گرم کردن منزل از طریق لوله کشی آب یا بخار گرم به طوری که لوله ها در امتداد محل تلاقی کف اتاق و دیوارها مستور باشند، بد اصل و نسب، بدگهر، فرومایه، از خانواده ی پست، حرامزاده، پست، حرامزاده، فرومایه، بدگهر
بررسی کلمه
صفت ( adjective )
• (1)تعریف: of humble parentage.
• (2)تعریف: born of parents who are not married to each other; illegitimate.
• (3)تعریف: of low or contemptible character.
انگلیسی به انگلیسی
• low born, commonly born, from a poor family
پیشنهاد کاربران
بی اصل و نسب. حرامزاده مثال: Even though he was baseborn, he gained wealth and position. با آنکه او بی اصل و نسب و حرامزاده بود به ثروت و مقام رسید.