل]معامله گران اوراق قرضه نزولی در حال مبارزه با فدرال رزرو هستند و در افزایش بازده اوراق قرضه برنده می شوند
[ترجمه ترگمان]تجار اوراق قرضه Bearish در حال مبارزه با بانک مرکزی هستند و در مناقصه قیمت اوراق قرضه برنده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بی تربیت (صفت)
gross, randy, barbarous, impolite, uncivil, bearish, churlish, caddish, chuffy, half-bred, underbred, ill-bred, ill-mannered, lowbred

مثل خرس (صفت)
bearish

نکره (صفت)
bearish, indefinite

خشن (صفت)
raucous, rough, harsh, coarse, randy, rude, sore, tough, high, brutish, brute, wooden, blatant, stark, impolite, bearish, churlish, caddish, unkempt, blowsy, blowzy, boorish, indelicate, ragged, brusque, stocky, gruff, hoarse, plebeian, offish, crusty, scabrous, woolly, ungracious, iron-bound, rough-and-ready, rowdy, scraggy, truculent, unmannered

خرس وار (صفت)
bearish

انگلیسی به انگلیسی

• resembling a bear, ursine; (economics) in a "bear market" condition, in a state of falling stock prices

پیشنهاد کاربران

1 -
adjective /FINANCE, STOCK MARKET
expecting prices on a financial market to go down
صفت، مالی، بازار سهام
انتظار کاهش قیمت ها در بازار مالی
bearish comments/news/predictions
Technology stocks had another bad day after yet more bearish news from America.
...
[مشاهده متن کامل]

bearish analysts/brokers/investors
Some of the buying came from previously bearish investors.
remain/turn bearish on sth
They remain bearish on financial stocks because of the state of the economy.
2 -
expecting that something will not be successful
صفت/ انتظار اینکه چیزی موفق نباشد
bearish about sth
Analysts were bearish about the merger's prospects in the light of the news.
bearish on sth
A rash of new data has stoked debate over whether overseas investors are growing dangerously bearish on the U. S.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/bearish
بازار خرسی
شبیه به بازار نزولی است که به دیدگاه بدبینانه نسبت به ارزش بازار یا دارایی اشاره دارد.
bullish:گاو وار ، گاو مانند، صعودی.
bearish:خرس وار ، خرس مانند، نزولی.
بازی با کلمات جهت یادسپاری اسانتر:
بول گاو هم ارزشمند است و باعث تشکیل کود می شود.
خرس ها به خیلی چیزها می خندند مثلا به ریش بعضی از ادمها.
در باراز سهام این کلمه به معنی بازار خرسی که همون بازار نزولی هست بکار میره و در نقطه مقابل bullish هست که به بازار گاوی معروفه
در بازار سهام، وقتی در مورد تحلیل گر گفته می شود یعنی تحلیلگر بدبین.
نزولی

بپرس