bear a hand


1- کمک دادن 2- (دستور کشتیرانی) تندتر کار کنید!، بجنبید!، یاالله !

جمله های نمونه

1. Then turning to the crew, he Bear a hand there, to take in sail! ""
[ترجمه گوگل]سپس به سمت خدمه برگشت، او دستی در آنجا گرفت تا در بادبان بگیرد! ""
[ترجمه ترگمان]سپس رو به جاشو ان کرد و دستش را به سوی قایق دراز کرد تا بادبان بکشد \" ای \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Get him to bear a hand.
[ترجمه گوگل]او را وادار به تحمل کنید
[ترجمه ترگمان] بزنش تا یه دستش رو تحمل کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Here's old Ratty! ' they cried as soon as they saw him. 'Come and bear a hand, Rat, and do not stand about idle!
[ترجمه گوگل]اینجا رتی پیر است! به محض دیدن او گریه کردند بیا و دستت را بگیر، موش صحرایی، و بیکار نمان!
[ترجمه ترگمان]رتی گفت: رتی پیر! همین که او را دیدند به گریه افتادند بیا و یک دستش را تحمل کن، من هم تنبل نیستم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then turning to the crew, he said, " Bear a hand there, to take in sail! "
[ترجمه گوگل]سپس رو به خدمه کرد و گفت: «آنجا دستت را بگیر تا در بادبان بگیری!»
[ترجمه ترگمان]سپس رو به جاشو ان کرد و گفت: یک دستش را به آنجا بکشید تا بادبان بکشید! \" \" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hawkins, neither you nor I are much account at the shooting we'll stand by to load and bear a hand.
[ترجمه گوگل]هاوکینز، نه من و نه تو در تیراندازی زیاد حساب نمی کنیم تا بارگیری کنیم و دستی را تحمل کنیم
[ترجمه ترگمان]هاوکینس، نه تو و نه من در تیراندازی هستیم و دست و پنجه نرم می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. 'Here's old Ratty! ' they cried as soon as they saw him. 'Come and bear a hand, Rat, and don't stand about idle! '
[ترجمه گوگل]اینجا رتی پیر است! به محض دیدن او گریه کردند بیا و دستت را بگیر، موش، و بیکار نمان! '
[ترجمه ترگمان]رتی گفت: رتی پیر! همین که او را دیدند به گریه افتادند بیا و یک دستش را تحمل کن، من هم تنبل نیستم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "No, sir, he died of brain-fever in dreadful agony. " Then turning to the crew, he said, " Bear a hand there, to take in sail! "
[ترجمه گوگل]"نه، قربان، او بر اثر تب مغزی در عذاب هولناک جان باخت " سپس رو به خدمه کرد و گفت: "دستی به آنجا بیاور تا بادبان را ببری!"
[ترجمه ترگمان]سپس رو به جاشو ان کرد و گفت: \"نه، قربان، یک دست را به آنجا ببر تا بادبان را بردارم!\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس