bayou

/ˈbaɪuː//ˈbaɪuː/

معنی: شاخه فرعی رودخانه، نهرکوچک یا فرعی
معانی دیگر: (در برخی ایالات جنوبی امریکا به ویژه لوئیزیانا) مرداب، خفتاب (منشعب از رودخانه و دریاچه)، بایو

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: bayous
• : تعریف: a marshy lake or slow-moving or stagnant river tributary, found esp. in the southeastern United States.

جمله های نمونه

1. You play over a salt marsh, or bayou, from tee to green.
[ترجمه گوگل]شما روی یک باتلاق نمکی یا بایو، از سه راهی تا سبز بازی می کنید
[ترجمه ترگمان]شما بر روی یک مرداب نمک یا bayou، از tee تا سبز بازی می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sanded bayou area regards Dalian downtown as one of the city zone, population is concentrated.
[ترجمه گوگل]منطقه Sanded bayou مرکز شهر دالیان را به عنوان یکی از مناطق شهر در نظر می گیرد، جمعیت متمرکز است
[ترجمه ترگمان]sanded bayou \" دالیان در مرکز شهر را یکی از مناطق شهر می داند و جمعیت آن متمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The 2008 Kawasaki Bayou 250 ATV provides a big bang in a small package.
[ترجمه گوگل]ATV کاوازاکی بایو 250 مدل 2008 در یک بسته کوچک، یک انفجار بزرگ ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]The ۲۵۰ تی Kawasaki در سال ۲۰۰۸ یک انفجار بزرگ را در یک بسته کوچک فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And he'll catch all the fish in the bayou.
[ترجمه گوگل]و او تمام ماهی های خلیج را می گیرد
[ترجمه ترگمان]و اون همه ماهی ها رو تو راه کنار هم می گیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bayou of city of Yunnan red river, lead to small town of the saliva side Vietnam.
[ترجمه گوگل]Bayou از شهر یوننان رودخانه قرمز، به شهر کوچکی از سمت بزاق ویتنام منتهی می شود
[ترجمه ترگمان]Bayou، از رودخانه سرخ Yunnan، به شهر کوچکی از بزاق دهان ویتنام منتهی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He gotta go pole the pirogue down the bayou.
[ترجمه گوگل]او باید برود پیروگ را به سمت پایین بایو
[ترجمه ترگمان]اون باید بره به خیابون pirogue
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Creasy: I'm going home, I'm going to Blue Bayou .
[ترجمه گوگل]کریسی: من به خانه می روم، به Blue Bayou می روم
[ترجمه ترگمان]من دارم میرم خونه، دارم میرم به Bayou آبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A small stream, bayou, or canal.
[ترجمه گوگل]یک نهر کوچک، بایو یا کانال
[ترجمه ترگمان]یک نهر کوچک، کنار کانال، یا کانال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We gotta go pole the pirogue down the bayou .
[ترجمه گوگل]ما باید به قطب دریایی برویم پایین خلیج
[ترجمه ترگمان]ما باید بریم خیابون pirogue رو با تیر بزنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Which is not a line you'd read as Rebecca Wells's characters prance across the bayou.
[ترجمه گوگل]این خطی نیست که وقتی شخصیت‌های ربکا ولز در حیاط پرسه می‌زنند بخوانید
[ترجمه ترگمان]کدام یک از آن خطی نیست که آن طور که حروف ربکا ولز در کنار هم قرار گرفته بودند، خوانده باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At once regal and streetwise, Erykah Badu made quite an entrance at the Bayou here a few weeks ago.
[ترجمه گوگل]اریکا بادو در یک زمان سلطنتی و خیابانی، چند هفته پیش وارد بایو اینجا شد
[ترجمه ترگمان]همین چند هفته پیش، regal و streetwise، Erykah و Erykah از راه رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Grillades Despite its name, this is a meat stew popular in bayou country.
[ترجمه گوگل]گریلادز علیرغم نامش، این خورش گوشتی محبوب در کشور بایو است
[ترجمه ترگمان]Grillades با وجود نام خود، این یک خوراک گوشت در کشور bayou است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Son of a gun, we'll have big fun on the bayou.
[ترجمه گوگل]پسر یک اسلحه، ما در بایو لذت زیادی خواهیم برد
[ترجمه ترگمان]پسر یه تفنگ، راه رو کنار هم میذاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The wild goose is more of a cosmopolite than we; he breaks his fast in Canada, takes a luncheon in the Ohio, and plumes himself for the night in a southern bayou.
[ترجمه گوگل]غاز وحشی بیشتر از ما جهان وطن است او روزه خود را در کانادا افطار می‌کند، در اوهایو ناهار می‌خورد و شب را در یکی از خلیج‌های جنوبی می‌گذراند
[ترجمه ترگمان]غاز وحشی بیش از ما از همه cosmopolite است؛ او با سرعت خودش را در کانادا می شکند و یک ناهار در اوهایو را می گیرد و خود را برای شب در کنار ساحل جنوبی نصب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Hunji rock is formed in seashore environment, mixed carbonate sediment in beach or tideland facies with quartz sand taken from bayou or beach by coastwise flow and circumfluence.
[ترجمه گوگل]سنگ هونجی در محیط ساحلی، رسوبات کربناته مخلوط در رخساره ساحل یا جزر و مد با ماسه کوارتز گرفته شده از بایو یا ساحل توسط جریان و محیط ساحلی تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]سنگ Hunji در محیط دریا، رسوب کربنات آمیخته در ساحل یا رخساره های tideland با ماسه کوارتز که از bayou یا ساحل به وسیله جریان coastwise و circumfluence گرفته شده است شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شاخه فرعی رودخانه (اسم)
bayou

نهرکوچک یا فرعی (اسم)
bayou

تخصصی

[عمران و معماری] شاخه پس مانده سیل - نهر بسته - نهرمرده
[زمین شناسی] بایو خلیج کوچک مردابی یا انشعاب رودخانه یا دریاچه:در منطقه ای مسطحی بوجود می آید ،که به علت سیلابها، چکه رودخانه و فقدان زه کشی، مردابی باقی می ماند
[آب و خاک] نهرکوچک

انگلیسی به انگلیسی

• branch of a river; outlet of a river or lake

پیشنهاد کاربران

بپرس