bar mitzvah

/ˈbɑːrˈmɪtsvə//bɑːˈmɪtsvə/

پسریهودی که وارد 31 سالگی شده و باید مراسم مذهبی را بجا اورد، جشنی که برای رسیدن پسر باین سن بر پامیشود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a Jewish ceremony that celebrates a boy's adulthood and the assumption of his religious duties, usu. occurring at the age of thirteen. (Cf. bat mitzvah.)

(2) تعریف: a Jewish boy participating in this ceremony.

جمله های نمونه

1. As a teenager, what was his bar mitzvah like?
[ترجمه گوگل]در نوجوانی میتزوای بار او چگونه بود؟
[ترجمه ترگمان]به عنوان یه نوجوون چه شکلی بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A Bar Mitzvah marks a boy's passage into adulthood.
[ترجمه گوگل]یک بار میتسوا نشان دهنده گذر یک پسر به بزرگسالی است
[ترجمه ترگمان]یه بار \"بارمیتسوا\" تبدیل میشه به دوران بلوغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Who has a bar mitzvah at Dodger Stadium?
[ترجمه گوگل]چه کسی در استادیوم دوجر بار میتسوا دارد؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی در استادیوم \"داجر\" جشن گرفته؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Eric had a space-travel-themed bar mitzvah at the Chanticleer in Short Hills when we were both in seventh grade.
[ترجمه گوگل]اریک زمانی که ما هر دو کلاس هفتم بودیم، یک بار میتسوا با مضمون سفر فضایی در Chanticleer در Short Hills داشت
[ترجمه ترگمان]اریک زمانی که هر دوی ما در کلاس هفتم بودیم اریک یک بار با موضوع سفر فضایی در the در تپه های کوتاه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Meanwhile, advances from Microsoft’s labs can approach bar mitzvah age before finding their way into products.
[ترجمه گوگل]در همین حال، پیشرفت‌های آزمایشگاه‌های مایکروسافت می‌تواند به سن بار میتزوا قبل از یافتن راه خود در محصولات نزدیک شود
[ترجمه ترگمان]در همین حال، پیشرفت آزمایشگاه های مایکروسافت می تواند قبل از پیدا کردن راه خود در محصولات، به سن mitzvah نزدیک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It was commissioned for my bar mitzvah, and was later used to decorate my childhood bedroom — the bedroom in which I now sleep.
[ترجمه گوگل]برای بار میتزوای من سفارش داده شد و بعداً برای تزئین اتاق خواب دوران کودکی من - اتاق خوابی که اکنون در آن می خوابم - استفاده شد
[ترجمه ترگمان]این دستگاه برای bar بار من سفارش داده شد و بعدها برای تزیین اتاق خواب دوران کودکی من مورد استفاده قرار گرفت - اتاق خواب که اکنون در آن خوابم می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A bar mitzvah is an important social event.
[ترجمه گوگل]بار میتسوه یک رویداد اجتماعی مهم است
[ترجمه ترگمان]A یک رویداد اجتماعی مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. By graduation from middle school or Bar Mitzvah age children should be able to make their own list, write and address each note, stamp and mail it, and check off the list.
[ترجمه گوگل]با فارغ التحصیلی از دبیرستان یا سن بار میتسوا، کودکان باید بتوانند فهرست خود را تهیه کنند، هر یادداشت را بنویسند و نشانی بدهند، آن را مهر کنند و پست کنند و فهرست را بررسی کنند
[ترجمه ترگمان]با فارغ التحصیلی از مدرسه راهنمایی یا بار Mitzvah، کودکان باید قادر به تهیه فهرست خود، نوشتن و پرداختن به هر یادداشت، تمبر و پست کردن آن و چک کردن این لیست باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Do you know they send out formal invitations, like at your wedding or Bar Mitzvah, to state executions?
[ترجمه گوگل]آیا می دانید که آنها دعوتنامه های رسمی، مانند مراسم عروسی شما یا بار میتسوا، برای اعلام اعدام می فرستند؟
[ترجمه ترگمان]آیا می دانید که آن ها دعوت رسمی مانند در مراسم عروسی یا بار Mitzvah را برای اعدام دولتی ارسال می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One's first watch is often a gift -- anything from a Timex on up -- received at graduation, confirmation, first job or Bar Mitzvah.
[ترجمه گوگل]اولین ساعت یک شخص اغلب یک هدیه است -- هر چیزی از Timex روشن -- که در هنگام فارغ التحصیلی, تأییدیه, اولین کار یا بار میتسوا دریافت می شود
[ترجمه ترگمان]اولین ساعت یک هدیه است - - هر چیزی از یک a - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Within the Jewish community, I have married, raised a family, and become, I hope, a good father. We recently celebrated our oldest son's Bar Mitzvah.
[ترجمه گوگل]در جامعه یهودی، من ازدواج کرده ام، خانواده تشکیل داده ام و امیدوارم پدر خوبی شده ام ما اخیراً بار میتزوه پسر بزرگمان را جشن گرفتیم
[ترجمه ترگمان]در جامعه یهودی، من ازدواج کردم، یک خانواده را بزرگ کردم و، امیدوارم که یک پدر خوب باشد ما اخیرا oldest بار پسر خود را جشن گرفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Could you excuse us?You're gonna say something worse than the bar mitzvah remark ?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید ما را ببخشید؟ شما می خواهید چیزی بدتر از اظهارات بار میتسوا بگویید؟
[ترجمه ترگمان]میشه ما رو ببخشید؟ میخوای یه چیزی بدتر از این حرف mitzvah بگی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Jews gather at the Western Wall to read the Torah during a bar mitzvah celebration.
[ترجمه گوگل]یهودیان در دیوار غربی گرد هم می آیند تا تورات را در یک جشن بار میتسوا بخوانند
[ترجمه ترگمان]یهودیان در دیوار غربی گرد هم می آیند تا تورات را در زمان جشن bar بخوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You know, you can turn this whole thing into a Jewish bar mitzvah or something like that.
[ترجمه گوگل]می‌دانی، می‌توانی کل این ماجرا را به یک بار میتسوای یهودی یا چیزی شبیه به آن تبدیل کنی
[ترجمه ترگمان]می دونی، تو می تونی همه چیز رو به یه یهودی یهودی یا همچین چیزی تبدیل کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• jewish boy who has arrived at the age of religious responsibility and adulthood (13 years old); ceremony celebrating this event
a bar mitzvah is a jewish ceremony in which a thirteen-year old boy is formally given the status, religious duties, and responsibilities of an adult.

پیشنهاد کاربران

bar : در عبری به معنی پسر
mitzvah : جشن
bar mitzvah : جشن تکلیف پسران
توضیحاتی در رابطه با bar mitzvah
جشنی است که به مناسبت 13 سالگی یک پسر یهودی برگزار می شود و بیانگر آن است که از آن پس، آن پسر باید مراسم مذهبی را بجای بیاورد.
منبع: سایت بیاموز
جشن تکلیف یهودیان

بپرس