bean curd


رجوع شود به: tofu

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a soft, protein-rich food made from pur�ed soy beans; tofu.

جمله های نمونه

1. I'd like to add some pepper to the bean curd.
[ترجمه گوگل]من می خواهم کمی فلفل به کشک لوبیا اضافه کنم
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد مقداری فلفل به خمیر لوبیا اضافه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The fried bean curd put one in mind of oriental griddle cakes and needed the hot sauces to extract their inscrutable flavour.
[ترجمه گوگل]کشک لوبیا سرخ شده کیک های سرخ شده شرقی را در ذهن داشت و به سس های تند نیاز داشت تا طعم بی نظیر آنها را استخراج کند
[ترجمه ترگمان]خمیر لوبیا و خمیر لوبیا یکی را در مغز ما فرو می برد و به چاشنی داغ آن نیاز داشت تا طعم inscrutable را از آن بیرون بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. May: Grilled corn, glutinous dumplings, fried peanuts, and bean curd jelly.
[ترجمه گوگل]می: ذرت کبابی، کوفته های چسبناک، بادام زمینی سرخ شده و ژله کشک لوبیا
[ترجمه ترگمان]ماه مه، ذرت، خمیر چسبناک و خمیر لوبیا و خمیر curd
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our bean curd processing line is the most advanced and well - known in the world.
[ترجمه گوگل]خط فرآوری کشک لوبیا ما پیشرفته ترین و شناخته شده ترین در جهان است
[ترجمه ترگمان]خط پردازش لوبیا Our پیشرفته ترین و شناخته شده در دنیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I had bread with fermented bean curd for breakfast.
[ترجمه گوگل]صبحانه نان با کشک لوبیا تخمیر شده خوردم
[ترجمه ترگمان]من نان و خمیر fermented را برای صبحانه درست کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The bean curd is light-green with health care function as well as overcoming the disadvantage of sourness in lactone bean curd.
[ترجمه گوگل]کشک باقلا سبز روشن است و عملکرد مراقبت های بهداشتی و همچنین غلبه بر مضرات ترشی در کشک لوبیا لاکتون دارد
[ترجمه ترگمان]The لوبیا سبز با عملکرد مراقبت از سلامتی و نیز غلبه بر عیب of در لوبیا لوبیا lactone است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Seven treasures ashamedly smile, because the bean curd pudding says of the little morsel is right.
[ترجمه گوگل]هفت گنج با شرمندگی لبخند می زنند، زیرا پودینگ کشک لوبیا می گوید لقمه کوچک درست است
[ترجمه ترگمان]هفت لکه ننگ بر لب دارد، زیرا پودینگ شکلاتی که می گوید از یک لقمه کوچک است درست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Is there any connection between making bean curd and killing?
[ترجمه گوگل]آیا بین تهیه کشک باقلا و کشتن ارتباطی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]رابطه ای بین خمیر لوبیا و کشتن وجود داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yes. The next one is bean curd with crab roe.
[ترجمه گوگل]آره مورد بعدی کشک لوبیا با قلیه خرچنگ است
[ترجمه ترگمان]آ ره نفر بعدی خمیر لوبیا را با خرچنگ دریایی آلوده کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bean curd made by a pock-marked woman" will no longer be found on menus in English. "
[ترجمه گوگل]کشک لوبیا ساخته شده توسط یک زن جیب دار" دیگر در منوهای انگلیسی یافت نمی شود
[ترجمه ترگمان]جسد لوبیا که از زن آبله رو ساخته شده است \" دیگر در منوها در زبان انگلیسی پیدا نمی شود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cut into streaky pork thin slice, bean curd slice, bottom go into boil of pot in.
[ترجمه گوگل]گوشت خوک را به صورت ورقه ای نازک برش دهید، ورقه کشک لوبیا، ته آن را در قابلمه بجوشانید
[ترجمه ترگمان]تکه گوشت خوک را با تکه گوشتی مخلوط کنید و آن را به جوش و خروش می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sure. Then, you can go and eat fried bean curd.
[ترجمه گوگل]مطمئن بعد میتونید برید کشک لوبیا سرخ شده بخورید
[ترجمه ترگمان] حتما پس شما می تونید برید و bean لوبیا بخورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Add in laver, bean curd, chopped fistular onion and seasonings, serve.
[ترجمه گوگل]لیوان، کشک لوبیا، پیاز فیستولار خرد شده و ادویه ها را اضافه کنید، سرو کنید
[ترجمه ترگمان]اضافه کردن در laver، لوبیا، پیاز خرد شده، پیاز خرد شده و چاشنی، خدمت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Ma Po's bean curd is a specialty in our restaurant.
[ترجمه گوگل]کشک لوبیا ما پو یک غذای ویژه در رستوران ما است
[ترجمه ترگمان]غذای ما در رستوران ما a است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Spinach with bean curd is one of my favourite dishes.
[ترجمه گوگل]اسفناج با کشک لوبیا یکی از غذاهای مورد علاقه من است
[ترجمه ترگمان]Spinach با لوبیا، یکی از غذاهای مورد علاقه من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

bean curd ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: لوبیادَلَمه
تعریف: فراورده ای لخته شده که از انواع لوبیا به دست می آید

بپرس